چرا طبقات متوسط و آسیب‌پذیر خانه‌دار نمی‌شوند!


چرا طبقات متوسط و آسیب‌پذیر خانه‌دار نمی‌شوند!

داشتن مسکن و به تعبیر خودمانی‌تر ما ایرانی‌ها  «سقف بالای سر» که تا دیروز یک نیاز و حق مندرج در قانون اساسی بود، امروز به رؤیایی دست‌نیافتنی و تقریباً محال و پرداخت اقساط تسهیلات آن هم به دلشوره تمام‌وقت تبدیل شده است.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، داشتن مسکن و به تعبیر خودمانی‌تر ما ایرانی‌ها  «سقف بالای سر» که تا دیروز یک نیاز و حق مندرج در قانون اساسی بود، امروز به رؤیایی دست‌نیافتنی و تقریباً محال و پرداخت اقساط تسهیلات آن هم به دلشوره تمام‌وقت و شبانه‌روزی طبقات متوسط و جامعه حقوق‌بگیر تبدیل شده است.

تسهیلات یک‌میلیارد و 280 میلیون تومانی خرید مسکن که با تبلیغات رسانه‌ای و هیاهوی بسیار به مردم و متقاضیان واقعی مسکن معرفی شد، قرار بود کلیدی برای باز شدن قفل سنگین و سخت «خانه‌‌دار شدن» باشد؛ اما در حالی که اغلب خانوارها قدرت خرید و توان اقتصادی تأمین نیازهای روزمره خود را از دست داده‌اند، با نرخ سود 5/22 درصدی و بازپرداخت 12 ساله با سود 5/2 میلیارد تومانی و اقساط ماهانه‌ حدود 26 میلیون تومانی تسهیلات خرید مسکن به نظر می‌رسد به چرخه گرداب‌گونه تازه‌ای از فقر و بدهی در نتیجه دریافت تسهیلات و پرداخت اقساط کمرشکن وارد شده‌اند و طبقات متوسط و آسیب‌‌پذیر امروز این تسهیلات را نه کلیدی جادویی برای رسیدن به خانه دلخواه؛ بلکه تله‌‌ای مالی تلقی می‌کنند که هیچ تناسبی با متراژ مدنظر خانوارها، قیمت مسکن و تورم بی‌مرز آن ندارد.

صفر تا 100 وام ودیعه مسکن؛ مجردها هم مشمول شدند



آ‌ن‌ها که رؤیایشان دلشوره شد!
چند زوج جوان در گفت‌وگو با خبرنگار ما از تناسب نداشتن فاجعه‌بار و غم‌انگیز (به تعبیر خودشان) اقساط وام مسکن با توان مالی خود می‌گویند. یکی از آن‌ها به درآمد ماهانه 30 میلیون تومانی‌شان در تهران اشاره و اظهار می‌کند: با هزار امید دنبال گرفتن وام یک‌میلیارد و 280 میلیون تومانی مسکن بودیم؛ اما با شنیدن نرخ سود شوکه شدیم. وقتی در ماه نزدیک 15 میلیون تومان اجاره خانه فعلی‌مان را می‌پردازیم و در تأمین همین مبلغ هم درمانده شده‌ایم، چطور می‌توانیم در 12 سال اقساط 26 میلیون تومانی را بپردازیم؟ این رقم بیش از 80 درصد درآمد ماهانه ما بدون احتساب دیگر هزینه‌‌های زندگی، خوراک، حمل ‌و نقل و... را می‌بلعد. پس یا باید قید وام را بزنیم و یا خودمان را به چرخه تمام‌نشدنی بدهی وارد کنیم و شبانه‌روز در اضطراب پرداخت قسط باشیم.

زوج دیگری هم معتقدند اگر بنا باشد سراغ گرفتن تسهیلات مسکن بروند، با حقوق 28 میلیون تومانی‌شان (هر دو شاغل هستند) خودشان و دو فرزندشان حتی باید غذا خوردن و زنده ماندن را فراموش کنند!  

زوج دیگری هم می‌گویند: فکر می‌‌کردیم با وام می‌‌توانیم خانه بخریم و خیالمان راحت شود؛ اما حالا هر ماه باید قرض کنیم تا قسط بدهیم و بچه‌ها را از کلاس ‌هایشان محروم کردیم؛ چون پولی برایمان نمانده است.

قسط مسکن؛ خدمتی دیگر به مرفهان  
نگاهی به مجموعه آمارها نشان می‌دهد میانگین درآمد ماهانه خانوارهای شهری حدود 20 میلیون تومان است و بر این اساس اقساط وام مسکن حتی برای زوج‌‌های شاغل با درآمد بالاتر هم غیرقابل پرداخت بوده و افزون بر چنین اقساط سنگینی، عملاً خاصیت خود را در بازار مسکن کلانشهری مانند تهران از دست داده است.

بنا به تحلیل برخی کارشناسان مسکن، با تسهیلات فعلی شاید بتوان 12 تا 15 متر خانه خرید و این یعنی برای خرید یک آپارتمان 50 متری، متقاضی باید حدود 4 میلیارد تومان هم از جیب خود بپردازد و ضروری است از سیاست‌گذاران پولی و مسکنی پرسید کدام زوج کارگر یا کارمندی توان پرداخت این مبالغ را دارد؟

برخی کارشناسان هم معتقدند اقساط مسکن بیش از دو برابر حداقل حقوق یک کارگر است. بر اساس ارزیابی این کارشناسان تسهیلات مسکن (با فرض خوشبینانه و میانگین قیمت 50 میلیون تومانی در هر مترمربع) فقط برای خرید 25 متر خانه و به تعبیر بهتر یک اتاقک آن هم در 12 سال کاربرد دارد.

خبرگزاری ایسنا هم در گزارشی می‌نویسد: وام یک‌میلیارد و 280 میلیون تومانی مسکن به نوعی مهم‌ترین و بیشترین تسهیلات خرید مسکن محسوب می‌‌شود؛ اما این مبلغ نیز هیچ تناسبی با قیمت‌ها در بازار مسکن ندارد و با توجه به قیمت‌‌های پیشنهادی فروش آپارتمان در تهران که هم‌‌اکنون به حدود 114 میلیون تومان در هر مترمربع رسیده، برای خرید یک آپارتمان 50 متری در پایتخت به طور میانگین باید 5 میلیارد و 700 میلیون تومان هزینه کرد که وام یک‌میلیارد و 280 میلیون تومانی کمتر از یک‌چهارم قیمت آن را پوشش می‌دهد! بر اساس این گزارش تا حدود یک دهه گذشته وام‌‌ها بخش قابل توجهی از قیمت مسکن را پوشش می‌‌داد؛ چرا که قیمت مسکن تا این حد بالا نرفته بود. به طور مثال با 25 میلیون تومان می‌‌شد در تهران آپارتمان خریداری کرد که نزدیک 18میلیون تومان وام می‌‌دادند؛ اما اکنون یک‌میلیارد و 280 میلیون تومان تناسب چندانی با قیمت مسکن ندارد و افزون بر این‌ به خاطر سود بالای این وام، متقاضی توان پرداخت اقساط حدود 26 میلیون تومانی آن را ندارد.

از نگاه تحلیلگران اینکه تسهیلات مسکن به گرداب بدهی و مایه اضطراب تمام‌وقت در میان متقاضیان مسکن تبدیل شده، می‌تواند تشدید نابرابری اجتماعی و فقر را هم در پی داشته باشد و بر این اساس به نظر می‌رسد باز هم این تسهیلات در راستای تأمین منافع طبقات مرفه که توان بازپرداخت اقساط را دارند، عمل می‌کند ضمن اینکه سیاست‌‌های تسهیلات مسکن فعلی، دهک‌‌های کم‌‌درآمد را نادیده می‌‌گیرد و طرح‌هایی مانند نهضت ملی مسکن هم به دلیل مشکلات اجرایی و کندی پیشرفت، نتوانسته‌‌اند نیاز این گروه‌‌ها را برآورده کنند و این را نباید از یاد برد.

علاوه بر انتقادهایی که کارشناسان و مردم در کف خیابان‌ها به تسهیلات مسکن دارند، ذکر چند نکته ضروری به نظر می‌رسد؛ از جمله اینکه وقتی اقساط وام بیش از 50 درصد درآمد خانوار را می‌بلعد، عملاً غیرقابل بازپرداخت است و بنا بر استاندارد جهانی، اقساط وام نباید بیش از 30 درصد درآمد ماهانه باشد؛ اما در ایران این نسبت برای بسیاری از خانوارها به 80 تا 100 درصد می‌رسد!نکته قابل توجه دیگر برای محرز شدن ناکارآمدی تسهیلات مسکن در کشور این است که نرخ سود حدود 23 درصدی با بازپرداخت 12 ساله، سود مرکب سنگینی (سود بر سود تسهیلات) ایجاد می‌کند و متقاضی باید دو برابر مبلغ وام را به بانک برگرداند.

حال آنکه در بسیاری از کشورها، وام‌‌های مسکن با نرخ سود زیر 5 درصد ارائه می‌‌شوند.

«شعارزدگی مسکنی» کافی است!
در حالی که مسکن فقط یک کالا نیست؛ بلکه پایه امنیت و آرامش خانواده‌‌هاست، به نظر می‌رسد زمان بیداری سیاست‌گذاران مسکنی و پولی کشور و مطالبه راه‌حل‌های واقعی به جای شعارزدگی فرارسیده است.

به عقیده کارشناسان، یکی از راهکارهای خلاقانه، عملی و مؤثر برای خانه‌دار کردن طبقات متوسط و آسیب‌پذیر، تسهیلات پلکانی و متناسب با درآمد است به طوری که اقساط وام به‌ صورت پلکانی و در سال‌های آینده افزایش یابد تا فشار اولیه پرداخت اقساط کاهشی شده و با افزایش درآمد خانوار هماهنگ شود. افزون بر این اگر امکان پرداخت وام‌های شراکتی میان اعضای خانواده یا دوستان و با هدف تقسیم اقساط فراهم بیاید، امکان خرید آپارتمان‌های بزرگ‌تر برای خانوارها بیشتر می‌شود.کاهش نرخ سود تسهیلات برای دهک‌های پایین و تخصیص یارانه مسکن به این گروه‌ها، ترکیب وام با کمک‌‌های بلاعوض، اجاره به شرط تملیک، افزایش عرضه زمین و مسکن ارزان‌قیمت و تسریع در اجرای پروژه‌‌های عمرانی که قیمت تمام‌ شده مسکن را کاهش می‌دهد و راهکارهایی از این دست هم از نگاه تحلیلگران می‌تواند کاهش فشار مالی ناشی از پرداخت اقساط و در نهایت آسان‌تر شدن دسترسی مردم به مسکن را در پی داشته باشد.

منبع: قدس

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
تبلیغات