به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرجند،امروز هرکس به نوبه خود کاری میکرد. یکی اسپند دود میکرد و دیگری جارو و آب میپاشید. هر کس به امیدی به اینجا آمده بود؛ آخر همه میدانند هر کس به استقبال شهدا بیاید دست خالی باز نمیگردد، همه آمده بودند؛ پیرمردی عصا به دست، کودکی دست در دست پدر و مادری با چشمان خیس تا دین خود را به این شهید ادا کنند.
در این میان حضور پرشور نسل چهارمیها که در روزهای دفاع مقدس هنوز متولد هم نشده بودند، جلوهای دیگر به این آیین بخشیده بود. صدای مارش نظامی که به احترام شهدا نواخته میشد و با صدای مداحی مداحان در هم آمیخته بود و حال و هوای دوران دفاع مقدس را در ذهنها تداعی میکرد.
این روزها عطر وجود شهدای گمنام در نقاط مختلف کشورمان غوغایی به پا کرده، این پرستوهای عاشق وطن که سالها قبل روی در نقاب خاک کشیدند، بار دیگر نام و یاد خود را بر سر زبانها انداخته اند تا یادمان نرود ایثار و شهادت با وجود چنین جان برکفانی درگذر زمان رنگ نمیبازد.
در زمانه ای که هر کس دلمشغولی های خاص خود را دارد و غرق شده ایم در زندگی روزمره، گاه یک تلنگر نیاز است تا از خواب غفلت بیدار شویم، به یاد بیاوریم افرادی بودند که از همه لذت های دنیوی گذشتند تا کشورمان از چنگال دشمنان رهایی یابد، چند روزی است که حال و هوای پاییزی با غم واندوهی البته شیرین گره خورده است، خبر آمدن و پیداشدنشان دهان به دهان چرخید و سرانجام چشمان پدران و مادران به دیدار یوسف گمگشته روشن شد.
به هر طرف که نگاه میکنی، بغض وفریادهایی سد راه نفس وگامهایت میشود، انگار مردم این شهر سالهاست که با این شهدا نسبتی دارند، هر کدام از مردم دوان دوان خود را به فلکه دوم سجادشهر رسانده تا در مراسم وداع و تشییع شهیدان گمنام شرکت کنند.
یکی زیر لب زیارت عاشورا زمزمه میکند، یکی با خود نوحه سرایی دارد، حضور این شهدا حال همه را دگردگون ساخته است وقتی به اطرافم نگاه می کنم هر کسی نالهایی سرمی دهد، نگاه به تابوت شهدا که می کنی بغضت می ترکد و با خودت می گویی شهید گمنام تا با این مردم چه کرده ای که مشتاقانت اینگونه برایت پر پر می زنند گویی تو را میشناسند.
ساعت به وقت دلدادگی، همه مشتاقان شهدا امروز آمده اند تا با شهدا خداحافظی کنند چشمها همه به تابوت شهدا است هر کس در دلش نجوایی دارد، حس وحال عجیبی است یکی صلوت میفرستد، یکی اسپند در دست دارد، اینجا مادران شهدا وشهدای مفقود الاثری هستند که هر از گاهی به یاد فرزند خود افتاده ونوایی سر میدهند.
امروز آسمان وهوای بیرجند به عطر شهدا کربلایی شده است، امروز همه افرادی که توانسته اند خود را به میدان شهدا و میدان ابوذر بیرجند برسانند اعم از مسئولان مدیران، فرماندهان نظامی، خانوادههای شهدا، جانبازان ومردم هر کسی به امیدی برای استقبال از شما شهدا آمده است.
امروز هرکس به نوبه خود کاری میکرد. یکی اسپند دود میکرد و دیگری جارو و آب میپاشید. هر کس به امیدی به اینجا آمده بود؛ آخر همه میدانند هر کس به استقبال شهدا بیاید دست خالی باز نمیگردد.
همه آمده بودند؛ پیرمردی عصا به دست، کودکی دست در دست پدر و مادری با چشمان خیس تا دین خود را به این شهید ادا کنند در این میان حضور پرشور نسل چهارمیها که در روزهای دفاع مقدس هنوز متولد هم نشده بودند، جلوهای دیگر به این آیین بخشیده بود. صدای مارش نظامی که به احترام شهدا نواخته میشد و با صدای مداحی مداحان در هم آمیخته بود و حال و هوای دوران دفاع مقدس را در ذهنها تداعی میکرد.
دلسوزتر از تمام صحنهها، حضور مادر و خواهر شهیدی است که شهیدشان همچنان مفقودالاثر بوده، چشمهایشان اشک آلود است، پیکر شهید گمنام را در آغوش کشیده به امید آنکه شاید در میان شهدای گمنام شهیدشان را بیابند، با خود می گویم شاید هم شهید این خانواده آمده است...، امروز عجیب بوی کوچه بنی هاشم می آمد.
امروز پیر جوان زن و مرد، کودک و بزرگ همه وهمه خود را برای مراسم تشییع پیکر شهدای گمنام رسانده بودند تا به شهدا بگویند شهید خوب زمانی را برای مادر انتخاب کرده ای در این روز شهادت مادراتان حضرت زهرا سلام ما را هم برسان.
میگویند امروز صاحب عزای اصلی حضرت فاطمه زهرا(س) است، و ما امروز آمدیم تا فریاد بزنیم مدتی است که شهر شما را فریاد میزند، شهدا ما در زندگی شهر نشینی غرق شده ایم، اما امروز آمده ایم فریاد بزنیم تا بگوییم گاهی دستهای ناپاک برهم گره زده میشوند تا نسل جوان امروزی روح بی اعتقادی ودین زندگی جریان دهد، آمدیم تا بگوییم دشمن به خیالش شما زنده نیستید وشفاعت نمیکنید اما ما همان نسل جوان به خوبی میدانیم که اگر شما زنده نبودید هر زمانی که ما غرق در گناه بودیم، خود را به ما نشان نمیدادید، راستی شهدا شما درکدام دعای دستتان شهادت و گمنامی را از خداخواسته اید.
امروز خودم دیدم هر کدام از جمعیت به دور از چشم دیگران در گوشهای خلوت کرده بودند و بی صدا به یاد شهدا و امام شهدا گریه میکردند، گریههایی از جنس حسرت و جاماندگی.
مردم با پاشیدن گلاب و پرتاب گل به استقبال این عزیز تازه از سفر برگشته رفتند تا اینکه پیکر شهید بر شانههای مردم نشست و در موجی از جمعیت به سوی آرامگاه ابدی روانه شد و در این میان جلوههای نابی از عشق و دلدادگی مشاهده میشد. فضا واقعا معنوی بود، باید هم همین طور باشد مگر میشود شهدا میزبان باشند و مراسم خدایی نشود.
اینجا بود که پیرزنی که نای راه رفتن نداشت، ولی عصایش را محکم بر زمین میکوبید تا از قافله شهدا عقب نماند، از او پرسیدم مادر جان فرزند شهیدی داری که به این مراسم آمده ای؟ پیرزن آهی کشید و گفت: نه مادر، اما این جوانان همه فرزندان ما هستند اینها برای دفاع از خاک و کشور جان خود را تقدیم انقلاب و اسلام کردند، حالا بر من واجب است که در این مراسم شرکت کنم.
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خراسان جنوبی هم با بیان اینکه شهدای تازه تفحص شده 16، 18، 19 و 22 ساله هستند، گفت: این شهدا به ترتیب در عملیات کربلای پنج دیماه 65، کربلای پنج دیماه 65، عملیات والفجر مقدماتی بهمنماه 61 و عملیات بدر اسفندماه 63 به شهادت رسیدهاند.
سرهنگ فلاحی در خصوص مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر مطهر این شهدا، افزود: مراسم تشییع و خاکسپاری روز پنجشنبه 16 دیماه همزمان با روز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) در هوا فضای سپاه انصارالرضا (ع)، پایگاه شکاری شهید حسینی ارتش و دهستان چاهداشی نهبندان برگزار میشود.
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس گفت: مراسم تشییع و خاکسپاری دو شهید گمنام که قرار بود امروز انجام شود به دلیل بارندگی شدید به فردا موکول شد.
فلاحی افزود:این مراسم فردا پس از نماز جمعه برگزار میشود.
در مراسم امروز در بیرجند که با حضور احاد مردم خانواده های شهدا، نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی، استاندار و دیگر مسعولان برگزار شد پس از ذکر مصیبت و اقامه نماز توسط ایت الله عبادی پیکر مطهر دو شهبد گمنام برای ارامیدن در خانه ابدی راهی شد.
باشد که رهرو این شهدا باشیم و در آن دنیا ما را شفاعت کنند.
انتهای پیام/254/ ع