برنده واقعی جنگ روسیه و اوکراین چه کسی است؟
بمباران رسانهای گسترده در اوکراین باعث شده تا اخبار و وقایع حقیقی به سختی راهی برای خروج از این کشور پیدا کنند.
خبرگزاری تسنیم - محسن حیات؛ کارشناس روابط بینالملل:
تاکنون تحلیل های مختلفی در رابطه با جنگ روسیه و اوکراین و پیروز واقعی نبردهای سه ماه گذشته بیان شده است. بهطور ویژه پیشروی برقآسای روس ها در جنوب شرق و همچنین رسیدن به دروازه های اوکراین از شمال شرق طی یک هفته و عقبنشینی آنها بهویژه از مناطق شمالی و شرقی، بیشتر تحلیل ها را به سمت موفقیت اوکراینی ها و شکست روس ها در "عملیات ویژه نظامی" خود هدایت کرده است. اما در حقیقت کفه ترازو به کدام سمت سنگینی میکند؟
یکی از مواردی که با وقوع این جنگ باعث شده تا ارائه هرگونه تحلیل و قضاوت با پیچیدگی و سختی های متعددی مواجه شود، وقوع یک جنگ تمام عیار رسانهای و پروپاگاندای دوطرف به موازات درگیری های نظامی است. بمباران رسانهای گسترده در اوکراین باعث شده تا اخبار و وقایع حقیقی به سختی راهی برای خروج از این کشور پیدا کنند. در مشخص کردن تکلیف این جنگ نرم، بدون تردید میتوان طرفهای غربی را به عنوان برنده فعلی و حتی نهایی معرفی کرد. علت آن هم حمایت همهجانبه امپراتوری رسانهای غرب از دولت فعلی اوکراین میباشد.
البته نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که در مواجهات رسانهای همیشه حق با طرفی که توانایی نرم کافی را نداشته و از لحاظ رسانهای مظلوم تلقی گردیده نیست! بلکه این مهم ضعف طرف بازنده در نبرد رسانهای را میرساند. البته چون در قضایای رسانهای معمولا دست بالا در اکثر موارد با ایالات متحده و متحدانش بوده، پروپاگاندای غرب به ابزاری در راستای اهداف جاهطلبانه و منفی آنها تلقی گردیده است.
یکی دیگر از دلایلی که تحلیل های موجود را در تناقض با یکدیگر قرار داده، پیچیدگی ماهیت این جنگ در خیر و شر خواندن هر یک از طرفین است که این نکته در جهتگیری تحلیلگران و کارشناسان به صورت اجتنابناپذیری تأثیر بسزایی گذاشته است. از آنجایی که در منازعات سیاسی به هیچ عنوان نمیتوان از دریچه سیاه و سفید به وقایع نگاه کرد، در نظر گرفتن دلایل طرف های منازعه نیز باید لحاظ گردد؛ به عنوان مثال روس ها گسترش ناتو و نزدیکی بیش از حد آنها به مرزهای خود را علت اصلی این تهاجم نظامی عنوان کردهاند و اوکراین نیز به عنوان کشور مورد تهاجم قرارگرفته، هرگونه دفاع از تمامیت ارضی خود را مشروع تلقی کرده و خود را مستحق اقدام متقابل در مقابل روس ها عنوان میکند. انتخاب بین دو دیدگاه منافع ملی و مقوله خیر و شر همواره در انتخاب طرف پیروز تأثیرگذار بوده است. این مسئله محدود به کشور ما نمیشود و به صورت کلی دیدگاه خیر و شر در بین مردم عادی در سرتاسر دنیا مرسومتر بوده و اقبال رسانهای نیز از این نکته بسیار بهرهمند میشود.
روسیه میدان جنگ نرم را باخته است اما در مسئله جنگ سخت اوضاع ممکن است متفاوت باشد. بیان پیروزی و یا شکست یک کشور در جنگ به دسترسی آن کشور در اهداف خود بستگی دارد. روسیه از ابتدای جنگ به هیچ وجه برنامهای برای تصرف کییف و الحاق آن به خاک خود را نداشته است بلکه هدف این کشور، تحمیل خواسته های سیاسی خود بر اوکراین با اهرم فشار انحلال دولت اوکراین و تصرف خاک این کشور بوده است. از جمله این خواسته ها هم استقلال مناطق لوهانسک و دونتسک و ایجاد منطقه حائلی بین اوکراین و روسیه و استفاده از آن برای خواسته های سیاسی-اقتصادی بعدی خود بوده است.
تمرکز فعلی ارتش روسیه بر مناطق شرقی و جنوب شرقی و عقبنشینی از مناطق شمالی نیز میتواند ذیل این منطق تعریف گردد. البته به نظر میرسد که اگر فشار نظامی اوکراین در بازپسگیری این مناطق نبود، روس ها به هیچ عنوان از مناطقی که با هزینه های فراوانی تصرف کرده بودند عقبنشینی نمیکردند و این نکته خود موفقیت ارتش اوکراین در مناطق شمالی را نشان میدهد. درحال حاضر روسیه سعی در اعمال خواسته های خود به اوکراین بواسطه مذاکرات دارد و اوکراینی ها نیز با علم به این موضوع و دلگرمی به حمایت های کشورهای غربی سعی در فرسایشی کردن جنگ و استفاده از موقعیت دفاعی خود را دارند.
در آخر باید گفت روسیه خود را محکوم به پیروزی در این جنگ می داند البته که معیارها و مشخصه های پیروزی نیز لزوما به معنای تصرف کامل خاک یک کشور مانند جنگ های باستانی نیست. علت طولانی شدن این نبرد را میتوان در حمایت کشورهای غربی از اوکراین دانست و این حمایت ها تأثیر مستقیمی در سرنوشت این جنگ خواهند داشت. در بسیاری از مواقع اعلام زودهنگام برنده یا بازنده قطعی کاری عبث و غیرعلمی تلقی میشود اما با بررسی شواهد و مؤلفه های مختلف میتوان از وضعیت کنونی برای پیشبینی آینده نزدیک استفاده کرد.
انتهای پیام/