بوی جنگ از شرق می‌آید!/ واکاوی سخنرانی شی در اجلاسیه بیستم حزب کمونیست چین

بوی جنگ از شرق می‌آید!/ واکاوی سخنرانی شی در اجلاسیه بیستم حزب کمونیست چین

واکاوی سخنان شی نشان از دارد که وی خطر افتادن در این حربه آمریکا را درک کرده و بوی جنگ را شنیده است. به همین دلیل است که بررسی محورهای سخنان وی تمرکز او را بر دو محور اساسی نشان می‌دهد که در دوره آینده ریاست‌جمهوری وی، شی با آنها روبروست.

خبرگزاری تسنیم - گروه بین‌الملل: تقریبا 18ماه پیش بود که مدرس یک دوره «چین‌شناسی» در یک اندیشکده داخلی بودم و در چند جلسه آخر این دوره، موضوع در پیش بودن تنش‌ها در سه منطقه راهبردی دنیا را بر اساس گفتمان دوران گذار نظم نظم بین‌المللی و نظریات و چارچوب‌های نظری ثبات هژمونیک، مطرح کرد. آنجا عرض شد که سه منطقه راهبردی اوراسیا، غرب‌آسیا و شرق آسیا در طول 5سال آینده تنش‌های اساسی حول سه کشور روسیه، ایران و چین به خود خواهد دید. ماهیت این تنش را ژئوپلیتیک و برنامه آمریکا برای ایجاد جنگ فرسایشی برای این سه کشور در این سه منطقه معرفی کردم که آمریکا در دو تنش روسیه و ایران، حضور مستقیم پیدا نمی‌کند اما جنگ با چین به عنوان جنگ هژمونیک یا جنگ بزرگ با حضور مستقیم آمریکا به وقوع خواهد پیوست.

در همین راستا برای دانش‌پژوهان آن دوره عرض شد که آمریکا در ابتدا دو کشور روسیه و ایران را درگیر یک تنش فرسایشی خواهد کرد تا از محل تضعیف قدرت آنها از هم‌پوشانی این دو بازیگر با چین  در نبرد بزرگ، جلوگیری کند؛ اصطلاحا دو بال حامی چین در جنگ با آمریکا قیچی شود. آنجا بود که موضوع اولویت داشتن ایجاد این تنش‌ها را برای روسیه ممکن‌تر از ایران دانستم و عرض کردم چون آمریکا هنوز برای احیای برجام امید دارد و همچنین عدم همراهی کامل عربستان با طرح «صلح ابراهیم» و غیرقابل تصور شدن همراهی ریاض با تل‌آویو در تنش‌آفرینی احتمالی علیه تهران، روسیه‌ای که در تب دغدغه گسترش ناتو به شرق می‌سوخت برای اجرای این حربه و راهبرد آمریکا، اولویت یافت. بر همین مبنای فکری بود که در شرایطی که بسیاری از کارشناسان پیش از وقوع جنگ اوکراین از احتمال ضعیف جنگ می‌گفتند، صراحتا از وقوع قطعی این جنگ خبر دادم.

در این دوره آموزشی عرض کردم که هدف اصلی آمریکا از تنش‌هایی که در چارچوب حربه ایجاد تنش فرسایشی برای بازیگران منتقد نظم تک‌قطبی پیگیری می‌کند، حفظ جایگاه ابرقدرتی خود است و البته در این راستا، در نهایت باید بتواند چین را به کنترل و تسخیر خود در بیاورد. اینکه چرا آمریکا در ابتدا و مستقیم به سراغ چین نرفت سوال یکی از دانش‌پژوان بود که عرض کردم دو دلیل عمده دارد.

اولین دلیل، آزمون و خطای حربه ایجاد تنش فرسایشی در محیط پیرامونی برای روسیه و ایران است تا با چکش‌کاری این حربه، با یک مدل موفق به سراغ چین بروند و دومین دلیل اینکه، چین در عرصه توانمندی نظامی مانند یک هندوانه در بسته است. به جز چند رزمایش محدود، هنوز اطلاعات جامع و دقیقی درخصوص توانمندی نظامی چینی‌ها در دست نیست و احتمال زیاد اگر این حربه در ابتدا و مستقیم بر چین امتحان می‌شد شاید در شکست می‌خورد.

بنابراین، بنظر می‌رسد با تقدم دادن به روسیه و ایران، به زعم خود، هم بال‌های کمک‌کننده چین را حذف می‌کنند و هم حربه امتحان‌شده‌ای را علیه چین که مرحله نهایی این حربه جهت کنترل چین که با همراهی ایران، روسیه و بسیاری از بازیگران مستقل دیگر به دنبال تغییر نظم جهانی هستند را می‌تواند عملیاتی کرده و جایگاه ابرقدرتی خود را حفظ کند.

آنچه که در جنگ روسیه و اوکراین رخ می‌دهد را همگان ناظریم. آمریکا با کمک قطره‌چکانی به اوکراینی‌ها، تلاش دارد ضمن زنده نگه داشتن تنش در این منطقه، روسیه را در منجلاب تنش حفظ و حتی فرو ببرد. البته جنگ روسیه و اوکراین، یک ثمر بزرگ دیگر برای آمریکا دارد. کشورهای اروپایی که تلاش می‌کردند با ایجاد بلوک اروپایی و ارتش واحد اروپا، زمینه استقلال خود از آمریکا را رقم بزنند نیز در این تنش فرسایشی گرفتار شده و بیش از پیش به آمریکا محتاج شده‌اند و همین قضیه، استقلال اروپا از آمریکا را شاید دهه‌ها به تأخیر بیاندازد و عملا آمریکا یک توفیق بزرگ دیگر در بازگرداندن شریک و البته مجری فرامین خود را به زیر چتر حمایتی، بدست می‌آورد.

اما درباره ایران و ادامه اجرایی شدن حربه تنش فرسایشی برای کشورمان، باید گفت تحولات قفقازجنوبی، فضای آشوب‌های داخلی و تحرکات گروهک‌های جدایی‌طلب را باید در این پازل بزرگ طراحی شده برای ایران دید. البته همانطور که در آن دوره برای دانش‌پژوهان عرض کردم، تا زمانیکه موضوع احیای برجام زنده است، حربه ایجاد تنش فرسایشی جهت تحلیل قوای ایران، به صورت کامل اجرایی نمی‌شود چون آمریکایی‌ها به زعم معتقدند با سازوکار برجام می‌توانند ایران را کنترل کرده و از هم‌پوشانی ایران با چین در آن نبرد بزرگ چین-آمریکا جلوگیری کنند.

طبق هدف اصلی عنوان شده در این حربه آمریکایی‌ها، آمریکا در پی کنترل چین است. چین امروز بزرگترین معضل برای جایگاه هژمونیک آمریکاست و براساس نظریات ثبات هژمونیک در علم روابط بین‌الملل، ابرقدرت در حال افول دست به هر اقدامی می‌زند تا قدرت در حال خیزش نتواند جایگاهش را گرفته و یا حتی در قدرتش در صحنه جهانی سهیم شود.

طبق این چارچوب نظری، در آخرین مرحله و آخرین اقدامی که هژمون در حال افول صورت می‌دهد ناچارا دست به «جنگ بزرگ» می‌زند که این جنگ بزرگ، لزوما جنگ جهانی نیست ولی جنگی در ابعاد جنگ جهانی است؛ چیزی که هنری کیسینجر در کتاب The China از جنگ بزرگ بین چین و آمریکا به جنگی با تلفات و خسارات جنگ جهانی اول یاد می‌کند.

دقیقا همین موضوع از سوی حزب حاکم چین درک شده و معتقدم همین موضوع، محور اصلی سخنرانی شی جین پینگ در بیستمین اجلاسیه حزب کمونیست چین بود. جایی که وی از لزوم آمادگی برای مقابله با تهدید‌ها در زمان صلح سخن گفت و با متهم کردن نیروهای خارجی به مداخله در حاکمیت و «قلمرو ملی» این کشور، تأکید کرد که «چین ساخت ارتشی مطرح در سطح جهانی و تقویت قدرت بازدارندگی استراتژیک خود را تسریع خواهد کرد.»

شی در خصوص مسئله تایوان و مداخله‌جویی‌های آمریکا در این زمینه هم گفت: «حل مسائل مرتبط با تایوان، یک موضوع داخلی مربوط به چین است، موضوعی که باید توسط چینی‌ها حل و فصل شود. ما به تلاش برای یکپارچگی صلح‌آمیز با تایوان ادامه می‌دهیم، اما هرگز خود را ملزم و متعهد به استفاده نکردن از ابزار نظامی نمی‌دانیم و حق استفاده از هرگونه اقدام لازم در این زمینه را برای خود محفوظ می‌دانیم»

واکاوی سخنان شی نشان از آن دارد که وی خطر افتادن در این حربه آمریکا را درک کرده و بوی جنگ را شنیده است. به همین دلیل است که بررسی محورهای سخنان وی تمرکز او را بر دو محور اساسی نشان می‌دهد که در دوره آینده ریاست‌جمهوری وی، شی با آنها روبروست.

اولین محور، انتقال پیام به ارتش چین بود که وی در دوره آینده حمایت بیشتر و سهم بیشتری برای ارتش چین قائل خواهد شد. همین موضوع دارای ابعاد مهمی است. اخیرا خبری درخصوص کودتا در چین مخابره شد اما بدلیل فضای بسته رسانه‌ای دوران سیاست «کووید صفر» در چین، آنچنان خبری از این اتفاقات درز نکرد اما علی‌رغم همه تکذیب‌ها ظاهرا ارتش چین از عدم ورود جدی شی به موضوع حضور ناوهای آمریکا در دریای چین شرقی و چین جنوبی در ماه‌های اخیر و حتی حضور نانسی پلوسی در تایوان، بشدت دلخور هستند و حتی اقداماتی در راستای کودتا نیز صورت گرفت که با مذاکرات دولت و ارتش، قضیه خاتمه یافت. نکته دیگر اینکه، تجربه جنگ روسیه و اوکراین، شی را به این جمع‌بندی رسانده که جنگ میدانی با رزمایش متفاوت است.

شاید بسیاری در دنیا، از ارتش روسیه یک ارتش افسانه‌ای ساخته بودند اما عملکرد ضعیف تسلیحات و نیروی زمینی روسیه در جنگ با اوکراین، رییس‌جمهور چین را متوجه این قضیه کرده که برگزاری رزمایش و مقابله با حریف فرضی نمی‌تواند زمینه مناسبی برای مقابله با جنگ احتمالی آینده باشد.

دومین محور اساسی این است که وی ضمن درک نوع حربه ترتیب داده شده از سوی آمریکا، پیام مستقیمی به واشنگتن داد که این مهم از سوی شی درک شده و درک شدن خطر احتمالی از سوی چین برخلاف آنچیزی که در روسیه رخ داد، می‌تواند زمینه خنثی کردن حربه را فراهم کند. بنابراین، با این انتقال مفاهیم نهفته شده در سخنان شی، باید منتظر ماند و دید آیا آمریکا زمان آغاز فرایند جنگ بزرگ علیه چین را تسریع می‌بخشد یا خیر؟

مهدی خورسند - کارشناس مسائل چین و اوراسیا

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت