به گزارش خبرگزاری تسنیم از الیگودرز، اشکهای مادر ته آمدهبود. چشمهایش دیگر سو نداشت. دست میسایید روی لباسهای یادگار تو. هی پیراهنهای تو را میبویید و هی اشک امانش نمیداد.
مادر اصلاً به اشکهای پنهانی زنده بود، به قاب عکس تو روی طاقچه، به دعاهای زیرلب، به تسبیحهای رنگرفته از نذرهای صلوات. میدانی یوسف! این سالهای آخر عمرش شکسته شده بود. اصلاً چشم از انتظار برنمیداشت.
صدای در که میآمد قند توی دلش آب میشد که لابد جگرگوشهاش آمده است. خودش را تند میرساند توی حیاط و بعد که نشانی از تو نبود دوباره خم میشد و توی خودش گم.
حال و روز پدر هم تعریفی نداشت. نام تو که میآمد رنگ از صورتش میرفت. دستهای چروکشدهاش را میبرد لای قاب تو و بعد آه میکشید. آه پشت آه. طاقت میخواهد این همه سال دوری را.
انتظار دل آدم را پیر میکند، مثل چشمهای مادر و پدر. عمرشان به دنیا نماند. آرزوی دیدار تو به دلشان ماند. بعد که رفتند خانه کنعان شد، خونابه از فراق. سالهای چشمبهدری میگذشت و نبودن تو عادت نمیشد.
کسی فکرش را نمیکرد که درست در بهار بیایی و خانه احزان را گلستان کنی. حالا که آمدهای 39 سال از گمنامی گذشته است. تو پیدا شدهای میان هرولههای در پی طلب، میان دعاهای به مراد رسیده، میان طوافهای بهدور تابوت.
نوای تو حالا در شهر پیچیده است. صدای تو از سالهای جبهه میآید. بوی پلاکهای بینشان را دارد و سنگرهای بدون سر را، بوی شبهای عملیات را دارد و حناهای روی دست را که شاید نشان شهید به بختشان افتاد و عزیز خدا شدند.
متن مداحی شهید یوسف سرلک:
خمینی ای امید ناامیدان/ خمینی مشعل راه هدایت
مراد و رهبر جمله شهیدان/ خمینی کوه صبر و استقامت
خمینی رهبر دین و سیاست/ خمینی مظهر عشق و شهادت
شهید یوسف سرلک متولد یکم آذر 1345 در 21 اسفند 1363 در عملیات بدر شرق دجله جاویدالاثر شد. پیکر او پس از 39 سال دوری روز گذشته به خاک وطن بازگشت.
انتهای پیام/644/.