گزارش| ترکیه، بیماری ملی گرایی و دیگری سازی

گزارش| ترکیه، بیماری ملی گرایی و دیگری سازی

هزینه‌های پایین کشیدن آکپارتی از قدرت، بسیار بالا رفته است. آن چه می‌تواند دموکراسی‌ها را جذاب و زیبا کند این است که کنار زدن حزب حاکم از قدرت، بسیار آسان و کم هزینه باشد و کنار رفتن حزب، تبدیل به مساله حیات و ممات نشود.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، افزایش خشونت در فضای سیاسی ترکیه و همچنین تنش های ناشی از دوقطبی فکری و اجتماعی، موضوعی است که ذهن بسیاری از دانشگاهیان و کارشناسان سیاسی و جامعه شناسی ترکیه را به خود مشغول کرده است.

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)

در بخش نخست این گزارش، به این اشاره شد که ورود برخی از چهره های مافیایی و سران شبکه های جرایم سازمان یافته به بازی های پنهان حزبی و سیاسی و حمله آنان به منتقدین و مخالفین، نگرانی های عمیقی به وجود آورده است.

پروفسور امره اردوغان عضو هیات علمی دانشگاه بیلگه، که همراه با تیمی از دیگر دانشمندان حوزه های جامعه شناسی سیاسی، تحقیقاتی در این حوزه  انجام داده،  در گفتگو با روزنامه جمهوریت، به آسیب های ناشی از تشدید خشونت و دوقطبی در فضای سیاسی و حزبی ترکیه اشاره کرده و گفته است: ملی گرایی در ترکیه گسترده تر شده و نوع و ورژن نژادپرستانه آن، خطرناک تر از دیگر اشکال و انواع آن است.

کشور ترکیه ,

کنار رفتن آکپارتی بسیار پرهزینه است

اگر قرار بر مقایسه باشد، تابلوی سیاسی کنونی ترکیه را با کدام دوره مقایسه می کنید؟

به نظر می رسد کمی شبیه سالیان  1991 تا 1996 است. یعنی همان دورانی که جنبش سیاسی کُرد سرکوب شد و خیلی ها را از میان برداشتند. وقایع آنجا را یکی یکی به خاطر بیاورید. چه کسانی آلت عمل شدند؟ اینها بعداً در مقابل چه کسانی به کار گرفته شدند؟ اگر از این ابزار یا آلت عمل استفاده کنید، متقابلاً این ابزار هم از شما استفاده می کند.

وقتی که شما بدهکار این و آن می شوید و به قدرت می رسید، باید به آنها سود و فایده برسانید. قرار نیست حتماً مقامی در سطح وزارت بدهید. خیز. کافی است در مورد مناقصه و مزایده سخت گیر نباشید و بگذارید آنها به نان و نوا برسند.

نتیجه این می شود این که آن آلت عمل ها و حامیان خاکستری، شما را به قدرت می رسانند و خودشان هم بالا می روند اما در مقابل، یک طبقه گسترده متنفر ایجاد می کنید.

بگذارید مثالی بیاورم. در انتخابات سال 2002 میلادی که انتخابات حساسی بود و در آنجا حزب عدالت و توسعه با فاصله ای جدی قدرت را از دست همه گرفت و اول شد، مجموع آرای 3 حزب مهم ترکیه 56 درصد بود اما وقتی که پای صندوق رای رفتند و آراء شمرده شد به یک باره 56 درصد رسید به کمتر از 10 درصد. چرا؟

چون نفرت و خشمی که در آن چند سال در طبقات مختلف ایجاد کرده بودند، در میدان انتخابات تبدیل شد به نقطه و کانونی برای تسویه حساب. بنابراین نباید روی آرای حزبی هم خیلی حساب باز کرد. چون ممکن است یک شبه این آراء از دست بروند.

حزب عدالت و توسعه، فقط عبارت از شخص رجب طیب اردوغان نیست. نزدیک به 10 میلیون عضو داردعلاوه بر این، چندین مکانیسم رانت و منافع وجود دارد که یک نظام واره اقتصادی و یک  اکوسیستم را ایجاد کرده است.

در نتیجه هزینه های پایین کشیدن آکپارتی از قدرت، بسیار بالا رفته است.آن چه می تواند دموکراسی ها را جذاب و زیبا کند این است که کنار زدن حزب حاکم از قدرت،  بسیار آسان و کم هزینه باشد و کنار رفتن حزب، تبدیل به مساله حیات و ممات نشود.

اتیکت زدن و دگری سازی

یکی از ابعاد جالب تحقیقات میدانی شما این است: «میزان مسئولیت پذیری اخلاقی در قبال هواداران احزابی که با نگرش سیاسی ما فاصله بسیار دارند.» خود شما در دانشگاه بوغاز ایچی استانبول درس خوانده اید. دیدید که در آنجا اعتراضانی صورت گرفت و نه تنها دانشجویان بلکه اساتید هم از انتصاب رئیس حزبی دانشگاه خشمگین شدند. اما دولت، حزب حاکم و رسانه های آکپارتی، تمام آن معترضین را تروریست قلمداد کردند. این وضعیت را چگونه می توان تبیین کرد؟

ببینید! خیلی طبیعی است که در یک جامعه، شاهد تکثر و تنوع آراء و افکار سیاسی باشیم. اما نه تنها در کشور ما، بلکه در بسیاری از کشورهای جهان، اغلب انسان ها دارای چنین نگرشی هستند: هر کسی که دیدگاه سیاسی و نظراتی برخلاف دیدگاه های ما دارد، غیرطبیعی است، طبیعی ماییم!

معتقدم که این موضوع، ارتباط عمیق و مستقیمی با رسانه دارد. چرا که ما رسانه هایمان را بر اساس طیف و دیدگاه سیاسی خودمان انتخاب می کنیم و سرمان توی محله خودمان است.

در نتیجه نمی دانیم و نمی بینیم که صاحبان دیگر نگرش های سیاسی، چه می خواهند، چه می گویند و چگونه زندگی می کنند. در فضای مجازی هم، الگوریتم هایی که توسط شرکت ها ابداع شده، ما را در مسیری هدایت می کنند که فقط چیزهای مورد علاقه خودمان و طیف خودمان را ببینیم و این همان چیزی است که ما را از دیگران غافل می کند.

اینجاست که ذهنیت سیاسی و اجتماعی ما، سراغ مکانیسمی به نام دیگری سازی و اتیکت زنی می رود. در نتیجه خود ما هم، وقتی با فردی از طیف و قطب مقابل روبرو می شویم، انگار به ما حس چندش دست داده است.

کشور ترکیه ,

چرا هر وقت صحبت از خشونت به میان می آید، همه به حزب حرکت ملی اشاره می کنند؟

پاسخ ساده است: حافظه. ما هنوز وقایع سال 1970 را از یاد نبرده ایم. در آن مقطع، واقعاً نام این حزب، وحشت ایجاد می کرد. البته رفتار این حزب در سال 1999 میلادی بسیار معقول بود.

بله. به خاطر داریم. هم با اعدام مخالفت کرد و هم اجازه داد راه انطباق سیاستهای ترکیه با اتحادیه اروپا هموار شد. چه شد که باز هم تغییر مسیر داد. روزنامه نگارانی که به آنها حمله شده، می گویند: حتی یک جوان ملی گرا بدون اجازه دولت باغچلی قدم بر نمی دارد.

جنبش آرمان خواهانه در شعارهای خود اهمیتی به قدرت نمی دهد. نکته مهم برای آنها خود حکومت و کشور است.از نظر جنبش ملی گرایی، ملت به معنای دولت است. در انتخابات 1 نوامبر در گذار به سیستم ریاست جمهوری، در انتخابات زودهنگام 2018 شما همیشه شاهد حمایت حزب حرکت ملی از حزب عدالت و توسعه بوده اید.

ملی گرایی یک بیماری است

طغرل تورکش گفته است: اندیشه ما از نوع ملی گرایی خشمگین نیست. با این حرف موافقید؟

اصلا مگر ما ناسیونالیسم یا ملی گرای خشمگین و آرام داریم؟ به هر حال ملی گرایی یک بیماری است.

هابسبوم و همچنین جیمسون در 1940 می نویسند: ملی گرایی دروغ است، یا شما آن را باور دارید  یا کاری می کنند که آن را باور کنید.به هر حال ناسیونالیسم یک پدیده خشمگین است.

ما از کودکی در این فضا بوده ایم. فقط ما نیستیم، به بالکان نگاه کنید.میلوشویچ حساب 1444 را می خواهد. هویت ها از طریق افسانه ها اعتلا پیدا می کنند و ملی گرایی یکی از قوی ترین نوع هویت هاست.تقریباً همه در این کشور به نوعی دچار ملی گرایی هستند و گرایش نژادپرستانه آن بسیار خطرناک تر است. این خطر در آلمان نیز وجود دارد.

و کسی که ملی گرا نباشد، از نظر آنان خائن است؟

البته.بسیاری از ملی گراها وجود دارند که می گویند کسانی که در اروپا با اتحادیه اروپا همکاری می کنند، خیانتکار هستند.

ما حق نداریم بگوییم همه اعضای ه.د.پ (حزب دموکراتیک خلق ها)، عضو پ.ک.ک هستند. در عین حال، حق نداریم هر هوادار م.ه.پ (حزب حرکت ملی) را مسئول خشونت و مافیا و فلان بدانیم. این که به راحتی همه را مجرم تلقی می کنیم، رفتار غلط و خطرناکی است.

کشور ترکیه ,

حزب دموکراتیک خلق ها در این کشور 10 درصد رای دارد. آیا باید همه رای دهندگان را تروریست و عضو پ.ک.ک بدانیم؟ حزب حرکت ملی هم تقریباً به همین اندازه رای دارد. آیا مختاریم آنان را خشونت طلب و مافیایی بدانیم؟ البته که خیر. اگر همه را با این رویکرد مجرم بینانه مورد قضاوت قرار دهیم، جایی برای سیاست و گفتگو باقی نمی ماند.

با کسی رفیق نشو که پدرش هوادار فلان حزب است

یکی از نتایج عجیب تحقیقات میدانی و نظرسنجی های شما این است: «66.6 درصد از کسانی که در تحقیقات میدانی سراغ آنها رفته اید، از فرزندان خود می خواهند، دایره انتخاب دوستان خود را محدود به افرادی کنند که پدر و مادر آنها از لحاظ انتخاب سیاسی و هواداری حزبی با آنها هم مسیر باشند. به عبارتی دیگر، اولیا موکداً به فرزندانشان می گویند: با بچه فلان خانواده رفیق نشو، آنها از فلان حزب هستند، مانند ما نیستند.» واقعاً چنین چیزی عجیب نیست؟

بله. بسیار بسیار نکته مهمی است. متاسفانه ما به چنین رقمی رسیدیم. زمانی که خود ما در دهه های هفتاد و هشتاد دانش آموز بودیم، چنین وضعیتی نبود.

توصیه موکد و همیشگی پدر و مادرها به ما این بود: فلان غذا یا میوه و خوراکی گرانقیمت را به مدرسه نبر که همکلاسی فقیرت اذیت نشود، احساس حقارت نکند. چنین تربیتی وجود داشت. اما حالا، آن نگرش های مبتنی بر تعامل و مراعات و مدارا، از میان برخاسته و برچیده شده است. ما از آدم ها می پرسیم: اجازه می دهید فرزند شما با فرزندی از خانواده ای دوست شود که هوادار حزب دیگری هستند؟ خیلی قاطعانه می گویند: خیر. چرا باید اجازه دهم؟ چنین چیزی واقعاً نگران کننده است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان