نشر کودک دچار از هم‌گسیختگی هویتی است


آینده هر کشوری در دست کودکان و نوجوانان آن است، به همین علت توجه و سرمایه‌گذاری حاکمیت روی حوزه‌های تفکر، اخلاقی و آموزشی این قشر به معنای تضمین آینده ملت است. از مهم‌ترین عرصه‌های آموزش و تربیت صحیح نسل آینده حوزه نشر کودک و نوجوان است.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، آینده هر کشوری در دست کودکان و نوجوانان آن است، به همین علت توجه و سرمایه‌گذاری حاکمیت روی حوزه‌های تفکر، اخلاقی و آموزشی این قشر به معنای تضمین آینده ملت است. از مهم‌ترین عرصه‌های آموزش و تربیت صحیح نسل آینده حوزه نشر کودک و نوجوان است. «جوان» در گفتگو با عباس محمددینی، مدیر کل نظارت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به بررسی شرایط فعلی این حوزه و همچنین موضوعات مهمی مثل ترجمه آثار خارجی و علل عدم شناخت و فاصله گرفتن این قشر نسبت به داشته‌های فرهنگی و تمدنی و همچنین عدم شناخت قهرمانان و الگو‌های وطنی پرداخته‌است. 
 
کانون پرورش فکری کودک و نوجوان یکی از مراکز مهم و فعال در حوزه نشر است. ارزیابی شما به عنوان مدیر این حوزه از شرایط نشر کودک در روزگار فعلی چیست؟
به نظر من با تمام تعاریفی که دیگران می‌کنند شرایط این حوزه اصلاً شرایط مطلوبی نیست. مضاف بر اینکه مخاطب من هر روز ارتباطش با صنعت نشر در حال کمتر شدن است و این صنعت هیچ تلاشی برای جبران این فاصله ایجاد شده نمی‌کند، این یعنی شرایط مطلوب نیست. 

از نظر شما علل شکل‌گیری این فاصله چه مسائلی هستند؟
علت این اتفاق را نداشتن دغدغه می‌دانم. 
از سوی چه کسانی؟
از سوی متولیان ادبیات کودک و نوجوان و ناشران و کانالیزه شدن نوع شناخت‌شان از کودک و نوجوان. در واقع متولیان و ناشران ما جهش‌هایی که در شناخت کودک و نوجوان به تناسب همان اندازه‌ای که در حال رخ دادن است، انجام ندادند و شناخت‌شان از این حوزه واقعی نیست. 

ما ناشرانی در حوزه کودک و نوجوان داریم که در رسانه‌ها از آن‌ها تحت عنوان ناشران موفق یاد می‌شود و برخی از آن‌ها موفق به کسب برخی جوایز داخلی و خارجی هم شده‌اند، آیا این مباحث با مدعایی که شما مطرح می‌کنید، متناقض نیست؟
بسیاری از این جوایزی که در حوزه نشر داده می‌شود در حال استاندارد‌سازی تفکر ناشران و متولیان این حوزه است. 

یعنی این جوایز به قصد ذائقه‌سازی و کانالیزه کردن اهدا می‌شوند؟
بله؛ این‌ها ابزار‌های استاندارد‌سازی هستند و برخی کشور‌ها با چنین ابزاری در سطح جهان سند‌سازی می‌کنند و بقیه کشور‌ها را به صورت کاملاً ناملموس به پیروی و اجرای آن‌ها ترغیب می‌کنند. ما اگر می‌خواهیم برای نشر کودک و نوجوان و بخصوص برای خود کودک و نوجوان کاری انجام بدهیم باید استانداردسازی خودمان را داشته‌باشیم و از مباحثی که در این اسناد به اصطلاح بین‌المللی قید شده‌اند با برگزاری جلسات بحث و بررسی دقیق و عالمانه شانه خالی بکنیم. ناشران اساساً نباید به این مدل از جایزه دادن‌ها و پایش‌ها متوقف بشوند و خودشان را با آن‌ها ارزیابی بکنند و در کنار این اهالی رسانه و مردم هم نباید بر اساس آن جوایز ناشران را ارزیابی کنند. 
منظور شما این است که جوایز شناخته شده حوزه نشر کودک و نوجوان اهداف‌شان را به‌روز‌رسانی نکرده‌اند؟
بله، من به این مسئله قائل هستم و خیلی هم دوست دارم که این حرف به گوش مسئولان برسد تا بهانه‌ای بشود برای نقد و بررسی اهداف و چشم‌انداز این جوایز. چه اینکه این جوایز یک جور‌هایی مثل شتاب‌دهنده عمل می‌کنند. 

کانون پرورش فکری کودک و نوجوان هم یکی از متولیان اصلی و مهم حوزه نشر کودک و نوجوان است، شما برای اینکه مجموعه تحت مدیریت‌تان به این ورطه گرفتار نشود، چه اقداماتی انجام داده و برای آینده چه رویکرد و برنامه‌ای دارد؟
از دیماه سال گذشته که من به عنوان مدیر کل نظارت بر انتشارات کانون پرورش فکری فعالیتم را شروع کردم در ادامه تلاش‌هایی که از قبل صورت گرفته، کار‌هایی انجام شده و برای اینکه به آن کلونی اندیشه‌ورزی که نظام مسائل روزآمد را احصا بکنند، نیازمند یک اتاق وضعیت روز پایش است. ما برای این موضوع یک ِاشلی (مراتبی) چیدیم و در ابتدا گشتیم ببینیم نظام مسائل مربوط به این حوزه از سوی دستگاهی یا در اسناد بالادستی استخراج شده یا نه، دیدم که نشده‌است! به همین علت آمدیم برای جریان شناختی کودک و نوجوان در بطن کانون به عنوان متولی شروع به پایش کردیم و بعد از استخراج نظام مسائل شروع به خلق محصول کردیم که برخی از این محصولات پروژه‌هایشان راه افتاده و برخی محصولات دیگر در حال اقدامات اولیه هستند با نگاه به همین نظام مسائل در حال انجام هستند. حالا ممکن است به خاطر این کار مثلاً در بولونیا به ما جایزه ندهند، شاید در جایزه رشد سال آینده جزو مسائل رقابتی نباشد، ولی ما احساس کردیم که چنین چیزی لازم است. ضمن اینکه همزمان با انجام کار‌های خودمان در حال پایش تولیدات مؤلفان دیگر هم هستیم تا از انجام کار‌های موازی جلوگیری کنیم. 

در جامعه امروز ما یک فاصله عجیبی بین نوجوانان و جوانان با ارزش‌ها و همچنین عدم شناخت الگو‌های وطنی ایجاد شده‌است، آیا می‌توانیم این مسائل را به عدم روزآمدی نیاز‌ها از سوی متولیان بدانیم؟
ما الان دچار یک گسیختگی هویتی شده‌ایم؛ حضرت آقا تقریباً از سال 70 در مورد این مسئله صحبت کردند و آلارم آن را به جامعه دادند، آن هم در روزگاری که هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد یک روزی نوجوان و جوان ایرانی ابن‌سینا یا شهید بابایی را نشناسند! ما برای جبران این کاستی‌ها داریم تلاش می‌کنیم حتی در حال نوشتن کتاب تاریخ مستطاب آشپزی برای کودکان با نگاه ملی هستیم. چون کودک امروز ما بیف استراگانف را می‌فهمد و می‌داند که چیست، اما دیزی یا آبگوشت خودمان را نمی‌شناسد و ریل فرهنگی آن را هم نمی‌شناسد، چه اینکه همه غذا‌های ملی ما ریل فرهنگی و اجتماعی دارند. این گسیختگی فرهنگی را مقام معظم رهبری از آن موقع مدام اعلام می‌کردند، اما مسئولان گوش نکردند ضمن اینکه یک جریان اقتصاد‌محور هم به این مسئله طعنه زد. این‌ها در حالی که می‌توانستند به تربیت افراد دغدغه‌مند ورود بکنند به سمت بازار رفتند و بازار هم در را روی ترجمه آثار خارجی باز کرد؛ با این نگاه که برویم کار رایگان برای ترجمه بیاوریم، چرا برای نویسنده و چاپ و تألیف پول بدهیم، این موضوع باعث شد تألیف هر روز ضعیف‌تر از قبل بشود تا به وضع کنونی برسد. همین جریان، امروز هم که ما به دنبال فراهم کردن عرصه برای نوشتن نوقلم‌ها هستیم با آن مخالفت می‌کنند، چون می‌دانند با ورود نوقلم‌ها کاسبی آن‌ها کساد می‌شود. 

در حالی که طی سال‌های اخیر مقام معظم رهبری در مورد ترجمه آثار خارجی به خصوص در حوزه کودک و نوجوان هشدار‌هایی را عنوان می‌کردند و ما شاهد سیل آثار ترجمه‌شده در این حوزه هستیم که اوضاع نابسامانی ایجاد کرده‌است، ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
این چیزی که شما اشاره کردید در واقع وضع موجود نشر کودک و نوجوان است و واقعاً خیلی خطر بزرگی است. وقتی بازار به این سمت می‌رود و مثلاً در مورد موتزارت (موسیقیدان اتریشی) آثاری را ترجمه می‌کنند وقتی من می‌خواهم در مورد استاد مجید انتظامی یک کار تألیف کنم، کار من در مقابل آن اثر ترجمه‌شده دیده نمی‌شود (به دلیل نوع نگاه والدینی که تحت‌تأثیر آثار خار‌جی شکل گرفته) این در حالی است که او اصلاً زحمتی برای تولید اثر نکشیده در حالی که من باید حداقل شش ماه پژوهش کنم. در این بین آن اتفاقی که برای کودک می‌افتد خیلی مهم و حیاتی است. با این کار، چون نگاه اقتصاد‌محور ناشر سمت سود بیشتر است، جا برای مؤلفان کوچک و کوچک‌تر می‌شود و اتفاق آینده این است که با این روند دیگر نویسنده‌ای تربیت نمی‌شود. طرف دیگر ماجرا، عوارض مخرب این آثار بر شخصیت و آینده کودک و نوجوان است که آن‌ها را از فرهنگ و تمدن خودشان تهی می‌کند. یکی از شاه‌خط‌های نفوذ در کشورمان تفکری است که به عنوان کوچک‌سازی برخی ساختار‌های مهم ما را حذف کرد. واقعیت این است که دشمن بدون طراحی و مهندسی سراغ ما نمی‌آید و برای مقابله با ما شروع به دغدغه‌سازی‌های اشتباه می‌کند و مثل اتفاقی که اینجا افتاده به سراغ حذف برخی ساختار‌هایی شده که افراد در آن‌ها می‌نشستند، فکر می‌کردند و بعد یا دستور عملیات می‌دادند یا خودشان عملیات می‌کردند. من فکر می‌کنم که این‌گونه حذفیات بدون مهندسی کردن اتفاق نمی‌افتد. 

اینجا بحث حاکمیت و ابزار‌های قانونی که در اختیار دارد، چه می‌شود؟
یک وقتی بچه‌ای به دنیا می‌آید و پدر و مادرش اسم او را رستم می‌گذارند، اما بعداً همین والدین می‌ترسند آن بچه را صدا بزنند! الان ما گرفتار سند‌سازی و تولید سند در حوزه‌های مختلف هستیم، در حالی که باید بپرسیم که سند‌سازی چه مشکلی را حل می‌کند؟ کار به جایی می‌رسد که رهبر انقلاب از مردم می‌خواهد کار را در قالب بنگاه‌های کوچک مردم‌نهاد پیش ببرند. برای این مدل از کار‌ها باید یک مغز مانای حداقل 25 ساله خلق بشود نه یک وزیر چهار ساله، نه یک مجموعه‌ای که هر 10 سال یکبار مجبور به پوست‌اندازی است. وقتی طول مدیریت‌ها که همان مغز متفکر هستند، بدانند که فرصت کافی برای ریل‌گذاری و برنامه‌ریزی و ارزیابی دارند، نتیجه خیلی متفاوت خواهد شد. الان ما اسناد زیادی هم در کشور داریم، ولی خبری از آن‌ها نیست یا اینکه تأثیر مثبتی ندارند، سند عفاف و حجاب حدود 10 تا 15 سال پیش تهیه شده، ولی اصلاً اجرا شد؟

برای مواجهه با شرایط نابسامان آثار ترجمه در بازار چه باید کرد؟
از آنجایی که نگاه فعالان این حوزه نفع‌محور است، حاکمیت باید ورود کند و برای تألیف یک نفع مازادی تعریف و اعمال بکند. اگر نفع مازادی برای تألیف و مؤلفان داخلی ایجاد بکند، اوضاع خیلی بهتر می‌شود. مثل مؤسساتی که برای معلولان امکانات ویژه‌ای ایجاد کردند و یک بخشش مالیاتی خوبی نسبت به جا‌هایی که برخی از معلولان را به کار می‌گیرند، در نظر گرفتند. حاکمیت باید یک چنین جریان و نگاه حمایتی هم در مورد مؤلفان داخلی ایجاد کند. از طرفی دیگر باید روی فرهنگ‌سازی در بین مخاطبان هم تمرکز زیادی بکند تا به سمت آثار داخلی بروند که البته یک کار فرهنگی بسیار حساس و دقیق است.

منبع: جوان

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط