به گزارش خبرنگار تسنیم از ساری، در جغرافیای زیبای شمال ایران، جایی که طبیعت سرسبز و مردمی مهماننواز همواره در انتظار خدمات و توسعهای متوازن هستند، نقش مسئولانی که به دور از شعار و ظاهرسازی، با نگاهی جهادی و عمیق به مسائل مردم مینگرند، بیش از پیش برجسته میشود. آیتالله شهید سید ابراهیم رئیسی، با رویکردی که خدمت را نه صرفاً وظیفهای اداری بلکه رسالتی مقدس میدانست، در طول دوران خدمت خود بهویژه در سفرهای استانیاش به شمال کشور، اثبات کرد که جهاد و کار جهادی میتواند چراغ راه آبادانی و امید در دل مردمی باشد که سالها از کمتوجهی و مشکلات زیرساختی رنج بردهاند.
در این میان، مازندران به عنوان یکی از استانهای استراتژیک شمالی، میزبان آخرین سفر استانی شهید رئیسی بود؛ سفری که بیش از هر چیز، نمایانگر تعهدی بیوقفه برای شنیدن صدای مردم و پاسخ به نیازهای واقعی آنان بود. از توسعه زیرساختهای حیاتی همچون آبرسانی و راههای روستایی گرفته تا حمایت از کشاورزان، کارگران و معلمان، این سفر و اقدامات جهادی همراه آن، نقشی بیبدیل در پیوند دوباره دولت با مردم و خلق تحولات ماندگار ایفا کرد.
خدمت جهادی در شمال، معنایی فراتر از پروژههای عمرانی داشت؛ نشانهای از همدلی، تلاش خالصانه و عزم راسخ برای رفع محرومیت و شکوفایی ظرفیتهای بکر منطقه بود که شهید رئیسی با بصیرت و ایثار، در دل طبیعت و میان مردمی که به خدمت او نیاز داشتند، به منصه ظهور رساند.
حضور در دل مردم، نه فقط در قاب دوربین
در این سفر، آنچه بیش از همه در خاطر مردم ماند، نه نشستهای رسمی، بلکه حضور بیادعا و مستقیم شهید رئیسی در میان اقشار مختلف مردم بود؛ از کشاورزان خسته از نوسانات بازار گرفته تا کارگران کارخانههای خاموش و معلمان فراموششده در حاشیه جلسات توسعه.
صدای خاموش کشاورزان شنیده شد
حاج علی، کشاورز بابل، با صدایی پر از بغض میگوید:وقتی رئیسجمهور آمد سر زمینهای شالیزاری، نه فقط به عنوان یک مقام دولتی، بلکه مثل یک پدر با ما حرف زد. درباره مشکلات برنج، واردات بیرویه، و سود دلالان صحبت کرد. برای اولین بار حس کردیم کسی هست که فقط نگاهمان نمیکند، بلکه صدایمان را میشنود.
معلمها فراموش نشدند
زهرا، معلمی از ساری، به خاطر دارد که در جلسه شورای اداری استان، شهید رئیسی در میان انبوه مسائل، از آموزشوپرورش آغاز کرد. «او گفت معلم ستون توسعه است. از مشکلات معیشتی و شأن معلم حرف زد. برای ما که سالها در حاشیه بودیم، همین شنیدهشدن، یک اتفاق بزرگ بود.»
کارخانه خاموش، دوباره جان گرفت
حسن، کارگر کارخانه نساجی قائمشهر، با چشمانی براق از اشتیاق میگوید: «سالها بود بیکار بودیم. هیچکس به ما توجه نمیکرد. اما وقتی شهید رئیسی آمد، خودش شخصاً پیگیر راهاندازی مجدد کارخانه شد. چند ماه بعد، دوباره سوت تولید به صدا درآمد. ما مدیون همت و پیگیری او هستیم.»
رئیسجمهوری که میان مردم میزیست
یوسف نوری، استاندار پیشین مازندران، درباره رفتار متفاوت شهید رئیسی میگوید: «ایشان دنبال افتتاحهای نمایشی نبود. میخواست درد مردم را بشنود و همانجا تصمیم بگیرد. تأکید داشت که فقط در مرکز استان نمانیم، به مناطق محروم برویم. در شورای اداری، بدون ملاحظه سیاسی از برخی مدیران کمکار انتقاد کرد. نگاهش این بود: اگر مدیر، دردمند مردم نباشد، شایسته این میز نیست.»
شهید جمهور؛ زنده در دل مردم
آخرین سفر استانی شهید آیتالله رئیسی به مازندران، تنها یک مأموریت رسمی نبود، بلکه تبلوری از یک نگاه متفاوت به مفهوم ریاستجمهوری بود؛ نگاهی که خدمت را نه در گفتار، بلکه در عمل، نه در پوستر، بلکه در پل، جاده، مدرسه و کارخانه میجست.شخصیتی که ساده زیست، خالصانه عمل کرد، و تا لحظه شهادت، بار مسئولیت مردم را بر دوش کشید. مردی که اگرچه دیگر در میان ما نیست، اما خاطره او، در دل مردم مازندران، همچون نسیمی بهاری، زنده و جاری است.
انتهای پیام/