به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، نیروهای مقاومت فلسطین روز گذشته در یک عملیات با نام «طوفان الاقصی» ضمن عبور از مرزهای غزه و ورود به شهرکهای اشغالی، هزاران راکت و موشک به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک کردند.
در همین راستا مهدی محمدی، کارشناس مسائل منطقه در یادداشتی با عنوان «درباره طوفان الاقصی» توسط نیروهای مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی نوشت: تاریخ ورق خورده است. روزهایی که اکنون در آن هستیم به آینده منطقه شکل خواهد داد. ظرف چند ساعت انبوهی از محاسبات و معادلات بسیار قدرتمند دود شده و به هوا رفته است. آتش از همان جایی شعله ور شده که گمان میکردند برای همیشه خاموش شده است.
نبرد طوفان الاقصی حملهای بزرگ و تاریخی به محاسبات دشمن صهیونیستی است. چنین ضربهای از روز اشغال تاکنون بی سابقه است. جنگ البته تازه آغاز شده و بسیاری شگفتیها در راه خواهد بود. اسراییل هنوز نتوانسته آنچه را در چند ساعت با آن مواجه شد، حتی فهرست کند.
حمله به محاسبات اسراییل روح نبرد فعلی است. اسراییل مجموعهای از محاسبات بسیار خطرناک پیدا کرده و بر اساس آن راهبردهایی احمقانه تنظیم کرده بود. این توهمات باید زدوده میشد.
محاسبه نخست اسراییل در ماههای گذشته این بود که میتواند مسجدالاقصی را حقیقتا ویران کند و معبد خویش را بر ویرانه آن بسازد. تیمی از رادیکالهای اسراییل که اکنون بر سرکارند عزم خود را جزم کرده بودند که به زودی دیگر چیزی به نام مسجد الاقصی وجود نداشته باشد.
بر همین اساس، محاسبه دیگر اسراییل این بود که میتواند به دوران نخستین اشغال و کشتار بازگردد. خانهها را در قدس غصب کنند و هر اسراییلی بتواند همینطور که در خیابان راه میرود مسلمانان را به صرف یک ظن ساده به قتل برساند و راه خود را بکشد و برود. این داستان هر روزه در قدس بود.
اسراییل محاسبه کرده بود که کار در غزه تمام است و کسی در حماس اراده جنگیدن ندارد. گمان میکردند اختلاف میان گروههای مقاومت در اوج است و جهاد تنها مانده. حساب کرده بودند که قطر و مصر واقعا حماس را مهار و اراده جنگی آن را سرکوب کردهاند.
محاسبه مهم دیگر اسراییل این بود که جبهه شمالی در وضعیت بازدارندگی پایدار قرار دارد و حزب الله هرگز ریسک ورود به یک درگیری دیگر را نخواهد پذیرفت.
بر این مبنا، اسراییل به 4 نتیجه مهم رسیده بود: 1- میتواند اشغال را کامل و قدس را تخریب کند. 2- میتواند جبهههای جنوبی و شمالی را برای همیشه خاموش نگهدارد. 3- عادی سازی را به بقیه کشورهای اسلامی تحمیل کند و 4- کل انرژی خود را صرف گسترش نظامی به شرق و تمرکز بر ایران کند.
درون این مجموعه محاسبات هیچ جایی برای چند گزینه وجود نداشت: 1- غزه دست به تهاجم ترکیبی بزند و آزادی فلسطین را مانور کند. 2- جبهههای شمالی و جنوبی همزمان و با رویکرد تهاجمی فعال شود. 3- در حالی که موساد ژست اشراف و اقدام در تهران میگرفت، جنگ به درون شهرکها کشیده شود.
اکنون تاریخ ورق خورده و من فکر نمیکنم هیچ سناریوی سادهای وجود داشته باشد. روشن شده که اسراییل رفتنی؛ بقیه جزئیات است!
انتهای پیام/