بیرونقی لباس اصیل مازندرانی/ وقتی لباس گیلانی جایگزین شد
لباس اصیل مازندران در پیچ و خمهای زندگی و دگرگونی صنعت اولیه کمرنگ و بیرونق شد و آنچه امروز در جشنها و محافل مختلف استفاده میشود برای مازندران نیست.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از آمل، روزهایی را که پشتسر گذاشتیم هفته مازندران با محوریت روز ملی مازندران بود که بر مبنای تاریخ و هویت مردم این دیار و پیشینه دیرینه مذهبی و اعتقادی آن نامگذاری شد؛ استانی که در همه زمینهها مورد ارزیابی قرار گرفت تا این نام در تقویم جای بگیرد و 21 آبان با عنوان روز ملی مازندران ثبت شد.
اگرچه هنوز بسیاری از مردم این استان نمیدانند چنین عنوانی در تقویم و در کشور نامگذاری شده و مهمتر اینکه نمیدانند چرا و به چه علتی این نام به ثبت رسیده است؛ نامی که در ارزیابیها از همه ظرفیتها اعم از تاریخی، مذهبی، فرهنگی، مورد بررسی قرار گرفت و با سرافرازی طی این یک هفته و گاهاً ده روزه با عناوین متعدد از سوی ستاد بزرگداشت روز ملی مازندران به اجرای برنامههای متعدد پرداخته شد.
از همایش طالب آملی گرفته تا همایش نیمایوشیج و همایش علویان، از جشنواره وحدت ملی ایرانی تا جشنوارههای بومی، از برگزاری جشنوارههای محلی تا جشنوارههای شعر بومی، از برپایی موسیقی مازندرانی تا بازیهای بومی محلی روستاییها تا در این مدت مازندران به طور اساسی معرفی شود.
بماند که در این مدت نسبت به اجرای برخی از این برنامهها مورد انتقاد بعضی بزرگان و مسئولان قرار گرفت که مازندران فقط جایگاهش این موسیقیها و جشنها نیست بلکه دارای ظرفیتهای علمی، مذهبی، هنری، ورزشی، مفاخر، بزرگان و اندیشمندان است تا نه تنها مردم استان بلکه به مردم کشور معرفی شود.
حال در این کش و قوسهای انتقادی و رضایتبخشی بر اجرای برنامههای ستاد بزرگداشت روز ملی مازندران میشد به آن موارد هم بیشتر پرداخت و هم بیشتر مورد معرفی قرار میگرفت زبان و پوشش دیار مازندران بود.
پوششی که اگر طی این سالها متوجه شده باشید آن البسه اصیل مازندرانی کاملا فاصله گرفته و بهجای لباس این خطه سرسبز از لباس گیلان مورد استفاده قرار میگیرد؛ هفته مازندران میتوانست بهترین فرصت برای معرفی نوع پوشش مردم این استان و آشنایی مازندرانیها به پوشش اصیل خودشان باشد و متاسفانه خیلی کمتر به آن پرداخته شد و حتی در برخی جاها همچنان در پوشش بانوان البسه گیلان مشاهده میشد؛ لباسی در واقع نوعی هویتبخشی مردم این دیار محسوب میشود ظاهرا دیگر آن جایگاه گذشته را ندارد.
پوشیدنی ها میتوانند باورهای مذهبی، فرهنگی باشد
علی حسننژاد پژوهشگر فرهنگ و ادبیات و موسیقی مازندران در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در زمینه پوشاک گفت: اهمیت پوشاک در جهان بر کسی پوشیده نیست تا بدان جا که از پوشاک عنوان زبان نشانه یاد میکنند.
وی با بیان اینکه پوشیدنیها میتوانند باورهای مذهبی، فرهنگی و دیگر معانی مشاغل اجتماعی باشد، افزود: یکی از کاربردهای پوشاک نقش حفاظتی و نگهداری پوشاکهاست و در جلوههای مهمتر لباسهای مورد نیاز انسانها و نقش حفاظتی آنها به مشاغل نیز تسری پیدا کند مثل پوشاک فضانوردی، غواصی، مایو، حفاظت کننده مقابل نیش زبورها، پوشاک چرمی و لباس خاص موتورسواران و اتوموبیل رانان و پوشاک های کسانی که کار محافظت برعهده دارند.
این پژوهشگر مازندرانی با اشاره به اینکه در روند تحول تاریخی پوشاک باید به دیدگاه اجتماعی نیز بپردازیم مثلا پوشاک جادوگران و پوشاکهای نشانه قدرتنمایی، پوشاک نشاندهنده فرهنگ حجب و حیا و بخشی از قومی و ملی بهحساب میآید، تصریح کرد: پوشاکها در حقیقت گویش تظاهری، علمی، نشانی برای بیان فرهنگی یک جامعه هستند و به جز وظیفه سرمایشی و گرمایشی برای محافظت و برای نقشهایی از زیبایی بخشی جزو جدیدی از زبان بدن، نقشهای اعتراضی، شکوه جلال و اجتماعی، گرانبهایی و سرگرمی را در بر میگیرد.
حسننژاد با تاکید بر اینکه پوشاک در مناطقی که معیشت در اقتصاد مبتنی بر کشاورزی بهویژه دامداری است رابطه مستقیمی با مشاغل و موارد اولیه حاصل از مشاغلی چون پنبه، کنف، موی بز، گوسفند، شتر دارد، اظهار داشت: پوشاک انسان نخستین بهطور مستقیم از پوست حیوانات استفاده میشد که در مازندران این موضوع بهشدت دیده میشود؛ کلاه پوستی حاصل پوست بره، گوسفند و گاو، کفشهای مربوط به پوست گاو، کار چرم نمونههایی از این دست هستند، پوشاکهایی که غیرمستقیم با فرآوردههای غیردامی سروکار دارند مثل لم چووار، کل لمه، کِلِک که مربوط به مازندران است.
وی به رواج تولید پارچه در سراسر مازندران اشاره کرد و گفت: پیشینه پارچه را میتوانیم در اشعار قدیمی و طالب و امیر پازواری بیابیم که نشاندهنده این است که پوشاک در ادبیات گذشته راه پیدا کرد؛ همه فرایند تولید پشم، نخ تا پارچه و دوخت، تا جهانبینی دوخت و دوخت ویژه در مازندران تعریف میشود.
این لباس در جشنها و جشنواره لباس مازندران نیست
پژوهشگر فرهنگ و ادبیات و موسیقی مازندران با بیان اینکه ابزارهای مربوط به تولید پارچه، پوشاک و فرآوردههای نخ هماکنون هم در شهر و روستا بهویژه شهرهایی که به صنایعدستی مرتبط هستند دیده میشود، یادآور شد: پوشاک زنان و مردان در مازندران اگرچه در تولیدات زمانه خودش بر چوخا پشلوار یعنی پارچهای که از پشم گوسفند درست میشود برای آقایان و یا کت پشمی موضوعی که در مازندران رواج داشته است.
وی با اشاره به اینکه لباسهای مربوط به زنان رنگین، پر بار، متنوع تر و نشاندهنده زیبایی مجالس و دارای جهانبینی خاص بوده است، گفت: دگرگون شدن صنعت اولیه، اضافه شدن جمعیت، بهوجود آمدن کارخانههای تولیدی بهویژه در مازندران همزمان با بهوجود آمدن نساجی مقداری فرهنگ پوشاک در این استان را متحول کرد و همگام با تحولات روز ایران متنوع شد و کت و شلوار و لباسهای دوخت کارگاههای تولیدی جای لباسهای محلی را گرفت.
حسننژاد اضافه کرد: این سالها لباسهای مازندرانی بهویژه برای بانوان حکم تزئین، شرکت در جشنها بهویژه جشنهای عمومی مبتنی بر آموزشهای مدرسه دیده میشود که پررنگترین حضور را در این حوزه میبینیم. گروههای موسیقی نیز از لباس بهره میگیرند و برای ارائه بهتر لباس فرم با هماهنگی بهتر در اجرا، از شیوه خاص از لباسهای مازندران و با گروهبندیهای مبتنی بر خلاقیت لباس سفید، جلیقه، پاتوق یا شرِ و کَلوش نشاندهنده 60تا 70 سال پیش مازندران در احیای این بخش تلاش میکنند.
بهکارگیری لباس مازندرانی بیشتر بهشکل سلیقهای در جشنها و جشنوارهها شد
این پژوهشگر با تاکید بر اینکه متاسفانه میتوانیم بهراحتی بگوییم که پوشش مازندرانی مبتنی بر آنکه در 100 سال اخیر وجود داشت بهعنوان یک رفتار عمومی در جامعه دیده نمیشود و بیشتر بهشکل سلیقهای با کاربرد برای جشن و جشنواره، گاه هم در عروسیهای دیده میشود که زنان و مردان با لباس محلی حضور پیدا میکنند، گفت: بهویژه برای تنوع بیشتر عروسها و دامادها نیز در خصوصیترین جشنها از لباس محلی استفاده میکنند.
وی با بیان اینکه به یقین فراگیر شدن شیوه و رفتار پوششی مردم مازندران مبتنی بر نوع لباسهای مازندرانی شلیته، دامن و بالاپوش میتواند به اقتصاد مازندران کمک کند، تصریح کرد: علاوه بر اینکه یک بخش از هویت و اصالت را تعریف میکند به اقتصاد هم کمک کند؛ اگرچه دگرگون شدن صنعت دامداری و مدرن شدن، نبود وسایل تبدیل یکی از معضلاتی است که در مازندران وجود دارد بالا رفتن جمعیت و تغییر کردن سلیقهها از دیگر دلائل بیمهری به البسه محلی است.
وی با اشاره به اینکه از اصلیترین دغدغهای که میتوانیم به آن اشاره کنیم در شهرها و روستاها، مدارس و حتی فروشگاهها رواج لباس گیلانی بهویژه لباسهای شرق گیلان و غرب مازندران بهعنوان لباسهای بومی رواج بیشتری نسبت به لباسهای مازندرانی دارد، بیان کرد: در بسیاری از مجلس مشاهده کردم که دختران بیشتر لباس گیلانی را پوشیدند و حتی میگویند اجاره کردند و در اینجا تولید هم میشود به خاطر رنگ داشتن ماجرا بیشتر مورد توجه است.
حسننژاد تأکید کرد: بها دادن به صنایعدستی و خرید فرآوردههای دامی مثل مو و پشم دام میتواند به ترویج لباس بومی کمک کند و بسیاری از دامداران میدانم که بسیاری از پشمهای تولیدشان را میچینند و میسوزانند.
حسن نزاد بیان کرد: بازسازی نوین صنایعدستی بافندگی کرچال، چرخک، چل و بقیه موضوعات یا شبیهسازی مدرنتر کارخانهها، کارگاههای تولیدی و موظف کردن این کارخانهها و کارگاههای تولیدی استان به فرهنگسازی لباسهای بومی میتواند در ترویج لباس بومی مفید و موثر باشد.
پوشش مازندرانی را بشناسید
طوبی اصانلو مسئول مردم شناسی و ثبت میراث معنوی میراث فرهنگی مازندران در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در مورد پوشاک مازندران گفت: پوشاک زنان مازندران را مکنا یاچارقد(روسری چهارگوش گلدانها رنگ روشن)، مندل( سربند از جنس کتان سه گوش و آن را روی چارقد استفاده میکنند)، گیسبند یا موباف( بندنازک تابیده از رشتههای نخ که سفیدرنگ است برای بستن گیسوان استفاده میشد)، لچک( روسری از جنس چلوار زنان بعد ازبیرون آمدن از حمام بر سر می گذاشتند)، جمه(پیراهن نیمه بلند تا زیر باست از جنس چیت)، شله شلوار(دامن کوتاه پرچین)، تامون(نوعی شلوار با الگوی ساده به رنگ تیره)، شلیته یا دامن کوتاه(در طرحهای گل دار و جنسهای مختلف بعضی مخمل که برای عروسی کاربرد داشت)، جلزقه(جلیقه جلوباز بدون آستین یقه هفت از جنس مخمل یا ابریشم و یا فاکتوری)، چادرشو یا چادرشو( پارچه ایی مربعی شکل چهارخانه با رنگ های سبز و قرمز در قدیم برسر عروس میانداختند و از جنس ابریشم بود ولی در حالت عادی از جنس نخ و پنبه و زنان به کمر میبستند، کُش یا کلوش( از جنس لاستیک داخل آن با پارچهای قرمز رنگ است) معرفی کرد.
وی افزود: اما پوشاک مردان مازندران شامل شب کلاه یا لم کلاه و یاکلاه گوشی و گاها عرقچین، تن پوش مردانه( جمه یا پیراهن جلیقه یا جلیقه)، قوا یا قبا (از جنس کرباس یا پشم ساره)، کل لمه( جلیقه ای نمدی بدون آستین ویزه گالش ها و چوپانان)، شرف یا شال گردن( زمستانها به دور کمر میبستند )، دس جرب(دستکش پشنی)، چوخاشلوار(شلوار پشمی)، زیرشلواری یا میرجامه(با الگویی ساده به صورت راسته و کمر کشدار ) کفش چرمی یا کال چرم، گیوه یا ماهوتی( این کفش در تابستان کاربرد داشته است)، کلوش(کفش لاستیکی با آستری قرمز رنگ مانند زنان) نام برد.
مسئول مردم شناسی و ثبت میراث معنوی میراث فرهنگی مازندران با بیان اینکه میتوان گفت پوشاک زنان و مردان مازندرانی متناسب با ویژگی آب و هوای منطقه و اشتغال شان بوده افزود: به طور مثال کشاورزان و چوپانان پوشاک متفاوتی با اهالی شهر داشتند.
وی تصریح کرد: همچنین جامه ی مردان به مناسبت کارهایی که بیرون از خانه داشتند عموما از پارچههای خشن پشمی و جامههای زنان از پارچههای پنبهای دوخته میشد و در فصل سربازان هم روی پیراهن جلیقه و کت پشمی میپوشیدند.
اصانلو با اعلام اینکه زیورآلات و آرایهها هم قسمتی از تزئینات لباس زنان را تشکیل میداد که مربوط به قشر خاصی میشد و همه از آن استفاده نمیکردند، گفت: طبقات اجتماعی هر کدام به فراخور حال خود از لباسهای مخصوص خود استفاده میکردند مثلا طبقات مرفه بیشتر از جلیقه های مخمل و پارچههای ابریشمی و یا به نوعی اطلسی با تزئینات سکه دوزی شده و سربندهایی زیبا و برای نگه داشتن روسری از سرچنگک های بسیاز زیبا و فاخر استفاده میکردند.
پوشاک سنتی مازندران دستخوش تغییرات بسیاری شد
وی با تاکید بر اینکه در این سالها پوشاک سنتی دستخوش تغییرات بسیاری شد، اظهار داشت: مخصوصا در انتخاب طرح و رنگ پارچهها و سایز دامن زیرا شلیته زنان مازندرانی به دلیل شکل کار زنان منطقه ی ما تا زیر زانو بود؛ چون در شالیزار و مزرعه مشغول بودند دامن بلند برایشان دست و پاگیر بوده و نمی توانستند از این نوع پوشش استفاده کنند.
تشکیل کارگروه پوشاک بهمنظور اشاعه پوشاک اصیل ایرانی و مازندرانی
این مسئول با بیان اینکه امروزه در اکثر جشنوارهها پوشاکی مشابه با گیلان را بر تن بانوان مشاهده میکنیم که کاملا اشتباه است، یادآور شد: در سال 1401 کارگروه پوشاک با عضویت هنرمندان پوشاک سنتی مازندران و با نمایندگی اداره ارشاد و میراث فرهنگی تشکیل شد و این کمیته بعد ماهها و هفتهها هماندیشی به اجماع رسیدند و پوشاک فاخر و اصیل ایرانی تایید شد و قرار شد تولید کنندگان پوشاک سنتی از این الگو پیروی کنند و در اجلاس 2022 از این لباس رونمایی شود.
به گزارش تسنیم، با توجه به پیشرفت و مواجه با تکنولوژیهای روز دنیا و عقب نماندن از عصر فناوریهای روز مطمئنا برگشتن به آن پوشش گذشته غیرممکن خواهد بود اما نباید بهگونهای باشد که از اصل هویت خود دور شویم و با وجود آمدن فناوری به مانند هوش مصنوعی حتی میتوان به ترویج فرهنگ پوشش اصیل مازندرانی پرداخت و مهمتر این پوشش را سر جای خود قرار دهیم نه اینکه جایگزین آن البسه های دیگر استانها قرار بگیرد.
برای اشاعه بخشی از این فرهنگ ستاد بزرگداشت روز مازندران میتوانست تاثیرگذار باشد اگرچه جای خالی آن جهت معرفی پوشاک این دیار خیلی خالی بوده است.
انتهای پیام/