به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد، تلفن زنگ میخورد و یکی از دوستان رسانه ای از یک دیدار مادر و دختری خبر میدهد؛ دیداری متفاوت آن هم در آستانه سالروز شهادت شهید جمهور عزیزمان، شهید آیت الله رئیسی، بی مهابا و بدون در نظر گرفتن دغدغههای روزانه راهی مکان دیدار میشوم؛ قرارمان در یکی از محلات پایین شهر مشهد است، محله خواجه ربیع،خیابان ایثارگران؛ اهالی رسانه یکی پس از دیگری آمدند بانوانی که هرکدامشان به نوعی در حوزه رسانه شاخص بودند چه در رسانههای مکتوب و تصویری و چه در خبرگزاریها و فضای مجازی...
وارد کوچه که شدم رنگ و بوی سادگی خانهای قدیمی نظرم را جلب کرد، همان خانه بود که تصویرش را برای اولین بار در فضای مجازی آن هم در روزهای شهادت شهید رئیسی دیده بودم، خانه ای کوچک در دل یک محله شلوغ و پر رفت و آمد؛ که خلوت بودن به آن غریبه است و هر ساعت از روز که به این محله سر بزنیدبوی زندگی را در آن حس میکنید؛ برایم سوال بود چطور شهید جمهور هفته ای یکبار در این محله رفت و آمد داشته است و مردم متوجه حضورشان نمیشدند؛ آری اینجا منزل مادر شهید جمهور عزیزمان است.
یک خانه کوچک و قدیمی و در عین حال بسیار بسیار ساده اما گرم و دلنشین، که قطعا گرمای آن به دلیل حضور خورشید آن خانه یعنی مادر شهید جمهورمان بود و حضور شهیدی که در این خانه رفت و آمد داشته است؛ به راستی که گرما و صمیمیت و حس خوب هر خانه ای به دلیل وجود صاحبان آن خانه است و منزل مادر شهید جمهور یکی از همین خانهها بود که بوی صمیمیت و سادگی و اخلاص از در و دیوار و پنجرههای آن میپیچید.
با بانوان رسانه وارد منزل مادر شهید جمهور شدیم منزلی که ورودی آن تصویری از عکس شهید حاج قاسم و شهید آیت الله رئیسی بود و در حیاط کوچکش باغچه ای پر از گلهای قرمز، وارد خانه که شدیم مادر شهید جمهورمان که این روزها در غم ابراهیم شهیدش به سر میبرد روی تخت نشسته بود و از حضورمان با گرمی استقبال کرد؛ روی دیوار خانه چند قطعه عکس از شهید جمهورمان بود و چند عکس قدیمی تر که به نظر عکس پدر شهید جمهور بود؛ همه دور تخت مادر شهید نشستیم تا دیدار مادر دختریمان صمیمی تر و خودمونی تر باشد.
بانوان رسانه سوال میپرسیدند و مادر شهید جمهورمان با وجود کسالت و غم ابراهیم شهیدش اما پاسخ تک تک سوالات بانوان رسانه را با همان لهجه شیرین مشهدی و بیان ساده اش میداد در ادامه روایت مادر شهید رئیسی از شهید جمهور عزیمان را در آستانه نخستین سالگرد شهادتشان بخوانید.
روایت مادری از فرزندی مؤمن، متواضع و خدمتگزار
مادر شهید آیت الله رئیسی در این دیدار، با بیان اینکه هنوز باور شهادت فرزندش برایش دشوار است، اظهارداشت: پس از شنیدن خبر شهادت ابراهیم، حال روحی و جسمیام به شدت آسیب دید؛ روزی نیست که به یادش نیفتم؛ تمام خاطراتم با او شیرین است؛ مهربانیاش بینظیر بود؛ هرچه از او میخواستم، بیدرنگ انجام میداد؛ مرا به سفرهای زیارتی مکه و کربلا برد و همیشه احترام و محبتش را نشان میداد.
وی با اشاره به تربیت دینی و انس شهید رئیسی با قرآن افزود: پسرم از کودکی اهل درس و تهذیب بود؛ از ششسالگی وارد مسیر تحصیل شد، آن هم با اجازه من و علاقهمندی خودش؛ همیشه حواسش به درس و مسئولیتهایش بود؛ پیش از خروج از منزل، زیارت آل یاسین، عاشورا، ندبه و امینالله میخواند؛ انس او با قرآن و دعا مثالزدنی بود.
مادر شهید آیت الله رئیسی ادامه داد: ابراهیم خصلتهای اخلاقی بسیار نیکویی داشت؛ به طور مثال هرچقدر در موقعیتهای اجتماعی بالاتری قرار میگرفت، فروتنیاش بیشتر میشد. غرور نداشت، اهل تکبر نبود. حتی در سفرهای کاری، ترجیح میداد تنها و بدون تشریفات برود و وقتش را صرف انجام وظیفه کند.
وی با بیان اینکه تنها یکبار خواب پسرم را دیدم، آن هم خیلی کوتاه، عنوان کرد: این یک سالی که از شهادت ابراهیم گذشته، برای من مثل 10 سال بوده است؛ هنوز هم منتظرم در خانه باز شود و با لبخند همیشگیاش وارد شود.
مادر شهید رئیسی در پایان، با تأکید بر ضرورت توجه به ارزشهای اخلاقی و دینی، به نسل جوان به ویژه بانوان توصیه کرد: به پدر و مادر خود احترام بگذارید، حجاب خود را حفظ کنید و در زندگی مشترک، اهل مدارا و گفتوگو باشید، اینها ارزشهایی است که ابراهیم همواره به آنها پایبند بود.
گفتنی است، این دیدار در فضایی صمیمانه و معنوی برگزار شد و بانوان رسانهای مشهد با قرائت فاتحه، یاد و خاطره شهید آیتالله رئیسی را گرامی داشتند.
انتهای پیام/282