به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، امارات متحده عربی و عربستان سعودی بهعنوان دو کشور که حامی رژیم صهیونیستی در منطقه محسوب میشوند، راهبرد جدیدی را در پسا هفتم اکتبر برگزیدهاند که میتواند در آیندۀ نظم منطقهای بسیار مؤثر باشد. ریاض و ابوظبی ترجیح میدهند از درگیریهای اخیر در منطقه برای افزایش قدرت اقتصادی و وابستگی هرچه بیشتر خود با رژیم صهیونیستی و بهصورت همزمان عدم افزایش تنش منطقهای علیه منافع خود استفاده کنند.
از جمله انگیزههای هرکدام از طرفین برای سرعت بخشیدن به ابرپروژههای خود در منطقه میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
1. کریدور زمینی، شریان حیاتی اسرائیل بعد از تنش در دریای سرخ
سه ماه پس از شعلهور شدن نبرد در غزه، مجاهدان یمنی ابتدا با حمله موشکی به ایلات فشار جدی را به این بندر راهبردی رژیم صهیونیستی آوردند و پس از آن بهصورت رسمی اعلام کردند که خطوط دریایی منتهی به بندر حیفا و اشدود برای کشتیهای اسرائیلی مسدود شده است. با بسته شدن مسیر بابالمندب برای رژیم صهیونیستی کشتیهای تجاری مجبور شدند مسیر خود را تغییر دهند که این تغییر مسیر باعث افزایش هزینههای بیمه و کشتیرانی بهمقصد سرزمینهای اشغالی شد.
با وجود این اقدام یمن در حمایت از مردم غزه، عربستان سعودی و امارات متحده عربی یکی از اقداماتی که برای نزدیکی هرچه بیشتر به آمریکا و رژیم صهیونیستی انجام دادند ایجاد کریدوری زمینی است که بنا بر گزارش رسانهها از بندر جبلعلی در امارات متحده عربی آغاز میشود و تا تلآویو امتداد مییابد و در میانه راه از خاک عربستان و اردن نیز میگذرد.
امارات متحده عربی و عربستان سعودی در شرایط کنونی ذینفع طولانی شدن نبرد و فاجعه انسانی هستند که در غزه در حال رقم خوردن است. این دو بازیگر منطقهای تلاش میکنند از شرایط بحرانی کنونی برای تثبیت ضرورت نظم منطقهای پسا هفتم اکتبر بهنفع جبهه خود که نظم ترانزیتی برای رژیم صهیونیستی و در قابی بزرگتر کریدور هند، خاورمیانه و اروپاست، نقشآفرینی کنند.
در آخرین مورد خبرنگار شبکه 13 اسرائیل اخیراً برای تهیه گزارشی میدانی به گذرگاه «ملک حسین»، سفر کرد. این گزارشگر براساس مشاهدات عینی خود مدعی شد در این نقطه اتفاقاتی مهم بهصورت محرمانه در حال رخدادن است، جایی که دهها کامیون به فلسطین اشغالی کالا وارد میکنند.
این رسانه، تصاویری از دهها کامیون حامل کالا از مقصد بنادر امارات و عربستان سعودی بهمقصد فلسطین اشغالی را بهتصویر میکشد، آن هم نه برای کمک به غزه، بلکه برای شکستن محاصرهای که یمنیها در دریای سرخ بر اسرائیل تحمیل کردهاند!
2. عدمهمکاری در ائتلاف دریایی آمریکایی
پس از حملات دوماهه اخیر یمنیها و افزایش تنش در دریای سرخ، آمریکاییها تلاش کردند عربستان و امارات را نیز در این ائتلاف خودخوانده وارد کنند، اما با آنکه در رسانهها اسم چندین کشور از جمله بحرین، استرالیا و چند کشور اروپایی دیگر عضو ائتلاف بود اما در واقعیت تنها بریتانیا و آمریکا در عملیات ضد دولت صنعا اقدام کردند.
در همین راستا محمد عبدالسلام سخنگوی دولت یمن گفت: ما بدون تردید به تجاوزات آمریکا و انگلیس پاسخ خواهیم داد و به هدف قرار دادن کشتیهای اسرائیلی یا کشتیهایی که بهسمت فلسطین اشغالی بروند، تا پایان جنگ غزه ادامه خواهیم داد.
وی تأکید کرد: هیچ خبری از وجود ائتلاف دریایی در دریای سرخ نیست و تنها مسئله تجاوز آمریکایی ـ انگلیسی به یمن بوده است. ما با کشورهای شرکتکننده در ائتلاف تماس گرفتیم و آنها به ما اطمینان دادند که در تجاوز بامداد امروز (آمریکا و انگلیس) مشارکت نکردهاند.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی بهصورت مشخص به آمریکا اعلام کردند که در روابط دوجانبه با یمن نمیخواهند خللی ایجاد شود و تلاش میکنند اصطکاکهای منطقهای را به حداقل برسانند.
به دیگر سخن ریاض و ابوظبی پیام واضحی را به بازیگران بینالمللی مخابره کردند که برای دور کردن تنش از کشورهای خودشان حتی با آمریکا نیز تعارفی ندارند و رقابت بر سر توسعۀ اقتصادی برای مقامات این دو کشور در مقطع حاضر حائز اهمیت است.
3. روند سازش با صهیونیستها
وزارت خارجه سعودی در بیانیهای نسبت به یورش نظامیان رژیم صهیونیستی به رفح هشدار داد و تأکید کرد: مسئولیت فاجعه انسانی قریبالوقوع در فلسطین بهعهده کسانی است که از رژیم صهیونیستی حمایت میکنند.
همچنین این بیانیه تأکیدی مجدد بر آمادگی هرچه بیشتر ریاض در برابر عادیسازی روابط میان عربستان و رژیم اسرائیل بود که با بیان حفظ حقوق فلسطینیها بیان شد، بهعبارت دیگر دربار سعودی مصمم است که عادیسازی روابط خود را با حفظ برخی ملاحظات منطقهای انجام دهد و از طرفی ضربهای به جایگاهش میان مسلمانان وارد نشود و افکار عمومی داخلی را کنترل کند.
بازنشر این بیانیه توجه کاربران مختلفی را در رسانهها به خود جلب کرد که تنها در توییتر بیش از 1.5 میلیون بار بازدید داشت و این کاربران هر کدام بهنحوی به آن واکنش نشان دادند که عمدۀ آن واکنشها احقاق حقوق فلسطینیها بود با این حال برخی از کاربران انتقادات تندی علیه حکومت عربستان مبنی بر به فراموشی سپردن آرمان فلسطین و توافقی کلانتر با دولت نتانیاهو و رژیم صهیونیستی بیان داشتند.
این بیانیه بهوضوح تفاوت روش ریاض و ابوظبی را به نمایش میگذارد که عربستان سعودی بهدنبال منافع ارتباط دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی است اما امارات بهمثابۀ یکی از متحدین منطقهای این رژیم در منطقه فعالیت میکند و اقدامات دیپلماتیک خود را طراحی میکند.
4. تثبیت گفتمان توسعه و وابستگی متقابل
آخرین پازل برای فهم بهتر نگاه دولتمردان ریاض و ابوظبی به تنشهای منطقه، باید به حداکثرسازی منفعت اقتصادی و درهمتنیدگی این دو دولت در زنجیره ارزش آمریکایی ـ اروپایی در غرب آسیا چشم انداخت. عربستان و امارات با دور کردن هرگونه برچسب درگیری نظامی با یمن و با پیوستن به کریدور زمینی جبلعلی به تلآویو این نمایش را میدهند که تمایل دارند وابستگی و درهمتنیدگی اقتصادی خود را با رژیم صهیونیستی افزایش دهند و این مسئله در بحران و نبرد طوفان الاقصی سرعت بیشتری مییابد.
هرچند تمامی بازیگران منطقهای از جمله ایران و محور مقاومت تمام تلاش خودشان را معطوف به محقق شدن آتشبس و جلوگیری از تداوم بحران انسانی غزه معطوف کردهاند، اما برخی دیگر از کشورهای عربی تلاش میکنند به نظم آیندۀ منطقهای توجه کنند. بهباور کشورهایی همچون عربستان و امارات این نظم بر درهمتنیدگی اقتصادی ـ سیاسی این کشورها با رژیم صهیونیستی استوار خواهد بود و در این میان عملیات طوفان الاقصی در حقیقت ضربهای بر روند شکلگیری بلوک عبری ـ عربی بهویژه از سوی کشورهای سازشکار عرب در منطقه غرب آسیا قلمداد میشود.
انتهای پیام/+