یادداشت// راهکارهای حفظ و ایجاد "انگیزه" در دانش‌آموزان

یادداشت// راهکارهای حفظ و ایجاد "انگیزه" در دانش‌آموزان

مشکل غالب دانش‌آموزان در بخش انگیزه تحصیلی این است که بخاطر هجوم ندانسته‌ها، ترس از شکست یا وقایع ناشناخته‌ احتمالی، نسبت به ادامه‌ مسیر، بی‌انگیزه و مردد می‌شوند!

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ محمدرضا پوردستمالچی، کارشناس مسائل آموزشی در یادداشتی راهکارهای افزایش انگیزه در دانش آموزان را تشریح کرد.

«انگیزه» یکی از مهم‌ترین موضوعات در مسائل تحصیلی و شغلی است؛ به طوری که قبل از برنامه‌ریزی برای شیوه‌ تحصیل یا اشتغال افراد، به نوع و ‌میزان انگیزه‌ آنها پرداخته می‌شود.

در حال حاضر نظام‌های آموزشی بسیاری در جهان (اعم از کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه) با موضوعی به نام «کاهش انگیزه‌ تحصیل در دانش‌آموزان» روبه‌رو هستند.

این موضوع در پژوهش‌های گوناگون به روشنی مورد بررسی قرار گرفته است. برای مثال میسکل و همکاران (1980) معتقدند که نیمی از دانش‌آموزان هیچگونه انگیزه‌ای برای تحصیل و ادامه‌ آن ندارند. فلمینگ گاتفرید (2001) و بحرانی (1384) هم در پژوهش‌های دیگری که در آنها به بررسی انگیزه تحصیلی دانش‌آموزان درطول زمان پرداخته بودند، دریافتند که سطح انگیزه تحصیلی در طول زمان رو به کاهش گذاشته‌ است.

انگیزه‌‌ درونی چیست و چه ویژگی‌های منحصر به فردی دارد؟

شاید همه‌ی افراد موافق باشند که برای شروع و‌ ادامه‌‌ی هر کار به انگیزه نیاز دارند، اما تعریف دقیق انگیزه چیست؟ انگیزه، عبارت است از آغازگری، جهت‌گیری، شدت و تداومِ رفتار (گین، 1994) که به دو صورت درونی و بیرونی می‌باشد.

انگیزه‌ درونی برخلاف انگیزه‌ی بیرونی به هیچ‌ نوع نتیجه و یا پاداش وابسته نیست و زمانی به وقوع می‌پیوندد که شخص به دلیل خودِ فعالیت و بدون توجه به مشوق خارجی یا نتیجه‌ حاصل از کار، تلاش می‌کند (متوسلی، 1396).

به نظر می‌رسد مسائل بیرونی، اعم از تشویق و‌ تنبیه غالبا تأثیر به‌سزایی نداشته و در روند انگیزه‌بخشی به چیزی فراتر از مسائل بیرونی نیاز است؛ به گونه‌ای که طبق مطالعات پرتریچ و شانک (1996) به کارگیری نادرست روش‌های مختلف از سوی والدین و معلمان جهت ایجاد انگیزه و روحیه‌ی‌ مطالعه در دانش‌آموزان، نه تنها مؤثر واقع نشده، بلکه تأثیرات منفی در انگیزه‌ی تحصیلی آن‌ها نیز برجای گذاشته‌است (عباس‌زاده و همکاران، 1387).

به‌علاوه پژوهش‌های فراوانی نشان می‌دهند که انگیزه‌های درونی بیشتر از انگیزه‌های بیرونی قدرت دارند. شاید ابتدایی‌ترین دلیل برای این موضوع این باشد که جمله‌ «من می‌خواهم این کار را انجام دهم» تاثیر بسیار مثبت‌تر و قوی‌تری در ذهن افراد نسبت به جمله‌ی «من مجبورم این کار را انجام دهم» دارد.

انگیزه‌ درونی در واقع احساس و نگرشی عمیق و پایدار است که بین فرد با کار یا تکلیف برقرار می‌شود و او را مجذوب نگه‌ می‌دارد.

این در صورتی است که مشکل اصلی انگیزه‌های بیرونی، ناپایداری آن‌هاست. شاید دلیل ناپایداری انگیزه‌های بیرونی، اصلی در روانشناسی رفتاری به نام «خوگیری» یا «عادی شدن» باشد. به این شکل که انسان‌ها هنگام رو‌به‌رویی با تغییرات ترجیح می‌دهند سریعا به سطحی پایدار از واکنش نسبت به آن موضوع  باز‌گردند. مثلا افزایش درآمد یا ارتقای کاری یا تشویق مداوم معلم، انتظارات و امیال افراد را نیز افزایش می‌دهند و هیچ‌گاه لذت پایداری در افراد ایجاد نمی‌کنند. در واقع پاداش‌های بیرونی منبعی پایدار برای شادی و رضایتمندی نیستند و از این رو برای پایداری انگیزه در یک مقوله باید به دنبال معنا و لذتی درونی و هرروزه برای آن موضوع در خود یافت.

