به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، «مسیح مهاجری» مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی روز گذشته در یادداشتی خواستار کنارهگیری آیتالله رئیسی از ریاستجمهوری شده و نوشته است: حالا که روشن شده شما نمیتوانید از عهده حل مشکلات برآیید، شجاعانه کنار بروید و کار را به افراد کاردان بسپارید.
بهانه مهاجری برای این یادداشت ادعای افزایش قیمت نان است؛ مطلبی که از اساس درست نیست و تغییری در قیمت نان ایجاد نشده است و سازوکار دریافت یارانه آن توسط مردم در حال تعریف شدن است؛ اما مهاجری به این بهانه و با این ادعا که حتی در دوران جنگ تحمیلی هم قیمت نان اینقدر گران نشده بود، به دولت حمله میکند!
فارغ از اینکه نان در دهه شصت رشد مستمر و البته کُندی داشت و از ابتدای دهه 60 تا پایان آن، رشد 5برابری را تجربه کرده بود که البته طبیعی هم هست، اما صحبتهای آقای مهاجری وجه دیگری دارد که باید به آن توجه کرد.
مهاجری درحالی صحبت از کنار رفتن آیتالله رئیسی از ریاستجمهوری میکند که تنها 8 ماه از روی کار آمدن دولت سیزدهم میگذرد و با توجه به شرایط چند روز گذشته که هنوز سیاست اصلاح ارز ترجیحی بهطور کامل اجرا نشده است و اقتصاددانهای بسیاری نیز موافق این جراحی اقتصادی هستند و همه چیز در مرحله ابتدایی اجرا قرار دارد! اما در 8 سال گذشته و با تمام شرایط ناگوار اقتصادی و معیشتی همواره حامی دولت وقت بهشمار میرفت و این روزنامه را که باید مشی انصاف داشته باشد در انتخابات 96 به ستاد انتخاباتی ضعیفترین دولت بعد از انقلاب تبدیل کرد.
مهاجری در روزهای آخر دولت روحانی و در شرایطی که بسیاری از حامیان وی دست از حمایت برداشته بودند، در سرمقالهاش نوشت "انتقاد از دولتهای یازدهم و دوازدهم لازم است اما آنچه صورت گرفته و میگیرد انتقاد نیست، انتقام است" و دولتی را که نرخ ارز را 686 درصد، نرخ بیکاری جوانان را 26 درصد، نرخ تورم نقطه به نقطه 47 درصد و قیمت مسکن را با رشد بیش از 600 درصد روبهرو کرد، دولت موفقی میدانست!
از استاندارد دوگانه روزنامه جمهوری اسلامی در قبال دولتها که بگذریم، پرسش ما از آقای مهاجری این است که آیا زمان آن نرسیده که خود ایشان کنار برود! روزنامهای که یادآور حزب جمهوری اسلامی و همنام نظام است، در دوران مدیریت وی کاملاً در حاشیه دکه قرار گرفت و از تیراژ بسیار پایینی برخوردار شد و نتوانست با توجه به پیشرفت رسانهها و شبکههای اجتماعی، در این فضا هم جای پایی باز کند و با رنگ و لعاب سی سال قبل و رویکردی بهکهنگی سی سال پیش منتشر میشود.
چندباری هم که این روزنامه در فضای خبری مطرح شد، جز حاشیهسازی و دروغ عائدی دیگری برای کشور نداشت، برای مثال در ماجرای تسلط طالبان بر افغانستان، با تیتر «حشد الشیعی در افغانستان بهپا خاست»، مدعی شد که گروهی با این نام متشکل از شیعیان افغانستان علیه طالبان قیام کرده است! تیتری که از سوی فعالان لشکر فاطمیون مورد انتقاد قرار گرفت و تکذیب شد و برخی داخل افغانستان این تیتر را توطئه برای جنگ مذهبی عنوان کردند.
18 مهرماه سال گذشته نیز این روزنامه با انتشار عکس دختربچهای افغانستانی میان مردم، مدعی شد این عکس متعلق به فروش دختران شیعه در بازار بردهفروشی است! تصویری که با یک جستوجوی ساده کذب بودن آن مشخص شد اما جوّی روانی علیه ایران میان مردم افغانستان راه انداخت.
با توجه به اینکه آقای مهاجری تسلط کافی بر مطالب روزنامه ندارد و فاقد تحلیل سیاسی درست است و توانایی زنده نگهداشتن بِرَند این روزنامه را ندارد، توصیه میشود مدیریت روزنامه را به جوانترها واگذار و خود را بازنشسته کنند.
انتهای پیام/؛+