حال سینمای ایران مثل حالِ "شهربانو" است؟/ چالشِ بی‌رحمانه با یک مادر

حال سینمای ایران مثل حالِ "شهربانو" است؟/ چالشِ بی‌رحمانه با یک مادر

شاید در بسیاری از جریان‌های اجتماعی شاهدِ چنین خانواده‌ها و آشفتگی‌هایی باشیم اما لزومِ نمایش این نوع فیلم‌ها برای مردم خارج از کشور چیست؟

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فیلم "شهربانو" اکران شد؛ کاری که شاید چند صباحِ قبل یعنی در ایام جشنواره ملی فجر منتظرش بودیم. از این جهت که این فضای غم‌انگیز، دردناک و درامِ تلخ جایش در جشنواره جهانی فیلم فجر نباشد. البته چنین تصاویری که به تعبیر سازندگانش، واقع‌‌گرایانه و بنابر واقعیت‌های موجود جامعه است به رسمی دیرین در ارائه فیلم‌ها به بازار جهانی تبدیل شده است. اتفاقاً خارجی‌ها هم بیشتر از این فضاهای ناامیدکننده در فیلم‌های ایرانی استقبال می‌کنند.

"شهربانو" ماجرای مادری را نشان می‌داد که با همه قوا می‌کوشید تا خانواده‌اش بهترین زندگی را داشته باشند. به قولی در دیالوگ‌های پایانی‌اش می‌گوید "می‌خواستم فرزندانم بهترین زندگی را داشته باشند." وقتی خواسته یا ناخواسته در پسِ سختی‌های زندگی، دست به هر کاری می‌زند تا بهترین‌ها برای این خانواده رقم بخورد. وقتی هم برای مرخصی از زندانی که گرفتارش شده، به آغوشِ خانواده‌اش برمی‌گردد با یک آشفتگی و از هم پاشیدگی خانه و خانواده مواجه می‌شود.

فیلم , سینمای ایران , جشنواره جهانی فیلم فجر ,

شاید در بسیاری از جریان‌های اجتماعی شاهدِ چنین خانواده‌ها و آشفتگی‌هایی باشیم اما لزومِ نمایش آن برای مردم خارج از کشور چیست؟ مردمی که تبلیغات مسمومِ بولندگوهای غربی مدت‌ها است در گوش‌شان، شکل و شمایل غلطی را از ملت ایران، پُر کرده است. همان آدرس‌های غلطی که باید با کارهای امیدآفرین اصلاح شود اما هنوز فیلمسازان ما بیشتر رغبت به واقع‌گرایی صرفاً تلخ و حتی بعضاً تاریک دارند. 

البته مسئولین جشنواره ملی فجر چاره‌ای هم نداشتند، چون "شهربانو" به تاریکی‌ها و خودکشی‌ها و آثار دردناک و ناامیدکننده دیگر فیلمسازان این دوره، اضافه می‌کرد؛ هرچند که از برخی آثار نمایش داده شده در آن جشنواره، جلوتر بود، چرا که حداقل در بخش آخر فیلم، روزنه امیدی را به روی مادر ناامید داستان باز می‌کند. امیدی که در فیلم‌های اخیر سینمای ایران جایی ندارند و فیلمسازان انگار با آن بیگانه‌اند. به تعبیر خودشان حال و احوالِ ما و آثارمان برگرفته از جامعه است. شاید این معنای درستی از حال این روزهای سینمای ایران باشد. 

سینمایی غم‌زده و غرب‌زده‌ای که اصلاً به دنبال فرهنگسازی، القای مفاهیم درستی از زندگی، خانواده و راضی کردن مخاطب نیست. البته این فضا در آثار نمایش‌خانگی و دیگر مدیوم‌ها هم دیده می‌شود. واقع‌گرایی با برجسته کردن بخش‌های تلخ و تاریکِ جامعه متفاوت است. آن‌قدر که فیلمسازان ما غرقِ در سیاه‌نمایی و نمایشِ تاریکی‌ها شده‌اند اصلاً به نقاط موفقیت، پیروزی و حتی اتفاقات امیدوارکننده توجهی ندارند. 

در حالی که سینما باید پرچمدار و جلودارِ فرهنگسازی‌ها و اتفاقات خوشایند جامعه باشد و حتی گاهی اوقات قدم‌هایش را جلوتر از اتفاقات بردارد. آن‌قدر که از هم‌گسیختگی نشان می‌دهد، هیچ خبری از اصالت، محبت و صمیمیت خانواده نیست. شاید "شهربانو" دوباره این نکته را به یاد ما آورد که مسئولین فرهنگی ما باید توجه داشته باشند همه ایران در اتاق تاریک نیست! ما نیاز به فیلم‌های امیدوارکننده، شیرین و روشن داریم نه این همه تاریک و تیره و سیاه!

فیلم , سینمای ایران , جشنواره جهانی فیلم فجر ,

"شهربانو" مادری را نشان داد که ما به ازاهای واقعی آن در جامعه وجود دارد و شاید نمایشِ آن برای مردم ایران با قدری وسعت‌اندیشی در کم کردن سیاه‌نمایی‌ها و باز کردن روزنه‌های امید در جامعه،ایرادی نداشته باشد اما چرا باید این نوع آثار به جشنواره جهانی فیلم فجر راه پیدا کنند؟ و خارجی‌ها خانواده‌های ایرانی را آن‌قدر ناامید و از هم پاشیده ببینند؟! مادرانی که آن‌قدر بی‌رحمانه به چالش کشیده می‌شوند. 

مادری که به شکل یک ضدقهرمان ظاهر می‌شود و روند فیلم این ضدقهرمان را به نوعی به قهرمان تبدیل می‌کند. بازی درخشان فرشته صدرعرفایی از نقاط مثبت این فیلم به شمار می‌رود و البته بهرنگ علوی و حتی سامان صفاری تازه‌وارد در سینما هم توانسته از خودشان کاراکتر متفاوت و قابل تأملی را به نمایش بگذارند. گلاره عباسی بازیگر خوب سینما هم در این کار حضور دارد اما خیلی این وجه تمایز را نسبت به کارهای دیگر او شاهد نیستیم؛ گلاره اینجا خیلی از پوسته برخی از کارهای قبلی خودش خارج نشده است.

در کنار همه این بازیگران، شاید بهناز جعفری با گریم متفاوت خود توانسته نقشی ماندگار از خودش به جا بگذارد. بازیگری که همیشه در همه کارهایش حتی با نقش‌های اصطلاحاً متراژ کوتاه هم خوش درخشیده است. صدای افتخاری مه لقا باقری هم در برخی صحنه‌های فیلم در جای خودش جالب و قابل تأمل بود.

مریم بحرالعلومی شاید مثلِ برخی از فیلمسازان زن در سینمای ایران، با نگاهی یک سویه، همه مردان را همچون همسرِ شهربانو در فیلم "بی غیرت" و "باری به هر جهت" معرفی می‌کند و همه زنان را هم همچون شهربانو ستمدیده به نمایش درمی‌آورد. مادرانی که بیشتر تقصیرشان، فضای دلسوزانه مادری است. این مادران ما به ازا دارند اما بسط دادنِ آن‌ها به کل جامعه، کار غیرعلمی و دور از دسترسی است که فیلمسازان عادت پیدا کرده‌اند این نگاه یک‌سویه را به کارهایشان بیاورند. 

فیلم , سینمای ایران , جشنواره جهانی فیلم فجر ,

فارغ از این نگاه، با مریم بحرالعلومی هم درباره این نقاط تاریک و نامناسب بودن این نوع آثار برای جشنواره جهانی فیلم فجر صحبتی داشتیم. او قصه شهربانو را از دل جامعه می‌داند و این اثر را به همه مادران خطاکار زندانی تقدیم می‌کند که برای هریک آرزوی بخشش از سوی مردم، قانون و جامعه دارد. 

او می‌گوید: وقتی می‌گویید "شهربانو" برای جشنواره جهانی فیلم فجر مناسب نباشد، باید بگویم ما واقع‌نگاری کردیم. اگر راجع به واقعیت‌ها صحبت کردن کار اشتباهی است؛ در حالی که این سوژه در میان جهان و جهانیان وجود دارد و فقط مقتضا و مختص ایران نیست. به نظرمن مانعی ندارد، اساساً زندگی‌هایی که با چنین چالش‌هایی مواجهند، تلخی‌هایی هم دارند. 

بحرالعلومی تأکید دارد: چطور فیلم‌های کمدی که وادار به خنده می‌کند به دردِ جشنواره‌های خارجی نمی‌خورد؛ فیلم‌هایی که تماشاگر را به فکر وا می‌دارد هم به دردِ جشنواره‌های خارجی نمی‌خورد! فیلم کاملاً واقع‌گرایانه است. کاملاً تلاش کردیم خیلی رئال با موضوع برخورد کنیم؛ برخی اوقات کارمان را سخت می‌کرد چون به شخصیت مادر پرداخته بودیم. این شخصیت را دیده بودیم و تحقیقات میدانی داشتیم و بسیار با نویسنده‌مان کار کردیم. خیلی با خانم صدرعرفایی به عنوان بازیگر نقش اصلی فیلم، وارد جزئیات شدیم.

او هدفش از ساخت این فیلم را در دغدغه اجتماعی‌شان می‌داند و می‌گوید: این فیلم حقش دیده شدن است؛ ما در مرحله اول آن قرار داریم و در بخش مسابقه جشنواره جهانی فیلم فجر رقابت هم داریم. من بسیار دغدغه اجتماعی دارم و فیلم حرف‌های مهمی در لایه‌های چند گانه‌اش می‌زند؛ مهمترین هدفی که داشتم این بود که این فیلم، همین حرف‌های مهم را واگویه کند. 

فیلم , سینمای ایران , جشنواره جهانی فیلم فجر ,

در اینجای صحبت‌های مریم بحرالعلومی سؤالی قابل تأمل باعث شد تا این کارگردان از پاسخ به آن طفره برود؛ البته مدت‌ها است در خلالِ تماشای بسیاری از فیلم‌ها چنین برآمدی به ذهن می‌رسد. وقتی پرسیدم حال سینمای ایران مثل حال شهربانو است؟ بحرالعلومی چنین پاسخ می‌دهد که خیلی دارید وارد جرئیات می‌شوید و آنقدر صریح نمی‌توان درباره این موضوعات صحبت کرد. 

یکی از نکات قابل تأمل در خلالِ تماشای فیلم، تمرکز دوربین (گرفتن صحنه‌های بسته) خصوصاً روی نقش اصلی فیلم (شهربانو) که بیش از مدت معمولی تمرکز دوربین بود؛ بحرالعلومی درباره اینکه آیا این شکل تصویربرداری تعمدی بوده است، می‌گوید: بله، تعمدی داشتیم. نزدیک شدن به شخصیت مرحله به مرحله و توقع ما از فیلم بوده برای اینکه بتوانیم با مخاطب ارتباط بگیریم. 

همان‌طور که کارگردان فیلم "شهربانو" گفت هنوز راجع به اکران فیلم در سینماها، برنامه‌ریزی ندارند و همه‌چیز را منوط کرده‌اند به شرایط سینماها و موضوع کرونا؛ به عنوان سازنده اثر امیدوار است این فیلم مخاطب خودش را پیدا کند و اصلاً به دنبال فروش عجیب و غریب فیلم هم نیستند. 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران