حاشیه جدید برای جایزه جلال؛ «آلبر کامو در ایران» از کتابی رونویسی کرده که ۸ سال پیش منتشر شده؟

حاشیه جدید برای جایزه جلال؛ «آلبر کامو در ایران» از کتابی رونویسی کرده که 8 سال پیش منتشر شده؟

نویسنده کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» مدعی است که بخش اصلی «آلبر کامو در ایران»، اثر تقدیری چهاردهمین دوره جایزه جلال، رونویسی از کتاب اوست.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چهاردهمین دوره جایزه جلال آل احمد شامگاه 12 بهمن‌ماه با معرفی برگزیدگان و آثار شایسته تقدیر به کار خود پایان داد. در میان بخش‌های مختلف این جایزه، بخش نقد ادبی چندان رمق نداشت؛ به طوری که داوران اعلام کردند که هیچ اثری را در این بخش «لایق» برگزیده ندانسته‌اند. با این حال داوران، کتاب  «آلبر کامو در ایران»، نوشته محمدرضا فارسیان و فاطمه قادری از دانشگاه فردوسی مشهد را به عنوان اثر شایسته تقدیر اعلام کردند. همین اعلام کافی بود تا حاشیه جدیدی پیرامون جایزه جلال شکل بگیرد؛ جایزه‌ای که عموماً در سال‌های اخیر حاشیه کم نداشته است؛ از کم و زیاد شدن سکه‌ها گرفته تا انتخاب دبیر در برخی از دوره‌ها، انصراف یک اثر و ... .

با این حال، حاشیه جدید به نظر می‌رسد کمی متفاوت‌تر از سال‌های قبل باشد. عیسی امن‌خانی، استادیار دانشکده علوم انسانی دانشگاه گلستان، مدعی است که کتاب «آلبر کامو در ایران» عیناً بخش‌هایی از کتاب او را رونویسی کرده است؛ بی‌آنکه نامی از منبع ذکر کرده باشد. امن‌خانی یادداشت مفصلی درباره این ادعا نوشته و آن را فضای مجازی در کانال «گاهنامه ادبی»- که کانالی شناخته شده برای معرفی سرقات و کپی‌برداری‌های علمی و ادبی است- منتشر کرده است. این استاد دانشگاه مدعی است که کتاب «آلبر کامو در ایران» بخشی از کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» را کپی کرده که توسط انتشارات علمی در سال 92 منتشر شده است؛ بخشی که مهمترین و نقطه ثقل کتاب فارسیان و قادری محسوب می‌شود. 

یادداشت امن‌خانی در این رابطه را می‌توانید در ادامه بخوانید. بدیهی است خبرگزاری تسنیم آمادگی انتشار پاسخ مؤلفان کتاب «آلبر کامو در ایران» و برگزارکنندگان چهاردهمین دوره جایزه جلال به ویژه داوران بخش نقد ادبی این دوره جایزه را نیز دارد.

 رونویسی به جای پژوهش 

جایزۀ جلال آل احمد (حداقل در حوزۀ پژوهش و نقد ادبی) امسال سر و صدای چندانی به پا نکرد و برخلاف سال‌های گذشته آنگونه که باید و شاید مورد توجه اهالی ادبیات قرار نگرفت. بی‌گمان یکی از دلایل این بی‌حاشیه بودن، ناشناخته بودنِ نامزدهای نهایی این جایزه بوده است. نه آلبر کامو در ایران، نه پایداری خاموش و نه روایت‌شناسی و نقد روایت در داستان‌های انتخابی معاصر، آثار برجسته‌ای نبودند و در زمان انتشارشان نیز با اقبال پژوهشگران مواجه نگردیدند. با این حال گویا تقدیر جایزۀ جلال این است که همیشه حرف و حدیث‌های دربارۀ آن و برندگان آن وجود داشته باشد. حدیثِ امسال جایزۀ جلال هم این است: بخش‌های قابل توجهی از کتاب انتخاب شده از سوی داوران یعنی «آلبر کامو در ایران»، رونویسی از کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» (عیسی امن خانی، نشر علمی، 1392) می‌باشد.

اگر بخش سوم فصل دوم کتاب «آلبر کامو در ایران» را با بخش «افسانۀ سیزیف و انعکاس آن بر شعر شاعران معاصر ایرانیِ» کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» مقایسه کنید، خواهید دید که نویسندگان کتاب «آلبر کامو در ایران» (دکتر محمدرضا فارسیان و فاطمه قادری) کلمه به کلمه و حتی به قول عوام واو به واو از کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» رونویسی کرده‌اند و اینگونه رونویسی را به جای پژوهش جا زده‌اند.

جایزه جلال , نقد ادبی , کتاب ,

اما پیش از پرداختن به اَشکال رونویسی نویسندگان «آلبر کامو در ایران»، بهتر است با خود کتاب نیز اندکی آشنا شویم. کتاب «آلبر کامو در ایران» چهار فصل دارد. در فصل اول به معرفی نظریۀ پذیرش در ادبیات تطبیقی پرداخته و اصطلاحات آن مانند افق انتظار شرح داده شده است. فصل دوم (از صفحۀ 32 تا صفحۀ 138) به معرفی آلبر کامو و آثار او اختصاص دارد. فصل سوم ـ که عنوان آن تقابل اندیشه‌ها است ـ را باید به سه بخش تقسیم کرد: در بخش نخست ترجمه‌های آثار کامو از سوی مترجمان ایرانی معرفی شده‌اند، در بخش دوم نویسندگان پایان‌نامه‌هایی که دربارۀ کامو نوشته شده است، را فهرست کرده‌اند و در بخش سوم نیز از اثرگذاری کامو بر نویسندگان و شاعران معاصر ایرانی سخن گفته شده است. آخرین فصل هم به دلایل پذیرش کامو در ایران اختصاص یافته است.

آنچه مشخص است اینکه فصل‌های اول و دوم و بخش‌های اول و دوم فصل سوم گردآوری است و نه پژوهش و تنها بخش سومِ فصلِ سوم و فصلِ پایانی کتاب ارزش پژوهشی دارند و ظاهراً پژوهشی هستند.

او در بخش دیگری از این یادداشت به نمونه‌هایی از رونویسی‌های انجام شده در کتاب «آلبر کامو در ایران» پرداخته و نوشته است:  به جایی بپردازیم که رونویسی در آن اتفاق افتاده است؛ یعنی بخش سوم فصل سوم (از صفحۀ 254 تا صفحۀ 268). جایی که در آن نویسندگان از اشکال تأثیرپذیری شاعران معاصر از کامو و به ویژه کتاب اسطورۀ سیزیف سخن گفته‌اند؛ همان جایی که نویسندگان بهتر دیده‌اند به جای پژوهش، از کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» رونویسی نمایند. رونویسی نویسندگانِ «آلبر کامو در ایران» را می‌توان در سه ساحتِ ساختاری، نمونه‌ها و توضیحات دسته بندی کرد.

1) ساختار:

نویسندۀ کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر» تأثیرپذیری شاعران معاصر از اسطورۀ سیزیف را به چهار شیوۀ تقسیم کرده، آنها را اینگونه فهرست نموده است:

الف) شاعرانی که به روایت مجدد و بی‌کم و کاست این اسطوره پرداخته‌اند (امن خانی، 1392: 128).
ب) شاعرانی که با در نظر داشتن این اسطوره و درونمایه‌های فلسفی آن به آفرینش نمادهای مشابه اقدام کرده‌اند (همان: 134).
ج) شاعرانی که اسطورۀ سیزیف را از بار فلسفی‌اش خالی ساخته، به آن بُعدی اجتماعی داده‌اند (همان: 135).
د) شاعرانی که تنها درونمایه‌های این اسطوره را در شعر خود انعکاس داده‌اند (همان: 140).

نویسندگان کتاب «آلبر کامو در ایران» نیز دقیقاً همین دسته بندی را در کتاب خود آورده و گویا هیچ تغییری در آن لازم ندیده‌اند:

الف) شاعرانی که به روایت مجدد و بی‌کم و کاست این اسطوره پرداخته‌اند، همچون مصطفی رحیمی.
ب) شاعرانی که با در نظر داشتن این اسطوره و درونمایه‌های فلسفی آن به آفرینش نمادهای مشابه اقدام کرده‌اند.
ج) شاعرانی که اسطورۀ سیزیف را از بار فلسفی‌اش خالی ساخته، به آن بُعدی اجتماعی داده‌اند.
د) شاعرانی که تنها درونمایه‌های این اسطوره را در شعر خود انعکاس داده‌اند (فارسیان و قادری،1399:255).

اگر دقت نمایید مشاهده خواهید کرد که تنها تغییر موجود تبدیل «الف» به «أ» است و افزودن عبارت «همچون مصطفی رحیمی» به پایان جملۀ اول.

2) نمونه‌ها:

نکتۀ جالب توجه اینکه همۀ نمونه‌های شعری ارائه شده از سوی نویسندگان کتاب «آلبر کامو در ایران»، دقیقاً همان‌هایی است که در کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» آمده است. یعنی برخلاف نویسندۀ کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» که برای یافتن شواهد شعری متأثر از اسطورۀ سیزیفِ کامو، بسیاری از مجموعه‌های شعری معاصر و حتی نشریه‌هایی چون سخن را جستجو کرده است، نویسندگانِ پخته‌خوارِ کتاب «آلبرکامو در ایران» بدون هیچ زحمتی، همان نمونه‌ها را در کتاب خویش آورده‌اند؛ به عنوان مثال نویسندۀ کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» شعر تقدیرِ مصطفی رحیمی را به عنوان نمونه‌ای برای شاعرانی که به روایت مجدد و بی‌کم و کاست این اسطوره پرداخته‌اند، آورده است؛ نویسندگان کتاب «آلبر کامو در ایران» نیز همین نمونه را برای این دسته از شاعران نقل کرده‌اند.

جایزه جلال , نقد ادبی , کتاب ,

یا نویسندۀ کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» شعر «کتیبۀ» اخوان ثالث را برای شاعرانی که اسطورۀ سیزیف را از بار فلسفی‌اش خالی ساخته، به آن بُعدی اجتماعی داده‌اند، آورده است، نویسندگان «آلبر کامو در ایران» نیز دقیقاً همین شاهد را برای این دسته از شاعران معاصر نقل کرده‌اند.

در این میان نکته عجیب این است که نویسندگان «آلبر کامو در ایران» هنگام نقل شعر مصطفی رحیمی و یا اخوان و دیگر شاعران، نه به کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» بلکه به منابع اصلی ارجاع داده‌اند؛ تو گویی که خود این نمونه‌ها را در آثار شاعران یافته‌اند؛ چنانکه مثلاً نوشته‌اند رحیمی، 1340 و یا اخوان ثالث 1385 صص 494-492.

نویسندگان «آلبر کامو در ایران »چنان وانمود کرده‌اند که گویی خود با جستجو در نشریات و دیوان شاعران، شواهدی برای تأثیرپذیری شاعران معاصر از اسطورۀ سیزیف دست و پا کرده‌اند و در این خصوص وامدار کسی نیستند حال آنکه اینگونه نیست و آنها تماماً پخته‌خواری کرده و هر چه دارند، از سفرۀ دیگران به عاریت گرفته‌اند.

3) توضیحات

در مورد توضیح اشعار شاعران معاصر نیز نویسندگان کتاب «آلبر کامو در ایران» هنری جز رونویسی از خود نشان نداده‌اند و تقریباً همواره از روی توضیحات نویسندۀ کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» رونویسی کرده‌اند؛ دقیقاً همانند کودکانی که از روی سرمشق رونویسی می‌کنند. دامنۀ این رونویسی تا آنجا است که آنها حتی به پرانتزها نیز دست نزده‌اند و همه را عیناً در کتاب خویش آورده‌اند؛ مثلاً نویسندۀ کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» در معرفی مصطفی رحیمی و در توضیح شعر تقدیر مصطفی رحیمی نوشته است:

دکتر رحیمی را ما بیشتر به سبب ترجمه‌های خوبی که از آثار سارتر و کامو و برخی دیگر از چهره‌های وجودی و همچنین نگارش آثاری چون «یأس فلسفی» که به بررسی اندیشه‌های وجودی پرداخته است، می‌شناسیم. با این حال رحیمی شاعر نیز هست (هرچند که چون شرف‌الدین خراسانی شاعری فرع بر مقام علمی ایشان بود) او شاعری است که شعرش به خاطر درونمایه‌های فلسفی‌اش، کمی سنگین‌تر از حد معمول به نظر می‌رسد. در این شعرها که دکتر رحیمی برخی از آنها را در مجلاتی چون سخن به چاپ رسانده است، مسأله طغیان و طلوع انسان به خوبی مشهود می‌باشد(امن خانی،1392: 129).

توضیحات نویسندگان کتاب «آلبر کامو در ایران» هم اینگونه است:

رحیمی را ما بیشتر به سبب ترجمه‌های خوبی که از آثار سارتر و کامو و برخی دیگر از چهره‌های وجودی و همچنین نگارش آثاری چون یأس فلسفی که به بررسی اندیشه‌های وجودی پرداخته است، می‌شناسیم. با این حال رحیمی شاعر نیز هست (هرچند که چون شرف الدین خراسانی شاعری فرع بر مقام علمی ایشان بود). او شاعری است که شعرش به خاطر درونمایه‌های فلسفی‌اش، کمی سنگین‌تر از حد معمول به نظر می‌رسد. در این شعرها که رحیمی برخی از آنها را در مجلاتی چون سخن به چاپ رسانده است، مسئلۀ طغیان و طلوع انسان به خوبی مشهود است (فارسیان و قادری، 13996-255).

اگر یکی دو تغییر جزئی مانند تغییر «مسأله» به «مسئله» و «مشهود می‌باشد»، به «مشهود است» را نادیده بگیریم، تقریباً تمام آنچه نویسندگان «آلبر کامو در ایران» در توضیح معرفی رحیمی و شعر تقدیر نوشته‌اند، رونویسی از توضیحات نویسندۀ کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» است.

نویسندگانِ امانت‌دارِ «آلبر کامو در ایران» البته همواره به کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» ارجاع می‌دهند اما آنها چنان وانمود می‌کنند که جانِ سخن نویسندۀ کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» را گرفته، و آن را به شیوۀ غیر مستقیم (آنها هیچ وقت عبارت نقل شده از کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» را در گیومه نمی‌گذارند) آورده‌اند حال آنکه آنها همه جا رونویسی کرده‌اند و تقریباً توضیحات را عیناً نقل نموده‌اند.

جایزه جلال , نقد ادبی , کتاب ,

داوران بخش نقد ادبی چهاردهمین دوره جایزه جلال کتاب‌های «آلبر کامو در ایران» اثر محمدرضا فارسیان و فاطمه قادری، «پایداری خاموش» اثر مهدی میرکیایی و «روایت‌شناسی و نقد روایت در داستان‌های انتخابی معاصر» اثر الهام حدادی و فرهاد درودگریان را به عنوان نامزدهای این بخش معرفی کرده بودند.

و در پایان اینکه رونویسی نویسندگان کتاب «آلبر کامو در ایران» از کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» تنها به کتاب ایشان محدود نمی‌شود و آنها این کار را در مقالۀ خود با عنوان «خوانش ابداعی آلبر کامو در ایران» نیز تکرار می‌کنند. تقریباً نیمی از مقالۀ مذکور که در نشریۀ پژوهش‌های ادبیات معاصر جهان منتشر شده است، رونویسی از کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» است. البته آنها این بار (احتمالاً به دلیلِ ضرورت کوتاه‌نویسی در مقاله) کمی خلاقیت از خود نشان داده‌اند و اندکی از رونویسی مطلق فاصله گرفته‌اند. هرچند که ساختار و نمونه‌ها، اینجا هم همان‌هایی است که در کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» دیده می‌شود.

نویسندۀ این سطور که نویسندۀ کتاب «اگزیستانسیالیسم و ادبیات معاصر ایران» نیز هست، از خود می‌پرسد چرا وقتی می‌توان با رونویسی حتی برندۀ مهم‌ترین جایزۀ نقد ادبی ایران شد، باید سختی پژوهش را به جان خرید؟ او همچنین از مسئولان جایزۀ جلال تقاضا دارد که به خاطر اعتبارِ جایزۀ جلال، با تغییر نظر، جایزه را به آنانی دهد که به جای رونویسی، پژوهش کرده‌اند.

 انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران