آیا آتش‌بس قره‌باغ می‌تواند امیدها را برای حفاظت از آثار تاریخی در تهدید احیا کند؟


آیا آتش‌بس قره‌باغ می‌تواند امیدها را برای حفاظت از آثار تاریخی در تهدید احیا کند؟

حفاظت از بناهای تاریخی از گذشته‌های دور، عمدتا مدیون دست به دست شدن صلح‌آمیز سرزمین یا قلمرویی مشخص میان دو گروه رقیب بوده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صومعه دادیوانک از زمان بنای خود در قرن نهم، بارها در برابر حملات سلجوقیان، مغولان، حکومت شوروی و این اواخر، نبرد طولانی‌مدت میان ارمنستان و آذربایجان مقاومت کرده و جان به در برده است. با این وجود، امروز این مجموعه تاریخی باشکوه که از گذشته‌های دور، دو کلیسا، یک برج ناقوس و کتیبه‌های متعدد قرون وسطایی را در خود جای داده، با صلحی ناپایدار میان ارمنستان و آذربایجان که بالقوه خطرناک‌تر از حملات مذکور می‌باشد، دست به گریبان است.

صومعه دادیوانک که در ارتفاعات غرب قره‌باغ واقع شده، یکی از صدها کلیسای ارمنی در منطقه‌ای مورد مناقشه است که طبق توافق آتش‌بس، در ماه جاری تحت کنترل آذربایجان قرار خواهد گرفت. قدمت برخی از بناهای این مجموعه تاریخی، همچون دو صومعه آماراس و تسیتسرناوانک، به قرون اولیه میلاد مسیح باز می‌گردد. حال، برای بسیاری از ارمنی‌ها، سپردن این گنجینه تاریخی ارزشمند به دشمن قسم‌خورده خود، غیرقابل باور است.

اما شاید نگرانی ارمنی‌ها چندان هم بی‌راه نباشد، چرا که طبق آتش‌بس امضا شده، صدها هزار آذربایجانی که در نبرد اوایل دهه 1990 از این منطقه بیرون رانده شده بودند، می‌توانند ضمن بازگشت، از سر دشمنی، دست به تخریب میراث فرهنگی ارمنی‌ها بزنند. الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان در سخنرانی پیروزی خود در این نبرد دیرینه، در روز 25 نوامبر عنوان داشت که ارامنه باید از هرگونه ادعای تاریخی نسبت به این منطقه دست بردارند، چرا که این کلیساها و صومعه‌ها به نیاکان کهن آذربایجان باستان تعلق دارد و ناخواسته در قرن نوزدهم «ارمنیزه» شده‌اند.

دولت آذربایجان طی سال‌های 1997 تا 2006، نبردی تمام عیار علیه میراث تاریخی و فرهنگی ارمنیان در نخجوان صورت داد که طی آن، حدود 89 کلیسا و هزاران سنگ یادبود با نقش‌نگاره‌های صلیب در گورستان جلفا، بزرگترین گورستان قرون وسطایی ارامنه در جهان، تخریب شد. همچنین از زمان عقد پیمان آتش‌بس اخیر، تصاویر پخش‌شده در شبکه‌های اجتماعی حاکی از آن است که برخی از بناهای یادبود و کلیساهای ارمنی بدست جمهوری آذربایجان تخریب شده است. از سوی دیگر، طبق ادعای مطرح شده از سوی جمهوری آذربایجان، ارمنستان در جنگ قبلی قره‌باغ در دهه 1990، مساجد و اماکن مقدس مسلمانان را در شهر آگدم آذربایجان، به حال خود رها کرده یا مورد هتک حرمت قرار داده است.

حال که جمهوری آذربایجان، سرزمین‌های بدست آمده از ارمنستان را در اختیار گرفته، همه‌گان را متوجه مشکلی بغرنج کرده، و آن، ترغیب دولت آذربایجان به حفاظت از میراث تاریخی و فرهنگی مردمی است که دیگر در مرزهای این کشور جایی ندارند.

به نظر می‌رسد در هر نبرد و درگیری، حفظ و حراست از آثار تاریخی، به نسبت نجات جان انسان‌ها، در اولویت‌های بعدی قرار دارد، اما نمی‌توان با این نظرگاه، سرنوشت اماکن فرهنگی را نادیده انگاشت.

تاکنون، تلاش‌های بین‌المللی بسیاری برای حفاظت از آثار و بناهای تاریخی در مقابل جنگ و خشونت صورت گرفته است. پیشینه این تلاش‌ها به چند دهه قبل باز می‌گردد، آن‌گاه که به دنبال تخریب و ویرانی گسترده موزه‌ها، کتاب‌خانه‌ها و آثار فرهنگی و هنری در طول جنگ جهانی دوم، کنوانسیون 1954 لاهه با هدف حفاظت و حمایت از گنجینه‌های فرهنگی و هنری در مقابل درگیری‌های مسلحانه، از سوی بیش از 130 کشور جهان به تصویب رسید.

با این وجود، از زمان جنگ سرد به این سو، حملات تعمدانه به بناهای تاریخی و فرهنگی، از جمله گلوله‌باران پل تاریخی موستار در بوسنی از سوی کروات‌ها در سال1993، بمباران مجسمه‌های عظیم بودا در بامیان افغانستان بدست طالبان در سال 2001، ویران‌کردن مقدسات یزیدیان از سوی گروه داعش در عراق طی سال‌های 2014-2015 و نمونه‌های دیگر، رهبران جهان و سازمان‌های بین‌المللی را مجبور کرده تا قوانین موجود را اصلاح و به آن ضمانت اجرایی بیشتری ببخشند.

در سال 2002، دیوان کیفری بین‌المللی با هدف پیگرد قانونی مواردی چون قتل عام، جنایت علیه بشریت، جنایات جنگی، و از جمله تخریب تعمدی میراث فرهنگی جهانی تأسیس شد. در سال 2008، به دنبال خشم گسترده مردمی ناشی از غارت و ویرانی آثار تاریخی عراق بدست نیروهای آمریکایی در زمان اشغال این کشور، مجلس سنای ایالات متحده، کنوانسیون لاهه را به تصویب رساند.

همچنین طی سال‌های اخیر، یونسکو، کمپینی برای مقابله با آنچه ایرینا بوکووا، مدیرکل سابق یونسکو، «پاک‌سازی فرهنگی بدست افراط‌گرایان» خوانده، آغاز کرده است. در سال 2016، دیوان کیفری بین‌المللی، یک افراط‌گرای اهل مالی را به جرم حمله به مسجد تاریخی جینغربر و دیگر اماکن تاریخی تیمبوکتو، مجرم شناخت.

در همان سال، چندین کشور، خواستار ایجاد «شبکه بین‌المللی پناهگاه‌های امن» برای محافظت از اموال فرهنگی در معرض خطر حمله قریب‌الوقوع شدند. در سال 2017، شورای امنیت سازمان ملل، تخریب اماکن تاریخی و فرهنگی توسط گروه‌های تروریستی را محکوم کرد. تهدید دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا به هدف قرار دادن اماکن تاریخی و فرهنگی مهم در ایران نیز، موجی از انتقادات بین‌المللی، از جمله از سوی پنتاگون را در پی داشت.

با این وجود، برخی از سیستماتیک‌ترین ویرانی‌ها و تخریب‌ها در دوران معاصر، بیش از جنگجویان نظامی یا گروه‌های افراطی، توسط دولت‎ها صورت گرفته است. نمونه آن، چین است که در زمان حاکمیت خود بر تبت، کارزاری گسترده علیه صومعه‌های این منطقه آغاز کرد. دولت ترکیه نیز دهه‌ها پس از نسل‌کشی ارامنه، حتی در سالیان اخیر، به ادامه تصرف یا تخریب اماکن تاریخی و فرهنگی ارمنیان در آناتولی شرقی ادامه داده است.

از سال 2012، ارتش میانمار، صدها مسجد و مدرسه اسلامی را در ایالت راخین تخریب کرده و دست به سرکوب وحشیانه مسلمانان روهینگیا زده است. تصاویر ماهواره‌ای نیز نشان می‌دهد مقامات چین، تنها در سه سال گذشته، 8500 مسجد را در سین‌کیانگ تخریب کرده‌اند. به علاوه، چند ماه پیش، نارندرا مودی، نخست‌وزیر هندو و ملی‌گرای هند، سنگ بنای یک معبد جدید را در محل مسجد بابری قرن 16 گذارد؛ مسجدی که در سال 1992 بدست هندوان ویران شده بود.

اما در همه این موارد، سازمان ملل، ایالات متحده و متحدان اروپایی آن، سکوت اختیار کرده‌اند. یونسکو که برای تأمین بودجه خود، به بسیاری از دولت‌های عمدتا غربی وابسته است نیز علاقه چندانی به مداخله در این دست موارد نشان نداده است. اما اکنون به نظر می‌رسد پرونده قره‌باغ می‌تواند فرصتی تازه برای مدعیان حفاظت از میراث تاریخی و فرهنگی فراهم کند.

طبیعی است که در هر نبرد و درگیری، اماکن تاریخی و فرهنگی، از آسیب‌پذیری بسیاری برخوردار هستند. در سال 1992، نیروهای گرجی، بسیاری از مکان‌های فرهنگی آبخازیا را در جمهوری آبخازیا شوروی سابق تخریب کردند، که از آن میان، سوزاندن کتابخانه‌های عظیم این منطقه، بسیار دردناک بود. طی پنج سال پس از جنگ سال‌های 1998-1999 کوزوو با صربستان نیز، حدود 140 کلیسا و بنای یادبود ارتدوکس صربستان بدست کوزوو سوزانده یا تخریب شد.

با این وجود، بلافاصله پس از جنگ، از آنجا که تلاش‌های بسیاری برای عقد پیمان صلح میان طرفین در جریان است، دولت‌های دوست و نیروهای صلح‌بان بین‌المللی، از موقعیت مناسبی برای مداخله میان طرفین درگیر، برخوردار هستند. همچنین این فرصت وجود دارد که انجمن‌های بین‌المللی یا محلی، با همکاری یکدیگر، مانع از آسیب وارد شدن به اماکن تاریخی و فرهنگی حین نبرد شوند.

اما حفاظت از بناهای تاریخی از گذشته‌های دور، عمدتا مدیون دست به دست شدن صلح‌آمیز سرزمین یا قلمرویی مشخص میان دو گروه رقیب بوده است. بنای پانتئون در رم که یکی از بزرگ‌ترین معابد دوران باستان قلمداد می‌شود، بقای خود را تا حدود بسیاری، مدیون تصویب مشروعیت آن از سوی کلیسای کاتولیک در قرن هفتم است. همچنین پس از سقوط قسطنطنیه، این محمد دوم فاتح بود که ایاصوفیه را به عنوان مسجد حفظ کرد. یا در جریانات اصلاحات پروتستان، مارتین لوتر حتی با وجود هجمه به آیین کاتولیک، مخالف تخریب آثار فرهنگی و هنری آن در آلمان بود.

اما در طول جنگ داخلی سوریه، در حالی که رهبران غربی در قبال حملات گروهک داعش به پالمیرا که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده بود، سکوت اختیار کرده و در مواردی، دست تروریست‌ها را در تخریب آن باز گذاشته بودند، ساکنان شهر ادلب که تحت کنترل داعش بود، با شجاعت از آثار تاریخی سوریه محافظت کردند، چرا که تاریخ این منطقه را هویت فرهنگی سوریه می‌دانستند.

در قبرس نیز، کمیسیون مشترک میراث فرهنگی متشکل از یونان و قبرس در سال 2012 با هدف محافظت از آثار در معرض خطر در هر دو سوی جزیره قبرس ایجاد گردید. تا به امروز نیز اقدامات این کمیسیون که از حمایت اتحادیه اروپا و برنامه توسعه سازمان ملل متحد برخوردار است، در مواردی چون بازسازی کلیساها، مساجد، حمام‌ها، قنات‌ها و بناهای تاریخی، مورد استقبال هر دو کشور قرار گرفته است. چندی پیش نیز، جامعه ارتدوکس یونان، حملات به مساجد قبرس یونان را به سرعت محکوم کرد.

در قره‌باغ نیز آشتی فرهنگی هنوز هم امکان‌پذیر است. ارمنستان در سال 2019، مسجد مسلمانان را در شهر شوشا بازسازی کرد که تحسین همه‌گان از جمله الهام علی‌اف را در پی داشت.

در این میان، روسیه نیروهای صلح‌بان خود را در اطراف بناهای تاریخی منطقه، از جمله صومعه دادیوانک مستقر کرده و آذربایجان را تحت فشار قرار داده تا از آثار تاریخی و فرهنگی مربوط به ارمنیان در مناطق تحت کنترل خود، محافظت کند. اما تصور آینده روشن برای تداوم حیات اماکن تاریخی و فرهنگی ارمنی‌ها، مستلزم تعامل مستقیم میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان است.

نباید از یاد برد که این دو کشور، از گذشته‌های دور با یکدیگر هم‌زیستی مسالمت‌آمیز داشته‌اند. باکو، روزگاری نه چندان دور، مسکن ارمنی‌های بسیاری بود و ارمنستان نیز میزبان مساجدی بزرگ و باشکوه.

اما با وجود تغییر پیاپی حکومت‌ها‌ در طول چندین سده‌، بسیاری از مهم‌ترین بناهای تاریخی منطقه، از جمله دادیوانک، پایداری و استقامت بسیاری از خود نشان داده‌اند. این بناها اکنون همچون غیرنظامیان، نیازمند توجه فوری جامعه جهانی هستند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران