حوزه پیشرو و سرآمد ـ ۲ | «قداستِ مجاهدت»
رهبر معظم انقلاب اسلامی با تأکید بر سیرهی نبوی در تشکیل دولت در یثرب، مفهوم «قدسیسازی از میدان سیاست» را بازتعریف میکنند.
به گزارش گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، سجاد انجمشعاع در یادداشتی با عنوان «حوزه پیشرو وسرآمد(2)|قداستِ مجاهدت» نوشت: در آستانهی صد سال دوم از حیات حوزه علمیه قم، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در فرازهایی از منشور «حوزه پیشرو و سرآمد»، پرده از دغدغهای ژرف و تاریخمند برمیدارد؛ دغدغهای که میتوان آن را «تقدّسزدایی خزنده از جهاد سیاسی» نام نهاد. نگرانی از تحجّر، تقدّسنمایی و گسست دین از سیاست، یک فراخوانی برای بازخوانی بنیادین از نسبت «قداست و کنشگری» در حوزه علمیه است. این بازخوانی، بیش از آنکه صرفاً پاسداری از سنت باشد، ناظر به طراحی خطوطی راهبردی و تمدنساز برای نقش روحانیت در زیستجهان سیاسی ایران است؛ خطوطی که بر شالودهی «قداست مجاهدت» استوار است.
رهبر انقلاب، با تأکید بر سیرهی نبوی در تشکیل دولت در یثرب، مفهوم «قدسیسازی از میدان سیاست» را بازتعریف میکنند. ایشان با عبور از قرائتهای محافظهکارانه که قدسیت را در انزوا، کنارهگیری و خلوتنشینی جستوجو میکنند، قدسیت را در میدانِ جهاد و در قلب تحولات اجتماعی و سیاسی میبیند. این روایت یک بنیان نظری برای ساختار حوزه در دوران جدید است؛ آن هم در شرایطی که پروژه «حذف نرم روحانیت از معادلات قدرت» از سوی جریانهای نفوذی و نئواستعماری با شدت دنبال میشود.
این قرائتِ جدید، در نسبت با تحجّر، ساختارشکن است؛ چرا که تحجّر را یک پروژه استراتژیک برای سترونسازی حوزه میداند. تحجّر در این معنا، همان «نئوتقدّسگرایی سکولار» است؛ جریانی که با ابزار زهدنمایی، کنارهگیری از عرصه سیاست را نشان عقلانیت دینی معرفی میکند. این جریان، با القای اینکه حضور در سیاست موجب «دنیاگرایی روحانیت» میشود، عملاً میدان را برای سلطه تکنوکراسیهای وابسته، نخبگان غیرمتعهد و جریانهای سکولار خالی میسازد.
در این چارچوب، باید قداست را در کنش فعالانه سیاسی جستوجو کرد. قداست دین، همانگونه که رهبر انقلاب میفرمایند، بیش از همه در میدانهای جهاد فکری، سیاسی و نظامی تجلّی مییابد. این تعبیر، تحت عنوان یک نظریه دینیِ سیاسی، مؤلفهای جدید از «فقه تمدنی» را به ما معرفی میکند؛ فقهی که میان عبادت و سیاست، مسجد و دولت، ورع و ولایت، دوگانگی نمیبیند.
در پرتو همین نگاه است که میتوان تحلیل کرد چرا در فتنههای معاصر از 88 تا آشوبهای 98 و 1401 پروژه «روحانیتزدایی» بهشدت دنبال شد. تلاش برای ترسیم یک حوزه عزلتنشین، جدا از مردم، و محدود در طاقچه تفقه، در واقع تلاشی برای تجزیه تاریخی حوزه از تمدنسازی اسلامی است. این تلاش از منظر یک هدف سیاسی برای «قدرتزدایی از حوزه» صورت میگیرد.
رهبر انقلاب، با طرح گزارههایی همچون «ورود به میدان سیاست، تثبیت قداست دین است»، بر لزوم تحول گفتمانی در درون حوزه تأکید دارند. این تحول، تنها با بازسازی نظریِ نقش حوزه در حکمرانی اسلامی ممکن است. حوزه در قرن جدید، دیگر صرفاً متکفّل تولید فقه فردی نیست، بلکه باید به فقه حکمرانی، فقه امنیت، فقه رسانه و فقه عدالت اجتماعی بپردازد؛ و این، مستلزم بازیابی مشروعیت دخالت حوزه در سیاست است.
از این منظر، میتوان این منشور«حوزه پیشرو و سرآمد» را «مانیفست جهاد معنوی» نامید؛ بیانیهای که هم «فلسفهی نقش روحانیت در نظم آینده جهان اسلام» را بازتعریف میکند، و هم نسبت تازهای میان قداست و قدرت، معنا و سیاست، اخلاق و جهاد ارائه میدهد.
در نهایت، حوزه علمیه باید بهجای پرهیز از خطر، دل به دریای خطر بسپارد؛ چراکه آنکس که از بیم آلوده شدن، جام جهاد را فروگذارد، در حقیقت تقدّس را به خاک سپرده است. صد سال دوم حوزه، صد سال مواجهه مستقیم با جهان واقعی است؛ جهانی که در آن، قداست تنها با مجاهدت تضمین میشود، نه با انزوا.
انتهای پیام/