به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فیلم سینمایی «زیبا صدایم کن» همزمان با پنجمین روز جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و نشست خبری آن با حضور رسول صدرعاملی کارگردان، سیدمازیار هاشمی تهیهکننده و سایر عوامل فیلم در برج میلاد برگزار شد.
در ابتدای این نشست خبری، رسول صدرعاملی گفت: خاطرم هست پنج سال پیش کتاب «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسنزاده را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به من دادند و گفتند این کتاب را بخوان. وقتی آن را خواندم احساس کردم میتوان کاری از آن ساخت.
او با بیان اینکه البته قصه آن مربوط به 10-15 سال پیش بود و باید بهروزرسانی میشد، افزود: بنابراین با اجازه نویسنده کتاب این کار را آغاز کردیم. در ابتدا کامبوزیا پرتوی کار را آغاز کرد که متأسفانه او را از دست دادیم. بعد اصغر عبداللهی کار را شروع کرد و باز به نتیجه نرسید تا در نهایت میلاد و محمدرضا صدرعاملی و آرش صادقبیگی فیلمنامه را نوشتند و این تیم بیش از یک سال زحمت کشید. بعد از آن حامد علامتی بهعنوان مدیرعامل کانون پای کار آمد و اعتماد کرد. سپس بنیاد فارابی آمد و در نهایت سیدمازیار هاشمی به واسطه آشنایی من با او سر فیلم سینمایی شنای پروانه پای کار آمد و این فیلم ساخته شد.
وی ادامه داد: در حقیقت، اراده جمعی کانون پرورش فکری، مازیار هاشمی و بنیاد سینمایی فارابی باعث شد این فیلم ساخته شود. برای من مهم بود که آن مرغک کانون دوباره احیا شود و دوباره روی پرده سینما بیاید. در 50 سال گذشته خاطرات بسیار زیادی از آن مرغک داریم و دوست داشتم مردم دوباره آن را از خودشان بدانند.
سید مازیار هاشمی با اشاره به آشنایی خود با رسول صدرعاملی گفت: آشنایی من با صدرعاملی به زمانی برمیگردد که «بچه خور» را همراه با آقای محمد کارت کار کردیم. آقای صدرعاملی از جوانان بسیار حمایت میکرد و این روحیه حمایتگری او در ساخت فیلم شنای پروانه کمک زیادی کرد و در همان فیلم با هم همکاری کردیم. بعد از آن پروژه، کتاب «زیبا صدایم کن» را به من دادند و کار از آنجا شروع شد. ما از یکسال و نیم پیش شروع کردیم و تیم فیلمنامهنویسی ما حتی یک روز هم منفک نبودند.
آرش صادق بیگی، یکی از نویسندگان این اثر با اشاره به اینکه این فیلم برداشتی آزاد از کتاب فرهاد حسنزاده است گفت: نیاز بود نوجوان جدید و امروزی را در فیلم ببینیم و آقای حسنزاده، نویسنده کتاب هم به ما اجازه دادند که راحت با قصه پیش برویم و دخل و تصرف داشته باشیم.
میلاد صدرعاملی، دیگر نویسنده این فیلم نیز بیان کرد: تفاوت اصلی این بود که ما باید یک مادر را وارد قصه میکردیم و آقای صدرعاملی اصرار داشت که این اتفاق حتما رخ بدهد. میخواستیم آدمهایی را نشان بدهیم که هرکدام در طرفی از شهر پرت شدهاند و باز در کنار هم جمع میشوند. کار بسیار سختی بود که اگر درنمیآمد، قصه تأثیرگذاری خود را از دست میداد.
محمدرضا صدرعاملی نیز در ادامه گفت: درست است که خسرو بهظاهر از آسایشگاه بیرون میآید، ولی خسرو است که آدم درست قصه است و جامعه با او بهخوبی رفتار نمیکند. علاوه براین شما میبینید که این پدر و دختر همراه با هم تلاش میکنند تا سختیها را بردارند.
رسول صدرعاملی درباره معرفی یک بازیگر نوجوان دیگر به سینما بیان کرد: من تجربه کار با نوجوانان را در کارهای قبلی خود دارم و باید بپذیریم که بازیگر حرفهای 15-16 ساله نداریم. بنابراین از قبل نیت نداشتم که «ترانه» دیگری به سینما اضافه کنم. خاطرم هست که یک روز به آسایشگاه بیماران روانی که متعلق به پدربزرگ ژولیت و از موسسان آن بود رفتیم و کریستف پیشنهاد داد که برای نقش زیبا از دخترش هم تست بگیرم. خیلی خوشحالم که بعد از مدتها به بازیگری رسیدم که بسیار دانا و باهوش است. ژولیت بعد از 300 نفر که تست گرفتم پیش من آمد و در نهایت زیبای قصه خود را پیدا کردم.
ژولیت رضاعی، بازیگر این فیلم بیان کرد: اول که وارد این پروژه شدم امید زیادی نداشتم که انتخاب بشوم اما زمانی که تست دادم و انتخاب شدم بسیار خوشحال بودم. از آقای صدرعاملی تشکر میکنم که اجازه دادند چنین تجربهای داشته باشم.
کارگردان زیبا صدایم کن گفت: این فیلم یکی از سختترین پروژههای ممکن برای من و مازیار هاشمی بود. حدود هفتاد درصد فیلم خارجی بود. سر «دختری با کفشهای کتانی» هم چنین تجربهای داشتم که بسیار به من کمک کرد.
کریستف رضاعی، آهنگساز این فیلم بیان کرد: آنقدر داستان قوی است که غرق آن میشویم و کار من را راحتتر کرد. از همان ابتدا میدانستم که باید به سمت موسیقی ظریف از منظرسازی بروم.
صدرعاملی درباره دلیل حضور موضوعاتی مانند گشت ارشاد و موتورسواری زنان در فیلم بیان کرد: از قبل به این مسائل فکر شده بود. بحث ما این نبود که کار خاص و عجیبی انجام دهیم. اما شما نمیتوانید سال گذشته از میدان تجریش تا ولیعصر بیایید و پدیدههایی مانند گشت ارشاد را نبینید. دقیقاً فیلمنامهای که داشتیم به تصویر کشیده شد و این نسخه پاک و بدون دستکاری است. امیدوارم برای اکران هم دچار ممیزی نشویم. تمام نیت من این بود که تجسم و تصور مهربانی را روی پرده ببینید.
مهران غفوریان نیز توضیح داد: از آقای صدرعاملی خیلی ممنونم که این فیلم را ساخت. من یک پدر هستم و یک دختر دارم. از شما خیلی ممنونم که پدر را این طور قهرمان نشان دادید و این پدر در آخر فیلم سربلند ماند.
صدرعاملی درباره انتخاب امین حیایی نیز توضیحاتی داد و گفت: معتقدم هنوز بخش بسیار زیادی از تواناییهای امین حیایی دیده نشده است. او متاسفانه در مقطعی به بازی در فیلمهای کمدی و شبه کمدی افتاد و به همین دلیل توانایی و اقتداری که در بازیگری داشت را از دست داده بود. خاطرم هست در فیلم شب که او را مقابل دوربین داشتم به درکی از بازی او رسیدم که برایم باورنکردنی بود. علاوه بر این او اخلاق بسیار خوبی دارد که هر کارگردان و تهیهکنندهای میتواند با او همکاری کند.
وی در پاسخ به سوالی درباره انتخاب نسلی در فیلمش و استفاده از نسل زد گفت: به نظر میآید این دو نسل دهه پنجاه و زد از هم دور افتادهاند؛ ولی اینگونه نیست. اگر رابطه پدر و دختری با رفاقت و همدلی ایجاد شود، مانا خواهد بود.
او در پایان گفت: سینما بیش از هر چیزی به تهیهکننده خوب نیاز دارد و خوشحالم که در این پروژه سید مازیار هاشمی را در کنار خود داشتیم.
انتهای پیام/