ترزا آمابلی (1983) به عنوان یکی از چهره‌های شاخص در زمینه‌ی انگیزه‌ی درونی تحصیلی، معتقد است که انگیزه درونی یکی از بنیادی‌ترین مباحث در حوزه‌ی خلاقیت است که با قلمروی تحصیل و ارتقای عملکرد تحصیلی نیز همبستگی مثبت دارد. او معتقد است افراد زمانی در کلاس خیلی خلاق خواهند بود که احساس کنند به درس و یادگیری علاقه‌مند هستند و حسی از خشنودی و رضایت نسبت به آن دارند. به اعتقاد آمابلی، انگیزه‌ درونی عامل به وجود آورنده‌ خلاقیت است نه انگیزه‌ بیرونی. زمانی که شما انگیزه‌ درونی داشته باشید قوه‌‌ خلاقیتتان چندین برابر خواهد شد زیرا کاری که انجام می‌دهید برای شما جذاب و چالش برانگیز است؛‌ بنابراین احتمال کشف راه های جدید و خلاقانه نیز بیشتر خواهد شد.

در پایان عمل نیز اگر فرد انگیزه‌ی درونی داشته‌ باشد بیش از فردی که انگیزه‌ بیرونی داشته به تحسین خود می‌پردازد و از اتمام آن، لذت می‌برد. به نوعی می‌توان اظهار داشت که داشتن انگیزه‌ درونی بر افزایش عزت نفس و افزایش مضاعف انگیزه‌ درونی نسبت به موضوعات مشابه آینده نیز تاثیرگذار است (سعادت اسماعیلی، 1398).

چگونه می‌توان انگیزه‌ درونی بالایی داشت؟

باید پذیرفت که انسان‌ها همیشه باانگیزه نیستند. احساس بی‌معنایی و گم‌گشتگی، خالی شدن ذهن و بی‌انگیزگی، از رایج‌‌ترین احساسات انسان‌هاست. به علاوه باید پذیرفت که با وجود این که بسیاری از انگیزه‌های اولیه‌ی افراد در ارتباط با دنیای بیرون شکل می‌گیرند و آن انگیزه‌های بیرونی، کم‌کم درونی شده و تبدیل به لذتی پایدار یا معنایی در زندگی افراد می‌شوند، اما اگر انگیزه‌ درونی با پاداش‌های بیرونی تقویت شود تاثیری نخواهند داشت. هیچ معلمی نمی‌تواند دانش‌آموزی را با جایزه دادن مشتاق و عاشق درس خاصی کند. هیچ کارفرمایی نمی‌تواند با اضافه حقوق، مباحث شغلی خاصی را برای کارمندش جذاب کند.

از طرفی حفظ انگیزه‌ درونی نیز کاری دشوار است‌. درست مانند «شادی» که هر چه بیشتر به دنبال آن بروند، سریع‌تر دور می‌شود. وقتی افراد به هر علتی باانگیزه می‌شوند، احساس می‌کنند که انرژی کافی برای تغییر تمام جهان هستی را دارند اما زمانی که انگیزه درونشان افت می‌کند از رخت‌خواب هم به سختی بلند می‌شوند و رسیدن به تمام اهداف خود را غیرممکن می‌بینند (رهنورد، 1394).

افراد به این علت انگیزه‌ درونی را تجربه می‌کنند که درون خودشان نیازهای روانشناختی دارند. وقتی هنگام انجام فعالیتی، نیازهای روانشناختی فعال باشند و پرورش یابند، به طور خودانگیخته احساس خشنودی در افراد ایجاد می‌کنند.

انگیزه‌ی درونی، از احساس شایسته بودن و خودمختار بودن در حین انجام یک فعّالیت حاصل می‌شود. وقتی افراد به کارهایی مشغول می‌شوند و احساس شایستگی و خودمختاری می‌کنند، با گفتن:  «این کار جالب است» یا «من از انجام دادن آن لذّت می‌برم» انگیزه‌ی درونی خود را ابراز می‌کنند (افضلی و حاتمی، 1397).

مسیر، سوختِ انگیزه است

انگیزه چیزی غیر از حرکت و فرآیند نیست و عاملی است که پس از درگیر شدن با یک عملکرد، شکل خواهد گرفت. پس اگر فرد به دنبال انگیزه است باید خود را ابتدا به آن کارمشغول کند؛ در این صورت انرژی و سوخت کافی برای رسیدن به انتهای مسیر به خودی خود برای او فراهم خواهد شد (رهنورد، 1394).

زمانی که افراد «فرآیندمحور» باشند و خود را تا رسیدن به هدف نهایی، دور از آن احساس نکنند، با احتمال بیشتری به هدف خود خواهند رسید.

به علاوه مطالعات نشان دادهاند که روش تدریس فعّال، به افزایش انگیزه درونی و روش سنتی و مبتنی بر سخنرانی معلم، به کاهش این نوع انگیزه منجر می‌شود (دسی و همکاران، 1996؛ نقل از شریفی، 1385) و این نشانگر آن است که زمانی که فرد خودش را جزئی از مسیر حرکت به سوی هدفش ببیند و خود را برای کسب حداقل اطلاعات و آگاهی، مسئول و ناوبر این سفر بداند، بزرگترین منبع انگیزه‌ی درونی را تأمین کرده‌است.

هرچه بیشتر بدانم، بیشتر انگیزه‌مند می‌شوم

طبق مطالعات شانک (1991) از آنجایی که انگیزه‌‌ی درونی افراد بسیار به عزت نفس و احساس شایستگی آن‌ها گره خورده است، هر چه افراد بیشتر از گمراهی و ناپیدایی مسیر پیش رو بیرون بیایند و بیشتر یادبگیرند، احتمال این که برای آن مسیر انگیزه‌مند شوند بیشتر است‌.

مشکل غالب دانش‌آموزان و کارآموزان این است که با غول نامرئی ناشناخته روبه‌رو می‌شوند و بخاطر هجوم ندانسته‌ها، ترس از شکست یا وقایع ناشناخته‌ احتمالی، نسبت به ادامه‌ مسیر، بی‌انگیزه و مردد می‌شوند.

بهترین راهکار این است که تا می‌توان از خم و چم مسیر، هدف‌های نزدیک و دور و دورنمای کلی، اطلاعات جمع کرد. دانش‌آموزان باید سعی کنند که تا جای ممکن یاد بگیرند و از ناآگاهی نترسند. آنان باید به خود یادآوری کنند که تمام مباحث و موضوعات، زمانی که برای اولین بار به افراد ارائه می‌شدند جدید و ناشناخته بودند.

اما آنجا که تاریکیِ جهل ما را می‌آزارد، باید شمعی روشن کرد.

اصل تکرار برای حفظ گنجینه‌ انگیزه‌ها

طبق مطالعات انجام شده، مرور کردن که یکی از معمول‌ترین روش‌های آمادگی برای آزمون است، یکی از بهترین راهبردها برای حفظ انگیزه‌ درونی نیز می‌باشد (پینتریچ، 2002).

انسان‌ها در اقیانوس ناملایمات زندگی، با هر موج، ممکن است انگیزه‌ خود را نسبت به اهداف مختلفشان فراموش کنند یا دغدغه‌های جدید، فرصت فکر کردن به اهدافشان را از آنان بگیرد و اصل «نزدیکی» را که باعث زنده نگه‌داشتن انگیزه‌شان نسبت به آن موضوع بود از دست بدهند.

بنابراین لازم است حتما افراد انگیزه‌هایشان را مرور کنند مثلا دلیل یا دلایل هستی‌شناسانه‌ای را که یک‌ هدف یا شغل را برگزیده‌اند، روی کاغذ بنویسند و جلوی چشم خود قرار دهند. یا ساعتی از شب را به نوشتن درباره‌ اهداف و انگیزه‌های خود اختصاص دهند. این به نوعی جزئی از مراقبه‌ای است که هر فرد برای تجدید قوای انگیزه‌هایش و تکرار آن‌ها در ناخودآگاه خود نیاز دارد.

معنویت ریشه‌ حفظ انگیزه‌های درونی

مطالعات زیادی با توضیح درباره‌ی چیستی معنویت به عنوان یکی از ابعاد اساسی انسان، به اهمیت آن بر انگیزه‌های درونی افراد اشاره کرده‌اند، از جمله ملایی و همکاران (1393) نشان دادند که از طریق تقویت معنویت در افراد، اشتیاق شغلی و انگیزه درونی آن‌ها تا چندین درجه قابلیت ارتقا دارد.

سازمان بهداشت جهانی، معنویت را یکی از ابعاد چهارگانه‌ انسان در نظر گرفته است که خود شامل آگاهی، خودشناسی، نیاز به فراتر رفتن از خود در زندگی روزمره و یکپارچگی با کسی غیر از خود است (غباری بناب، 1386).

بر این اساس شاید راحت‌تر بتوان درک کرد که چطور افرادی که زمان بیشتری را به مراقبه، مناجات، تفکر و بررسی خود و خواسته‌هایشان اختصاص می‌دهند، افرادی بلندهمت‌تر با انگیزه‌های درونی قوی‌تری هستند.

به علاوه افرادی که از راه معنویات در جست‌وجوی انگیزه‌ی درونی هستند، معنای عمیق‌تری نسبت به هدف و‌ مسیر خود خواهند داشت و این معنا به شکل تزلزل‌ناپذیر و پایدارتری باقی خواهد ماند.

انگیزه‌ درونی با سلامت روان گره خورده است

هنگامی که خوشحالی و رضایت پایدار و در یک کلام «سلامت روان» در فرد وجود دارد، انگیزه‌ی درونی نیز حاضر است؛ برای موفقیتی که با رضایت و آرامش همراه باشد، مسیری سرشار از«تحمل کردن» پیشنهاد نمی‌شود، بلکه باید سعی کرد خود را به اهدافی بزرگ‌تر و معنوی‌تر گره زد.

باید قدم در مسیر گذاشت و ترس‌ها را بهانه‌ای برای شناخت بیشتر دانست نه مانعی برای ادامه‌ دادن؛ «اگر نیروی برانگیزنده‌ درون‌تان را بیابید، از پا نخواهید افتاد.»

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon