گره زدن مذاکره با تقطیع آیات قرآن ! / وقتی قرآن از "مجادله احسن" با ظالمان نهی کرده است

گره زدن مذاکره با تقطیع آیات قرآن ! / وقتی قرآن از "مجادله احسن" با ظالمان نهی کرده است

یکی از مفاهیم دیگری که اخیراً در توجیه مسئلۀ مذاکره در فضای سیاسی جامعه عنوان شد، دعوت قرآن به «جدال أحسن» با کافران بود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، در سالیان اخیر یکی از مهم‌ترین کلیدواژه‌ها در ادبیات سیاسی کشورمان، گفتمان «مذاکره» با غرب بود. این امر سبب شد تحلیل‌گران سیاسی به ابعاد مختلف این بحث و چرایی‌ها و حد و حدود آن بپردازند. در یک تعریف کلی، مذاکره فرایندی است که دو یا چند نفر یا گروه دارای هدف‌های مشترک و متضاد، طرح‌های پیشنهادی خود را بیان می‌کنند و شرایط خاص خود را مورد بحث قرار می‌دهند تا احتمالاً به توافق برسند. مذاکره، معمولاً شامل ترکیبی از مصالحه، همکاری مبتنی بر اعتماد و احتمالاً تأکیداتی بر مسائل حیاتی است، اما مذاکره‌کننده موفق، به‌علاوۀ شناخت اهداف، نیازها و خواسته‌های طرف مذاکره، تلاش می‌کند که نسبت به ویژگی‌های شخصیتی مربوط  به افراد مذاکره‌کننده آگاهی پیدا کند.

اما مسئله مذاکره کم‌کم دایرۀ آموزه‌های دینی‌مان را در برگرفت؛ بر این اساس، مجموعۀ طرفداران مذاکره با غرب و در حقیقت مذاکره با دشمن، در جهت توجیه برنامۀ خود، آیات قرآن و سیرۀ پیامبر صلی الله علیه و آله را دستاویز تحلیل‌های خود قرار داده و موضوعاتی مثل مذاکرۀ مجدد پیامبر (ص) نسبت به عهدشکنی کفار و مشرکین، صلح امام حسن (ع)، مذاکرۀ امام حسین (ع) با یزیدیان و دعوت قرآن به مذاکره با دشمن را در جامعۀ دینی‌مان مطرح کردند؛ این تفسیرها و برداشت‌ها با واکنش‌های متفاوتی از سوی بزرگان، اندیشمندان و نیز رسانه‌های کشور همراه بود. برآیند نظرات بر آن بود که این نوع تفسیر از آیات قرآن، سیرۀ نبوی و تاریخ اسلام، تفسیری منطبق بر واقعیت نبوده و صرفاً اغراض سیاسی در آنها نهفته بود. 

اما اخیراً یکی از مفاهیم دیگری که در توجیه مسئلۀ مذاکره در فضای سیاسی جامعه عنوان شد، دعوت قرآن به «جدال أحسن» با کافران بود. برای روشن شدن قضیه، نیاز است آیۀ مدنظر مورد بررسی و موشکافی قرار دهیم. 

این آیه، مربوط به 46 سورۀ عنکبوت است. خداوند در این آیه می‌فرماید با اهل کتاب جز با روشی نیکو مذاکره و گفت‌وگو نکنید: «وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلاَّ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذی أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُکُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُون‏» یعنی و با اهل کتاب جز با نیکوترین شیوه گفتگو نکنید، مگر با کسانى از آنان که [در گفتگوى با شما] ظالمانه به میدان آیند، و بگویید به آنچه به سوى ما و به سوى شما نازل شده است، ایمان داریم و معبود ما و معبود شما یکى است و ما تسلیم [ فرمان‏ها و احکام ] او هستیم».

نکتۀ اول اینکه «جدال احسن» به گفتگویى گفته مى‏‌شود که همراه آن طعنه، استهزا، ناسزا و اهانت نباشد، بلکه بر اساس استدلال و محبّت و با انگیزه‌‏هاى اصلاحى باشد. از کلمۀ‏ «قُولُوا» بعد از سفارش به جدال احسن، استفاده مى‏‌شود که این لحن آیه، خود نمونۀ جدال احسن است. دیگر اینکه تبادل نظر و گفتگوى صحیح میان مکتب‏‌ها، فرهنگ‏‌ها و امّت‏‌ها مورد قبول اسلام است. همچنین از این آیه برداشت می‌شود، تمام مخالفان اسلام، ستمگر نیستند و بلکه عده‌ای از آنها ظالمند؛ پس باید مخاطبانِ خود را بشناسیم و با هر دسته به نوعى مناسب برخورد کنیم، زیرا براى ستمگران، منطق،گفتگو و نرمش کارساز نیست.

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و در توضیح آن می‌فرماید «مجادله وقتى نیکو به شمار مى‏‌رود که با درشتخویى و طعنه و اهانت همراه نباشد، پس یکى از خوب‌هاى مجادله این است که: با نرمى و سازش همراه باشد. دیگر اینکه شخص مجادله‌کننده از نظر فکر با طرفش نزدیک باشد، به این معنا که هر دو علاقه‌‏مند به روشن شدن حق باشند و در نتیجه هر دو با کمک یکدیگر حق را روشن کنند و لجاجت و عناد به خرج ندهند، پس وقتى این شرط با شرط اول جمع شد، حسن و نیکویى مجادله دو برابر مى‌‏شود». 

اما نکتۀ مهمی که در موضوع «مجادله أحسن» بر آن سر پوش گذاشته شد، استثناء کردن گفت‌وگو و مذاکره با ظالمان در همان آیۀ مدنظر است؛ لذا خداوند پس از آنکه می‌فرماید با اهل کتاب «مجادلۀ احسن» کن، تأکید دارد «إِلاَّ الَّذینَ ظَلَمُوا»؛ یعنی مراقب باش با ظالمان حتی مجادلۀ احسن هم نداشته باشی. 

علامه در ادامۀ تفسیر خود دربارۀ این فراز می‌نویسد «پس از آنکه مؤمنین را نهى مى‏‌کند از مجادله با اهل کتاب، مگر آن مجادله که احسن و بهترین طرق مجادله باشد، از اهل کتاب جمعى را استثناء مى‏‌کند و مى‏‌فرماید مگر آن عده از اهل کتاب را که ستم کردند و مراد از ستم به قرینه سیاق این است که:

آن اهل کتاب که شما مى‌‏خواهید با او مجادله کنید، معاند نباشد و نرمى و ملاطفت در سخن را حمل بر ذلت و خوارى نکند، که در این صورت مجادله به طریق احسن نیز فایده‌‏اى به حال آنان ندارد، چون هر چه بیشتر نرمى به خرج دهى، او خیال مى‏‌کند این نرمى از بیچارگى و ضعف تو است و یا مى‏‌پندارد که مى‌‏خواهى با این خلقِ خوشت او را به دام بیندازى و از راه حقش به راه باطل ببرى، این قسم افراد ظالمند که مجادله هر قدر هم احسن باشد سودى نخواهد بخشید. (ترجمه تفسیر المیزان، (موسوی، محمدباقر) ج‏16، ص 205)

این نوع برداشت از آیات قرآن و به عبارت دیگر تقطیع آیات قرآن، مسبوق به سابق است؛ آنجا که موضوع معاهده مجدد پیامبر (ص) با کفاری که نقض عهد کردند (با اشاره به آیۀ56 سورۀ انقال) از سوی مسئولان مطرح شد، در حالی که خداوند در دو آیۀ بعد تأکید دارد اگر بیم خیانت دارید، دست از مذاکره بردارید بلکه مقابله به مثل و لغو قرارداد را هم اعلام کنید: «و هر گاه (با ظهور نشانه‌هایی) از خیانت گروهی بیم داشته باشی (که عهد خود را شکسته حمله غافلگیرانه کنند) مقابله به مثل کن و به آنها اعلام کن (که پیمانشان لغو شده است) زیرا خداوند خائنان را دوست نمی‌دارد». 

یادداشت: سعید شیری

منابع:
تفسیر المیزان (علامه طباطبایی)
تفسیر نور (حجت الاسلام قرائتی)


انتهای‌پیام/ 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران