به گزارش خبرگزاری تسنیم، حنیف غفاری کارشناس ارشد روابط بین الملل در یادداشتی نوشت:
طی روزهای اخیر بارها از مقاومت ترکیبی در برابر جنگ ترکیبی دشمنان سخن گفته شده است. آنچه امروز در نوار غزه رخ می دهد، مصداق عینی نوعی جنگ ترکیبی علیه ساکنان مظلوم این سرزمین است؛ جایی که در آن بمبهای فسفری، خوشه ای و ممنوعه با بمبهای خبری و روایتگری های تبلیغاتی انحرافی عجین می شود تا تصاویری مخدوش را به ضرر منافع فلسطینیان، صاحبان اصلی قدس شریف، مخاره نماید.
اما سوال اصلی اینجاست که در این جنگ ترکیبی و شناختی، دشمن صهیونیستی و حامیان غربی و منطقه ای آن تا چه اندازهای موفق بوده اند؟در این خصوص دو نکته اساسی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه مهندسی پیچیده آمریکا، اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی در عرصه جنگ شناختی علیه ملتهای جهان هیچ یک به نتیجه مدنظر آنها ختم نشده است. حضور بی همتا و بی سابقه شهروندان انگلیسی در خیابانهای این کشور در دفاع از مردم غزه و همچنین حضور شجاعانه مخالفان رژیم اشغالگر قدس در خیابانهای فرانسه و آلمان و آمریکا علی رغم انواع فشارها و جرم انگاری های وقیحانه ای که دولتهای غربی صورت داده اند، نقطه آشکارساز شکست دشمن در عرصه جنگ شناختی محسوب می شود.
این شکست معطوف به جنگ غزه نیست و ناظر بر تحولات عمیقی است که در نظم جدید جهانی در حال رخ دادن است. قطعاً در شرایط نوین جهانی، صهیونیسم و حامیان غربی آن و کسانی که دل به سازش با دشمنی خونخوار و اشغالگر دارند، بازندگانی مطلق خواهند بود.
اکنون این حقیقت بیشتر از هر زمان دیگری آشکار شده است. بنابراین، مهندسی پیچیده آمریکا و دیگر حامیان نسل کشی صهیونیستها در نوار غزه ، به نقطه مدنظر آنها ختم نشده و بالعکس، بسیاری از انگاره ها و پیش فرضهای آنها در این معادله به چالش کشیده شده است.
دومین نکته، مربوط به تحلیل بازی دشمنان در قالب جنگ ترکیبی می باشد. تحولات اخیر نشان می دهد دیگر نمی توان از فرمولها و الگوهای کلاسیک در رصد رویکرد دشمنان استفاده کرد.دشمنان امروز در حال پیاده سازی راهبردها و تاکتیکهای خود در قالب و مدل "جنگ ترکیبی پیشرفته"هستند.
در جنگ ترکیبی سلاح ها در حال شلیک مداوم هستند، اما دشمن کاری می کند شما آنها را نبینید و حتی بعضا صدای آنها نیز شنیده نشود! در چنین شرایطی علاوه بر مهار بازی دشمن در میدان نبرد نظامی، باید بر روی فرامتن نبرد نیز تمرکز ویژه ای نمود.
جنگ ترکیبی، مردم محور و رسانه پایه است. سلاح دشمن در عرصه جنگ ترکیبی، باورها و پیش فرضهای عینی یک جامعه را هدف فرار می دهد. زمانی که باورها تغییر کند، استراتژی ها و رفتارها نیز تغییر می کند و ثوابت و خطوط قرمزی که بر پایه باورهای عمیق انقلابی ما ایجاد شده نیز هدف قرار می گیرد.
در مواجهه با این جنگ ترکیبی، سه رویکرد خاص وجود دارد: برخی به صورت عامدانه جنگ ترکیبی و مهم ترین مولفه آن یعنی جنگ شناختی را انکار کرده یا دست به ساده سازی آن می زنند.
شرایط جاری در نبرد غزه و ناکامی دشمنان در هر دو عرصه شناختی و میدانی، نشان می دهد جبهه مقاومت تا حدود زیادی جنگ ترکیبی دشمن را رصد و در مهار هر یک از مولفه ها و نمادهای آن برنامه ریزی عینی و موثری صورت داده است.
قطعاً باید این روند تا پیروزی نهایی بر دشمن صهیونیستی ادامه پیدا کند. عملیات طوفان الاقصی، نقطه عطف جنگ ترکیبی جبهه مقاومت با دشمن صهیونیستی محسوب می شود و باید از همین جایگاه به آن نگریست.
انتهای پیام/