گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم؛ علیرضا رحیم بصیری: روز هفتم جشنواره اگرچه تنها با نمایش یک فیلم دنبال شد، اما حواشی زیادی داشت؛ از نرساندن «گلهای باوارده» به جشنواره تا شوخی و خندههای بازیگران «کاپیتان» و حضور دو وزیر در پردیس ملت!
* نخستین فیلم روز اول «کاپیتان» به کارگردانی محمد حمزهای بود. البته خبر حضور وزیر ارشاد در پردیس ملت که از صبح روز گذشته زمزمههایش به گوش میرسید، باعث شد تا بسیاری از خبرنگاران و عکاسان، تماشای این فیلم را نصفهکاره رها کرده و خود را به ورودی پردیس ملت برسانند تا ورود وزیر به جشنواره را ثبت کنند.
* محمدمهدی اسماعیلی حوالی ساعت 18 به پردیس ملت آمد تا ضمن بازدید از جشنواره، در جمع اهالی رسانه نیز حضور پیدا کند و به سؤالات آنان پاسخ بدهد. به دلیل حضور وزیر در پردیس ملت و مصاحبه او، نشست خبری فیلم سینمایی «کاپیتان» با نیم ساعتی تأخیر برگزار شد.
صدای غالب در مصاحبه وزیر با اهالی رسانه، «آقای وزیر، آقای وزیر» بود. هر کدام از خبرنگاران تلاش میکرد با بالابردن صدایش و غلبه بر صدای دیگری سؤالش را مطرح کند.
* نشست خبری فیلم سینمایی کاپیتان با تأخیر و حوالی ساعت 18:30 در سالن شماره 12 آغاز شد.
* بازیگران نوجوان فیلم سینمایی کاپیتان همانطور که در فیلم خوش درخشیدند در نشست خبری هم به اندازه کافی سر و صدا کردند. ظاهر نسبتا عجیب و غریب آنان در کنار صداقتی که داشتند باعث شد تا حاضران در نشست خبری برای دقایقی بخندند.
* محمدرضا مقدسیان مجری نشست در همان ابتدای جلسه یک تشویق برای این بچهها از حضار گرفت و گفت: اگر نگویم بهترین بازیهای امسال، اما یکی از بهترین بازیهای امسال را شما نوجوانان انجام دادید. جالب است که همهتان هم سینما بلدید و خوب میدانید چگونه مقابل دوربینها ژست بگیرید!
فارغ از سوالات فنی و تخصصی که از کارگردان و تهیهکننده، پرسیده شد؛ صحبتهای بازیگران نوجوان فیلم بیش از بقیه جلب توجه کرد.
بچهها شوخاند و صادق، پس خنده حضار بالا میرود. یکیشان میگوید خوشحالم که امروز در این نشست خبر تشریف آوردم! و دیگری با عینک دودی گِردش که روی نوک بینیاش گذاشته دلبری میکند. دیگری هم ارغوان شعبانی بازیگر دختر بچه نقش «پروانه» در فیلم است که با همان متانت دخترانه پاسخ سوالات را میدهد. شایان دارمیپور هم که آبادانی است و پوستش سیاه رنگ است، به خوبی بلد است چه جوری ژست بگیرد که خوراک عکاسان را تأمین کند. لنزها به سمت اوست و هم با لبخند ملیحی که سفیدی دندانهایش را نمایان میکند، به دوربینها پاسخ میدهد.
* امیرحسین بیات که پیش از این در فیلم سینمایی «ملاقات خصوصی» ایفای نقش کرده، سرشناستر از بقیه است و به همین دلیل اول از همه صحبت میکند. خودش را معرفی میکند و میگوید: 13 ساله و اصالتا زنجانیام و در کرج زندگی میکنم. برای بازی در این فیلم هر روز حدود ساعت 4 صبح از خواب بیدار میشدم و ساعت 6 صبح به لوکیشن فیلمبرداری میرسیدم.
این بازیگر نوجوان میگوید که به دلیل یک خاطره تلخ نمیخواسته در کاپیتان بازی کند، اما در نهایت با خودش کنار آمده تا این کار را انجام بدهد؛ بیات میگوید: خالهام بر اثر سرطان فوت کرد و به همین دلیل در ابتدا بازی در این فیلم را دوست نداشتم اما با خود گفتم که با این فیلم میتوانم حال سخت او را درک کنم.
* شایان دارمیپور همان نوجوان آبادانیاست که در فیلم هم با لاف زدنهایش خنده را به لبان حضار میآورد. 9 ساله است و در تهران زندگی میکند. میگوید که فعالیت هنرشاش را از بازی در پیامهای بازرگانی آغاز کرده و حالا نخستین تجربهاش را در یک فیلم سینمایی میکند.
البته شیرینزبانیهای شایان به همین سخنان ختم نمیشود و از او درخواست میشود تا همانند داخل فیلم، چند دقیقهای یک اجرای زنده رپخوانی را به خبرنگاران و اهالی رسانه حاضر در سالن 12 هدیه کند، کمی ذهنش را مزه مزه میکند، با محمد حمزهای مشورت میکند و وقتی با کفزدن حضار روبهرو میشود، میپذیرد که چند دقیقهای اجرا کند. پس عینک دودی بزرگی را به چشمش گذاشته، ژست میگیرد و با حالت دستهای عجیب و غریبش یک قطعه موسیقی رپ اجرا میکند! جالب است و شنیدنی!
* ارغوان شعبانی دختر بچه بازیگر که با موهای طلایی بلندش سوژه عکاسان شده لب به سخن میگشاید و از علاقهاش به دریا سخن میگوید: آرزوی دریا را دارم و از نزدیک آن را دیدهام. زمانی که به قشم رفتیم و ساحل را دیدم خیلی خوشحال شدم. من در تستهای آقای حمزهای شرکت کردم و پذیرفته شدم. او واقعا با من مهربان بود و از همان روز اول با تیم ارتباط خوبی گرفتم. با همان خجالت دخترانه میکروفون را خاموش میکند و با لبخندی به دوربینها اجازه میدهد که عکاسان چند فریم عکسی از او به یادگار بگیرد.
* پرهام غلاملو اما شیطانتر از بقیه است و با همان عینک دودی گرد که بر نوک بینی گذاشته خیلی زود از رفاقتش با شایان دارمیپور سخن میگوید. میگوید: شایان رفیق جینگم است و در طول فیلم خیلی با هم حرف میزدیم. هر بار که به سالن غذاخوری میرفتیم صدای خنده من و شایان به گوش همه میرسد. سخنان جالبش همراه با صداقت کودکانهای که در صورتش موج میزند، خنده حاضران را بالا میبرد و مقدسیان هم آنها را تحسین میکند. هیچ کس دوست ندارد این بخش از نشست خبری تمام شود و حرفهایشان به پایان برسد، اما جلسه تمام میشود و بچهها همچنان سوژه عکاساناند.
در سانس دوم، طبق برنامه قرار بود که فیلم سینمایی «گلهای باوارده» به کارگردانی مهرداد خوشبخت به نمایش دربیاید، حتی جواد اوجی وزیر نفت نیز برای تماشای این فیلم خودش را به پردیس ملت رسانده بود. این فیلم سینمایی در فضایی پالایشگاهی ساخته شده و مربوط به نیروهای دستاندکار در حوزه نفت و گاز کشور است.
به دلیل دیر برگزار شدن نشست خبری فیلم کاپیتان و البته برخی مشکلات فنی، اعلام شد که «گلهای باوارده» ساعت 20 اکران خواهد شد اما برطرف نشدن مشکلات که ظاهراً از سوی تیم تولید فیلم و کارگردان بوده است، باعث شد تا این گلهای باوارده روی پرده نرود و روز هفتم با نمایش تنها یک فیلم به کار خود پایان بدهد.
البته جواد اوجی وزیر نفت همراه با وزیر ارشاد به تماشای یکی از فیلمهای جشنواره نشست که مشخص نشد این فیلم گلهای باوارده بوده که وزیر را به خاطرش به پردیس ملت رسانده بود یا فیلم دیگری!
انتهای پیام/