یادداشت| به روایت‌های «فریبنده» قاچاقچیان انسان از پناهجویان افغان خاتمه دهید -۲

یادداشت| به روایت‌های «فریبنده» قاچاقچیان انسان از پناهجویان افغان خاتمه دهید -2

حوادث ناگواری که هر از چندگاهی در شرق کشور یا دیگر نقاط برای پناهجویان غیرقانونی افغانستانی رخ می‌دهد، این سؤال را مطرح می‌کند که مقصر این رویدادهای تلخ چه کسانی هستند؟

دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم؛ افغانستان در میان همسایگان ایران از کشورهایی است که با داشتن بیش از 900 کیلومتر مرز زمینی مشترک از یک‌سو و اشتراکات زبانی، دینی و مذهبی از سوی دیگر و به ویژه سابقه کهن تمدنی مشترک، روابط بسیار عمیق و گسترده‌ای را با ایران داشته و دارد؛ گستره پیوندهای مشترک تمدنی و اشتراکات جغرافیایی همسایگی نیز به گونه‌ای است که بعید می‌نماید برای این رابطه بتوان انسداد کامل تصور کرد.

در میان مسائل مختلفی که بین دو کشور همسایه رخ داده است، به ویژه از سال‌های پایانی دهه 50 به این سو و با ورود نیروهای اشغالگر شوروی به این کشور و تحولات دهه 70 که جنگ‌های خانمانسوز داخلی را برای مردم این کشور به همراه داشته است، مسئله «مهاجرت» از شاخص‌ترین مسائل بوده است.

امروز جمهوری اسلامی ایران برای برخی از شهروندان افغانستان میزبان بیش از چهار دهه‌ای شده است؛ شاید اگر بگوییم میزبان بیش از 40 سال، گذشت و طول بازه زمانی ملموس‌تر شود و برای برخی دیگر سال‌ها و ماه‌های کمتر؛ و همچنان آغوش همسایه غربی(ایران) برای پناهجویان همسایه شرقی(افغانستان) روی خوش نشان می‌دهد.

مهاجرت اتباع همسایه شرقی یک «کلان‌مسئله» واقعی

موضوع «مهاجرت» شهروندان افغانستان به ایران که پیشینه آن البته با شمار کمتر به سال‌های قبل از دهه پنجاه بازمی‌گردد، نه مشابه یک کلان‌موضوع، بلکه یک کلان‌موضوع واقعی است که ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... فراوانی دارد که باز ورود به هر یک از این حوزه‌ها، گفتگوها، نقدها و کشمکش‌های «مثنوی هفتاد من کاغذ» را به دنبال دارد.

در این میان، «چگونگی» ورود شهروندان افغانستانی به ایران یکی از موضوعاتی است که در سال‌های اخیر به ویژه در زمان دولت اشرف غنی، فضای ملتهبی را بین دو کشور و البته با هدف تیره‌کردن روابط میان دو ملتی که دارای اشتراکات تمدنی بسیاری هستند، به وجود می‌آورد. اما چه چیزی سبب می‌شود که هر از چند گاهی اخبار این حوزه، تنش‌آفرین می‌شود؟

رویدادهای تلخ برای کدام دسته از پناهجویان افغانستانی رقم می‌خورد؟

کاوش در آن دسته از اخبار پناهجویان افغانستانی که تلخ و ناگوار هستند، همانند رویداد اسفناکی که در سال 1399 برای خودروی حامل شهروندان غیرمجاز افغانستانی در یزد رخ داد، نشان می‌دهد که رویدادهای دردناکی از این دست معمولاً برای اتباعی رقم می‌خورد که قصد ورود بدون مجاز به ایران را دارند، نه دیگر شهروندانی که قصد ورود به سرزمین همسایه غربی را دارند!

نکته قابل تأمل اما در جایی است که با رسانه‌ای شدن رویدادهای مذکور، تنها و تنها بخش دوم ماجرا یعنی آمار کشته‌ها و مصدومین مورد توجه قرار می‌گیرد و احتمالاً اگر نیروی انتظامی به کوچکترین شکل ممکن در آن رویداد نقشی داشته باشد، دستاویزی برای هجمه بی‌امان به نیروی انتظامی ایران و نظام اسلامی می‌شود؛ آن هم با پوشش گسترده در فضای مجازی و رسانه‌های ضد ایرانی.

به عنوان مثال، در همین مورد اخیر که ویدئویی با عنوان تیراندازی پلیس ایران به اتباع افغانستانی منتشر شد، با روایت «راست و دروغ» در هم آمیخته، تمام تقصیر متوجه نیروی انتظامی شد! حال اینکه چرا این پرسش‌ها مطرح نشد که:

ـ  بر فرض اینکه ادعای تیراندازی از سوی نیروی انتظامی به خودرویی که در تصویر نشان داده شد، درست باشد، چرا این اقدام صورت گرفته است؟

ـ آیا نیروی انتظامی بدون دلیل و ابتدای به ساکن اقدام به چنین اقدامی کرده است؟

ـ در ویدئو گفته می‌شود چرا به ماشین «مسافرکش» شلیک می‌کنید؟ ادعای مسافرکشی با خودروی حمل بار آن هم با تعداد نفرات بیشتر از گنجایش و در آن منطقه، ادعای مضحکی نیست؟ بهتر نبود بگویید چرا به خودروی قاچاقچیان شلیک کرده‌اید؟

در اتفاق سال 1399 نیز سؤالاتی این چنینی و ده‌ها سؤال دیگر می‌تواند طرح شود تا مانع روایت «دروغ و فریبنده» شود.

در این میان و با رواج روایت‌های «دروغ و فریبنده»، دو سوی اتفاق، متضرر می‌شوند و سوی سوم ماجرا که اتفاقاً مقصر اصلی حادثه‌های دردناک مذکور است، نفع خود را برده و به کنج عافیت پناه می‌برند.

در قدم اول، متضرر چنین رویدادهایی پناهجویان افغانستانی هستند که جان و مالشان در مسیرهای پرمخاطره از دست می‌رود و هیچ امنیتی را برای آنها نمی‌توان متصور بود و دیگری، نیروهای نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی ایران که در راستای انجام وظیفه خود در مظان اتهام برخورد غیرانسانی قرار می‌گیرند!

در این میان برنده اصلی گروه‌های قاچاق انسان هستند که با دریافت مبالغ هنگفت آن هم با به خطر انداختن جان پناهجویان و در بدترین شرایط ممکن اقدام به جابه‌جایی آن‌ها می‌کنند و در مواردی هم با به گروگان گرفتن خانواده پناهجویان از آنان مطالبه مبالغی بالاتر از آنچه توافق کرده‌اند، می‌کنند.

آیا ایران در قبال پناهجویان افغانستانی نامهربان است؟ مهاجرین افغانستانی چه می‌گویند؟

حراست و حفاظت از حدود یک کشور از وظایف ذاتی نیروهای امنیتی به شمار می‌رود، ازاین‌رو در هیچ کشوری این توقع پذیرفته نیست که نیروهای مرزبانی یا انتظامی آن در قبال تحرکات مرزی خود بی‌تفاوت باشد یا با کسانی که خارج از قوانین یک کشور بخواهند وارد آن سرزمین شوند، مماشات نمایند.

این حساسیت در مرزهای ایران اسلامی به مراتب بیشتر از سایر کشورها می‌باشد؛ گروه‌های تکفیری، باندهای قاچاق مواد مخدر، اشرار و... از معضلات موجود مرزهای شرقی است که با حمایت‌های فرامنطقه‌ای از هیچ تلاشی برای ناامن کردن ایران اسلامی فروگذار نکرده و نمی‌کنند. ازاین‌رو هر گونه سهل‌انگاری در حراست از این مرزها و یا بی‌توجهی به آمدوشد در آن جغرافیا به طور مستقیم امنیت شهروندان ایرانی و البته اتباع سایر کشورها را که در ایران زندگی می‌کنند، به مخاطره می‌اندازد.

بر این اساس و با درنظرداشت مصالح عمومی، نیروی انتظامی نباید در اجرای صحیح و قاطع وظیفه ذاتی خود دچار تردید و یا سهل‌انگاری شود و بدون توجه به جوسازی‌ها محکم و با صلابت وظایف محوله در پاسداری از امنیت مردم را انجام دهد.

حال این سؤال مطرح می‌شود که توصیه به چنین رفتار قاطعی، سبب بروز نامهربانی با پناهجویان افغانستانی که برای گذران روزگار قصد ایران کرده‌اند، نمی‌شود؟

پاسخ دقیق‌تر به این سؤال را باید در رفتارهای جمهوری اسلامی با اتباع افغانستان جستجو کرد؛ جدای از برخی رفتارهای سلیقه‌ای افراد ولو در پست‌های مهم، به طور قطع مهاجرین افغانستانی مقیم ایران، در کل به میزبان خود امتیاز میزبانی بالایی را خواهند داد. به ویژه اینکه در سال‌های اخیر با یک نگاه تمدنی امید می‌رود زندگی مهاجرین سطح برخورداری مورد قبولی در عرصه‌های مختلف را به دست آورد.

جدای از این، کمک‌های جمهوری اسلامی ایران حتی در شرایطی که با سخت‌ترین تحریم‌های جبهه استکبار مواجه است، از مساعدت همسایه شرقی خود دریغ نکرده است. در حال حاضر مراکز درمانی که با مساعدت ایران مشغول به فعالیت هستند، هم در مناطق مرکزی افغانستان و هم در استان‌های شرقی این کشور دیده می‌شوند.

از سوی دیگر ایران از هیچ گونه مساعدت علمی و فنّی نیز برای ارتقای سطح دانشی مراکز مرتبط همسایه خود دریغ نکرده است.

تا اینجای کار شاید پاسخ سؤال مذکور، داده شده باشد، اما به عنوان نکته تکمیلی باید این نکات را هم یادآور شد:

1. ورود غیرقانونی به جغرافیای یک کشور به طور قطع از سوی هیچ حاکمیتی در جهان پذیرفته نیست؛

2. مراکز کنسولی جمهوری اسلامی ایران در شهرهای بزرگ افغانستان مانند هرات، قندهار، کابل، مزارشریف و جلال‌آباد بدون هیچ محدودیتی برای آن دسته از شهروندان افغانستان که قصد مسافرت به ایران دارند، روادید صادر می‌کند؛

3. با توجه به نکته دوم، برگزیدن مسیر قاچاق و به خطر انداختن جان و مال خود از سوی شهروندان همسایه شرقی، اقدامی ناموجه به نظر می‌رسد؛

4. ورود غیرقانونی و خرج از مبادی ورودی رسمی، می‌تواند محملی برای ورود آن دسته(ولو اندک) از شهروندان افغانستانی به ایران باشد که در هیچ جغرافیایی، چه افغانستان و چه ایران، ابایی از رفتارهای هنجارشکنانه، غیراخلاقی، خارج از عرف و ملاک‌های شرعی ندارند؛

5. بروز رفتارهای مجرمانه از سوی چنین افرادی و بعد تعمیم آن به جامعه مهاجر افغانستانی، از گلایه‌های همیشگی جامعه مهاجر بوده که حقیقتاً هیچ سنخیتی جز تابعیت مشترک با آن دسته از اتباع افغانستان ندارند؛

6. عموم جامعه مهاجر افغانستانی، معتقد و عمل‌کننده به آن دسته از ارزش‌های دینی، فرهنگی و اجتماعی هستند که جامعه ایرانی آن را جزو ملاک‌های زیست‌مؤمنانه و نشانه فرهنگ بایسته دانسته و به آن ملتزم هستند؛ ازاین‌رو جامعه مهاجر نیز ورود بی‌ضابطه و خارج از قانون را که منجر به زیر سؤال رفتن وجهه آنان شوند، نمی‌پذیرند.

کلید حل ماجرا چیست؟

چنان که گفته شد مراکز دیپلماتیک ایران در افغانستان، با ارائه «روادید» به متقاضیان ورود به ایران، گام اول در حل معضل ورود غیرقانونی شهروندان این کشور به خاک همسایه غربی‌شان را برداشته است.

بر اساس اظهارات کنسول ایران در هرات، سالجاری نزدیک به 450 هزار روادید برای شهروندان افغانستان که قصد مسافرت به ایران داشته‌اند، صادر شده است.

این رقم، آن هم در یک شهر و بدون درنظرداشت آمار روادیدهای صادر شده در قندهار، کابل، مزار شریف و جلال‌آباد، رقم قابل قبولی است؛ البته سازوکار صدور روادید می‌تواند به طور جداگانه بررسی شود.

اطلاع‌رسانی به شهروندان افغانستانی در داخل این کشور درباره تبعات گاه بسیار وخیم انتخاب مسیر قاچاق برای ورود به ایران و یا عبور از ایران توسط رسانه‌های این کشور نیز می‌تواند گام دیگری برای گره‌گشایی از معضل ورود غیرمجاز شهروندان افغانستانی به کشور باشد.

اما مهم‌ترین اقدام در این مسیر، برخورد قاطع نیروهای نظامی و انتظامی با باندهای قاچاق انسان است که با اقدامات غیرانسانی و غیراسلامی خود هم جان شماری انسان بی‌گناه را به خطر می‌اندازند و هم به بهای پرشدن جیب‌های‌شان برای شهروندان ایرانی و حاکمیت هزینه‌تراشی می‌کنند.

درست این است که به روایت‌های «فریبنده» قاچاقچیان انسان از پناهجویان افغان با برخوردی قاطع خاتمه داد و بساط بازی با جان و مال همنوعان افغانستانی و بستر هزینه‌سازی برای کشور را برچید.

انتهای پیام/.

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان