روایت تسنیم از دو کوهه جبهه‌های غرب کشور؛ پادگان ابوذر شاهد رشادت رزمندگان اسلام است

روایت تسنیم از دو کوهه جبهه‌های غرب کشور؛ پادگان ابوذر شاهد رشادت رزمندگان اسلام است

گروه استان‌ها- پادگان ابوذر در غرب استان کرمانشاه محفلی برای معراج عاشقانی که با جان خود در راه خدا جهاد کردند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمانشاه، مقام معظم رهبری در سفر تاریخی خود به استان کرمانشاه در مهرماه سال 1390 و در اجتماع عظیم مردم کرمانشاه فرمودند: «دوران دفاع مقدس، آزمایش بزرگی برای این استان بود. جنگِ هشت ساله از این استان شروع شد و در این استان ختم شد. اولین حملات هوائی رژیم بعثی عراق به این استان و به شهرهای این استان - به همین دلیل  اسلام‌آباد و گیلانغرب و بقیه‌ی مناطق مرزی و اولین تجاوز مرزی به قصرشیرین در این استان بود.

هشت سال بعد هم باز جنگ در اینجا خاتمه پیدا کرد. آخرین حرکت دفاعی کشور ما و مردم عزیز ما در قضیه‌ی مرصاد، باز در این استان بود. یعنی سراسر این هشت سال، این استان در حال دفاع، در حال ایستادگی و شجاعت بود. قبل از شروع جنگ تحمیلی هم از اول انقلاب همین جور بود. یک ماه بعد از پیروزی انقلاب - یعنی در اسفند سال 57 - جوانهای کرمانشاهی بودند که رفتند تا از پادگان لشکر سنندج دفاع کنند؛ اولین گروه‌هائی که برای دفاع در مقابل ضد انقلاب بسیج شدند و راه افتادند رفتند، که بعضی از همانها جزو شهدای نام‌آور کرمانشاه‌اند.»

پادگان ابوذر محفلی بود برای معراج عاشقانی که با جان خود در راه خدا جهاد کردند و خداوند چه شایسته جایگاه آنان را بهشت برین قرار داد و به مصداق آیه شریفه «وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» به آن‌ها روزی می‌دهد. شهدا چگونه از این دنیا دل بریدند و به دیدار پروردگار خود شتافتند. محافظان شهر از بینمان رفته‌اند اما خونشان شهر را از هر گزند و آسیبی حفظ کرده است.

 دو کوهه جبهه‌های غرب کشور کجاست؟ 

از ارتفاعات بازی دراز که عبور می‌کنیم، مسیری حدود 30 دقیقه طی را می‌کنیم تا به پادگان ابوذر برسیم. در مسیر آرامگاه شهیدی به نام شهید حاج بابایی را می‌بینیم.  تکه‌ای از بدن این شهید را در اینجا دفن کرده‌اند و قسمت دیگر بدنش را در جایی دیگر. به پادگان ابوذر می‌رسیم، دیوارهای تخریب شده پادگان ابوذر هنوز هم به مظلومیت مردم ایران شهادت می‌دهند. پادگان ابوذر دوکوهه غرب کشور است. به همان میزان شجاع، به همان میزان مظلوم و به همان میزان آرام. 

بیش از هزار نفر در حمله هوایی نیروهای بعثی به پادگان ابوذر شهید، مفقود و مجروح شده بودند. نبود آمبولانس برای حمل مجروحان باعث شده بود تا آن‌ها با خودروهای دیگر به بیمارستان منتقل شوند. مفقودین هم کسانی بودند که به دلیل برخورد مستقیم موشک بدنشان متلاشی شده بود. دیگر صدای زیارت عاشورای بچه‌ها از ساختمان‌های پنج طبقه پادگان شنیده نمی‌شد.آن روز عاشورا بود و آنجا کربلا و به راستی که «کل یوما عاشورا و کل ارض کربلا» و تک تک دیوارهای پادگان ابوذر به خوبی روایت می‌کردند آنچه را که در اینجا گذشته بود.

این پادگان که در 20 کیلومتری جنوب شرقی شهر سرپل‌ذهاب قرار دارد، مقر تیپ سه ابوذر از لشکر 81 زرهی بوده است. پادگان ابوذر که مرکز تجمع نیرو و پشتیبانی یگان‌های خودی بود، بارها هدف بمباران و موشک باران ارتش بعثی قرار گرفت. بمباران رزمندگان مستقر در این پادگان در تاریخ‌های ششم و هجدم اسفند سال 1363 که آماده اجرای عملیاتی در جنوب سومار بودند، ورق دیگری از تاریخ سراسر مظلومیت رزمندگان اسلام را ورق زد.

این عملیات قرار بود همزمان با عملیات «بدر» در جنوب انجام شود که به دلایلی منتفی شد. در روزهای اول جنگ شهید خلبان اکبر شیرودی و شهید پاسدار وصالی از تخلیه و سقوط این پادگان جلوگیری کردند. در حال حاضر تعدادی از ساختمان‌های این پادگان به حالت دست نخورده باقی مانده است که یکی از نقاط مورد بازدید کاروان های راهیان نور است.

در روزهای آغازین جنگ، این پادگان شاهد صحنه‌های زیبایی از رشادت و پایمردی بود. پادگان ابوذر بر خلاف پادگان دو کوهه در جنوب، بر بدن خود تیر و ترکش‌های بسیاری را به یادگار دارد و خود از نزدیک شاهد رزم بی‌امان بزرگ مردان عاشق بوده است. در روزهای آغازین جنگ، نیروهای ارتش بعث همزمان با حرکت به سوی قصرشیرین و محاصره آن، از بخشی از حوزه سرزمینی این شهرستان گذشته بودند.

در نخستین روزهای جنگ تحمیلی تانک‌های دشمن دشت ذهاب را در نوردیده و راه سرپل‌ذهاب را در پیش گرفتند، اما در مسیر با مقاومت‌های سرسختانه نیروهای بومی منطقه مواجه شدند. نیروهای دشمن با استفاده از تمامی امکانات خود به شهر سرپل‌ذهاب رسیدند اما حضور آنها در این شهر نیم ساعت بیشتر دوام نیاورد و نیروهای ارتش و سپاه با همراهی مردم آنها را عقب زدند که یکی از مکان‌های پشتیبانی رزمندگان اسلام پادگان ابوذر بود.

در ادامه جنگ رزمندگان اسلام دشمن بعثی را در سه مرحله مجبور به عقب‌نشینی کردند که برای پی بردن به وضعیت بحرانی آن مقطع و میزان حملات و آتش پرحجم دشمن، یک نمونه گزارش روزنامه‌های بیستم مهر ماه سال 59 ذکر می‌شود.

بر اساس این گزارش در هر دقیقه 15 گلوله توپ دشمن بر شهر سرپل‌ذهاب و حومه فرود می‌آمد؛ یعنی در هر ساعت نهصد گلوله به سوی محله‌های مختلف شهر و اطراف آن شلیک شده است. آنان که در معرکه‌های آتش و خون حضور داشته‌اند نیک می‌دانند که انفجار نهصد توپ در یک ساعت یعنی چه و چه غوغا و آتشی برپا می‌کند.

دل شیر و مرد میدان می‌خواهد تا در اینگونه آوردگاه‌ها که تیر و ترکش و دود و آتش زمین و آسمان را پوشانیده، محکم و استوار پایداری کرد؛ اما فرزندان این مرز و بوم با تکیه بر سلاح ایمان و شهادت، حتی توپ‌ها و تانک‌ها را نیز خسته و ناکارآمد کردند. فشار نظامی و حملات توپخانه‌ای و بمباران‌ها چنان شدت یافت که ماندن غیر نظامیان در شهر سرپل‌ذهاب به هیچ وجه صلاح نبود و مردم خانه و کاشانه خود را رها کردند.

بچه‌های فداکار سرپل‌ذهاب به هنگام دفاع در روزهای آغازین جنگ و ماه‌ها و سال‌های بعد، کاملاْ در دشت باز قرار داشتند و دشمن در ارتفاعات موضع گرفته و مستقر بود. در چنین موقعیتی ایستادگی در برابر دشمن کاری بزرگ و مثال‌زدنی است که مدافعان سلحشور سرپل‌ذهاب از نیروهای سپاه تا تیپ سوم ابوذر، نیروهای رزمنده مردمی و بچه‌های ژاندارمری آن را به بهترین وجه ممکن انجام دادند.

گروه‌های متعددی در روزهای اولیه جنگ در پادگان ابوذر شکل گرفتند و ضربات مکرری بر پیکر نیروهای بعثی وارد آوردند. از دشت‌ذهاب و کوره موش تا بان سیران و تنگ حاجیان و قراویز و ارتفاعات بازی دراز و افشارآباد (فتی افشار) تا ارتفاعات دانه خشک و غیره صحنه حضور رزمندگان گیلان‌غربی، سرپل‌ذهابی و قصرشیرینی و نبرد آنان با نیروهای دشمن بود و این مقاومت‌ها سبب تثبیت خطوط جبهه اسلام شد.

برای رفتن به پادگان ابوذر باید از تنگه مرصاد به سمت اسلام آباد رفت و از آنجا به کرند و پس از تنگه پاتاق، حدود بیست کیلومتر مانده به شهر سرپل‌ذهاب، به پادگان می‌رسید؛ هرچند که دیگر این روزها به پادگان شبیه نیست، بلکه بیشتر به بنایی زخمی می‌ماند که از گوشه گوشه آن مظلومیت می‌بارد. پادگان ابوذر هنوز هم به مانند نسل واقعی جنگ در مظلومیت به سر می‌برد.

شهدای دفاع مقدس , خاطرات دفاع مقدس , استانداری کرمانشاه ,

سردار ناصر باباخانی مدیرکل حفظ آثار دفاع مقدس کرمانشاه درباره پادگان ابوذر گفت: در روز‌های آغازین جنگ تحمیلی، پادگان ابوذر شاهد صحنه‌های زیبایی از رشادت و پایمردی رزمندگان اسلام بود.

وی با بیان اینکه پادگان ابوذر در 20 کیلومتری جنوب شرقی شهر سرپل ذهاب و سمت چپ جاده سگان بعد از روستای سراب قلعه شاهین واقع در استان کرمانشاه قرار دارد بیان کرد: این پادگان بر بدن خود تیر و ترکش‌های بسیاری را به یادگار دارد و خود از نزدیک شاهد رزم بی‌امان بزرگ مردان عاشق بوده است.

باباخانی با اشاره به بمباران پادگان ابوذر در اسفندماه سال 1363 افزود: در زمان بمباران علاوه بر باقی‌مانده یگان‌های سازمانی تیپ 3، گردان قدس لشکر 81 زرهی کرمانشاه، تعدادی از نیرو‌های بسیج و سپاه، که به روایتی بالغ بر چند هزار نفر بودند در این پادگان حضور داشتند و قرار بود عملیاتی در منطقه سرپل‌ذهاب و سومار انجام شود که دشمن از طریق ستون پنجم از تجمع نیرو‌ها در پادگان ابوذر مطلع و شروع به بمباران می‌کند.

‌مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ‌کرمانشاه عنوان کرد: هواپیما‌های دشمن در 16 اسفند 1363 ساختمان‌هایی که محل اقامت نیرو‌ها بود را بمباران کرد و وقتی این ساختمان‌ها بمباران شد، اهالی روستا‌های اطراف برای کمک به داخل پادگان آمدند و دشمن بعثی اقدام به حمله هوایی مجدد کرد و این‌ بار نیز بسیاری از مردم و رزمندگان اسلام زخمی و شهید شدند.

باباخانی افزود: این حملات چند بار در روز تکرار شد و طی 4 بار حمله هوایی حدود 1200 نفر زخمی شده یا به شهادت رسیدند و در این بمباران در روستای کلاوه نزدیک پادگان ابوذر 22 نفر از مردم بی‌دفاع زن و بچه نیز شهید شدند.

به گزارش تسنیم پادگان ابوذر شاهد بیشترین رشادت‌ها بوده است زیرا خود از نزدیک شاهد تمام ماجراهای مقاومت رزمندگان اسلام در برابر دشمن بعثی بود و هنوز هم پادگان ابوذر با همان تن زخمی برقرار بوده و همچون نسلش غریب است.

انتهای پیام/833/ش

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon