دیدار دوباره با خسرو احتشامی در کتابفروشی‌ها

دیدار دوباره با خسرو احتشامی در کتابفروشی‌ها

گزیده‌ای از غزل‌های خسرو احتشامی به کوشش سعید بیابانکی تحت عنوان «خزان و خاکستر» توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شد و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «خزان و خاکستر»؛ گزیده‌ای از سروده‌های خسرو احتشامی، از شاعران نام‌آشنای معاصر، به کوشش سعید بیابانکی منتشر شد. این اثر که توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده، دربردارنده 74 سروده از احتشامی در قالب غزل است.

در توضیح ناشر درباره صاحب سروده‌های مجموعه «خزان و خاکستر» آمده است: موسوی گرمارودی، دیگر شاعر نامدار معاصر، در وصف این شاعر توانمند چنین گفته است: «احتشامی از شاعرانی است که شعر به سراغشان می‌آید، نه اینکه آنها به سراغ شعر بروند، همانند آن چیزی که ما در حافظ می‌بینیم. در ایران بیش از تعداد انگشتان دست غزل‌سرای نو نداریم و باید بگویم احتشامی یکی از آنهاست.»

سعید بیابانکی که کار گردآوری و تدوین این کتاب را برعهده داشته است، در صفحه شخصی خود ضمن اشاره به انتشار این اثر نوشت: از نخستین سال‌های آشنایی من با جهان شعر بیش از 30 سال می‌گذرد. آن روزها به شوق شعر به همه انجمن‌ها و شب‌شعرها و جراید و کتاب‌ها و جُنگ‌های شعر سرک می‌کشیدم. دنبال شعری بودم که شعر روزگار من باشد. مرا با زبان و فضایی متفاوت آشنا کند. مرا که تشنه شعر بودم، سیراب کند. تا به طور اتفاقی جُنگ ارزشمند «از پنجره‌های زندگانی» را دیدم. کاری ارزشمند به کوشش محمد عظیمی.

شاید غزل‌های همان کتاب بود که مرا به جهان تازه غزل امروز رساند. در آن کتاب برای نخستین‌بار چند غزل از خسرو احتشامی هونه‌گانی خواندم با این مطلع:

بر لب جشمه سر شب به شتاب آمده بود
کوزه بر دوش پی بردن آب آمده بود

*

تو آن گلی که به مرداب خواب می‌رویی
گیاه عشق منی در سراب می‌رویی

*

در غزل فریاد عالم‌گیر پنهان کرده‌ام
دامن نیزار سبزم شیر پنهان کرده‌ام

زبان استوار، ترکیبات رنگین و فضای مدرن و تازه این غزل‌ها جان مشتاق مرا مشتاق‌تر کرد. تا اینکه یکی دو سال بعد هم غزل قصیده‌ای در مدح حضرت زهرا(س) خواندم با این مطلع:

این آستان که هست فلک‌ سایه‌افکنش
خورشید شبنمی است به گلبرگ گلشنش

تا این شاه‌بیت که:

تا کعبه را ز سنگ کرامت نیفکند
از چشم روزگار نهان است مدفنش...

هر روز شوق من به خواندن غزلی از خسرو مضاعف می‌شد. دستیاری به غزل‌های او دشوار بود. نه کتاب چاپ‌ شده‌ای داشت نه در مطبوعات حضور فعالی از او دیده می‌شد. تا اینکه نخستین دیدار ما به واسطه شاعر سوخته‌دل زنده‌یاد اصغر خاسته به ثمر رسید. خسرو را برای نخستین‌بار دیدم در قامت شاعری بزرگ و در ردای شخصیتی فرهیخته و به راستی او جهانی بود بنشسته در گوشه‌ای.

آن سال‌ها، سال‌های دانشجویی من بود. خسرو در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ادبیات تدریس می‌کرد. با گروهی از شاعران دانشجو بنا گذاشتیم سر کلاس او حاضر شویم. او به گرمی ما را پذیرفت. در کلاس فرصت شعرخوانی به ما داد. کلی ما را تشویق و حمایت کرد. بعدها که انجمن کمال به همت او و شاعران اصفهان در مدرسه چهارباغ راه افتاد- و البته دولت مستعجل بود- هم با ما بود و بعدها در جلسات شعرخوانی حوزه هنری.

غزل‌های خسرو مجموعه‌ای است رنگین از عشق‌ها و امیدها، از خرده‌فرهنگ‌ها، از فرهنگ ایلیاتی و بومی و زیست روستایی ایل بزرگ قشقایی. «خزان و خاکستر»، گزیده‌ 74 غزل ناب استاد است که توفیق گزینش آن را امسال داشتم و به همت شهرستان ادب منتشر شد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران