نگاهی به عملکرد تلویزیون از آغاز عملیات طوفان الاقصی

نگاهی به عملکرد تلویزیون از آغاز عملیات طوفان الاقصی

کافی است سری به شبکه های اجتماعی بزنید تا متوجه شوید بخش زیادی از محتواها درباره آرمان فلسطین توسط برنامه‌های تلویزیونی تأمین شده‌اند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آرمان فلسطین به دلایل بسیار و گفته شده، طی سال های اخیر برای طیفی از مردم کشورمان کمرنگ شده بود. ما همان مردمی هستیم که حتی پیش از انقلاب علیه رژیم صهیونیستی و رفتار سبعانه‌اش موضع منفی داشتیم. ما همان مردمی هستیم که مشت مان سال ها علیه اسرائیل گره شده بود. مشکلات داخلی، عدم وجود برنامه‌های مستمر و اقناعی و نیز بمباران اطلاعات از سوی رسانه‌های بیگانه اما عده‌ای را دچار شک کرد.

عده‌ای با چشم خود جنایات اخیر را دیدند اما گویا نمی‌خواستند باور کنند! چرا؟ چون در رسانه فراگیری چون تلویزیون یا حرف زده نمی‌شد و یا حرف‌ها کلیشه‌ای بود. در این شرایط رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی میدان‌داری می‌کردند و افکار عمومی را تحت تأثیر قرار می‌دادند. آنها وقیحانه اتهام «بریدن سر نوزادان اسرائیلی توسط حماس» را پیش کشیدند و وقتی تشت رسوایی افتاد، کمی عقب نشستند؛ فقط کمی! حتی با بی‌شرمی عامل حمله ناجوانمردانه به بیمارستان «المعمدانی» یعنی رژیم صهیونسیتی را مخفی کردند.

بحران به اوج رسیده بود و رسانه‌های دنیا پُر بود از خبر و گزارش و تحلیل. بغل گوش‌مان شبکه الجزیره قطر واقعیت‌ها را بازتاب می‌داد اما تلویزیون ایران همان الگوی تکراری «مردم مظلوم فلسطین» را پیش گرفته بود!

تلویزیون کمی دیر به خود آمد اما وقتی  قد علم کرد افتاد اتفاقی که باید. به ناگاه شبکه‌ها در موضع درست قرار گرفتند و برنامه‌های مختلف مأمور اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی شدند. «به افق فلسطین» میزبان چهره‌هایی شد که در شرایط معمول جایی در تلویزیون ندارند. «ثریا» به لبنان رفت و از استودیویی در همان کشور راوی اتفاقات شد. شبکه خبر به شکل زنده با خبرنگاران ارتباط گرفت و ....

به قول فوتبالی‌ها تلویزیون «کامبک» زد و نتیجه جنگ روایت‌ها را به نفع واقعیت‌ها برگرداند. تلاش شبکه‌ها ستودنی است؛ چه خبررسانی مستمر شبکه خبر و بخش‌های مختلف خبری سیما و چه برنامه‌هایی مثل «خط سوم» ، «سیاست خارجی» و ... در این میان «به افق فلسطین» و «ثریا» روشی متفاوت پیش گرفته‌اند و در تقسیم وظیفه برای پرداختن به آرمان فلسطین، بیش از دیگران وظیفه روشنگری را برعهده دارند.

جنگ غزه ادامه دارد و بحران تمام نشده است. حتی اگر بار دیگر نوبت به صلح موقت برسد رسانه‌های فارسی‌زبان بیکار نخواهند نشست و از خلأ احتمالی سوء استفاده خواهند کرد. پس در هر صورت تلویزیون نباید راهی که آغاز کرده را نیمه تمام رها کند. نباید باز هم گرفتار خط کشی سیاسی شود و از ترس بیان حرف‌های تند و تیز جلو حضور چهره‌های مختلف را بگیرد.

این نوع برنامه‌ها یادآور اتفاقی است که سال گذشته و همزمان با اتفاقات اجتماعی ایران توسط برنامه «شیوه» رقم خورد. آن برنامه به جای بیان حرف‌های تکراری از سوی «خودی‌ها» میزیان منتقدان وضع موجود شد. دیالوگ شکل گرفت و بخشی از جامعه از «ناآگاهی» نجات یافتند و سمت درست ایستادند. اصلاً هر وقت تلویزیون با مردم حرف زده، معجزه رخ داده؛ آن هم نه اظهارات شعاری و از سوی یک جریان خاص، بلکه صحبت‌های بی‌پرده و فراگیر.

اهمیت مسئله فلسطین نیز کم از اتفاقات اجتماعی ایران نیست. توضیح درست و اصولی همین موضوع، توسط چنین برنامه‌هایی منجر به اقناع مخاطبان بی‌شمار شده. به ویژه نسل جوان که عقبه درست ذهنی از اتفاقات تاریخی ندارد. مثلاً برنامه‌ای همچون «به افق فلسطین» در پاسخ به این نیاز شکل گرفت و تأثیرگذاری آن نشان داد، تلویزیون چه جایگاه مهمی دارد.

وانگهی، مسائلی از این دست در چارچوب دسته‌بندی‌های معمول سیاسی نمی‌گنجند؛ کما اینکه مجید انصاری عضو مجمع روحانیون در برنامه «به افق فلسطین» اشاره کرد: «مسأله فلسطین برای جریان اصولگرا و جریان اصلاح‌طلب همیشه مسأله بوده است.» پس چرا این حرف مهم، در سال‌های اخیر مغفول مانده بود؟ خود انصاری پاسخی موجز اما کلیدی به آن داد و گفت :«صداوسیما نترسد و تریبون‌ها را باز کند.»

بله، تلویزیون بار دیگر نترسید و تریبون را برای صداهای موافق و مخالف باز کرد؛ نتیجه آن که صداوسیما حالا مرجع موثق برای افکار عمومی در مسئله فلسطین شده است. حالا او می‌تواند به خبرها اطمینان کند و تحلیل کارشناساس مختلف را بپذیرد. کار به جایی رسیده است که شبکه‌های فارسی‌زبان نیز مجبور به بازتاب اظهارات میهمان برنامه‌های تلویزیونی شده‌اند؛ اظهاراتی که ظاهراً نقد تند حاکمیت است اما کنه واقعی آن، تأکیدی است بر حقانیت آرمان فلسطین و ناحق بودن رژیم صهیونیستی.

راستی چرا در این همه سال‌ها تلویزیون به درستی ریشه شعار «نه غزه نه لبنان» را واکاوی نکرد؟ این اتفاق حالا افتاده و این فقط یک مثال دیگر در باب تأثیرگذاری رسانه ملی است. رسانه‌ای که جریان‌ساز است و در هر زمینه‌ای می تواند دست بالا را داشته باشد. این فرصت تاریخی دوباره را باید غنیمت شمرد و شیوه درست را پی گرفت؛ نه مقطعی بلکه که به عنوان یک جریان مستمر.

انتهای پیام/

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران