حجتالاسلام حجت ذبیحیفر، معاون پژوهش مدرسه علمیه آیتالله نمازی خوی، در گفتوگو با خبرنگار حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم، سنتهای پژوهشی در حوزههای علمیه شیعه را تداوم یک روش علمی و نظاممند هزارساله توصیف و تأکید کرد: این سنتها تنها روش تحقیق نیستند، بلکه چارچوبهای معرفتی و فلسفی هستند که نحوه مواجهه پژوهشگر دینی با متون وحیانی و عقل را شکل میدهند.
وی با اشاره به ریشههای تاریخی سنتهای پژوهشی حوزههای علمیه گفت: حوزههای علمیه شیعه، به ویژه مراکز شناختهشدهای مانند قم و نجف، طی قرنها به یک روششناسی نظاممند و پیچیده دست یافتهاند که مبنای آموزش و پژوهش را شکل میدهد. این سنتها، در طول زمان تکامل یافته و به پژوهشگر حوزوی امکان میدهد مسائل دینی، اجتماعی و عقلانی را با دقت و عمق تحلیل کند.
استاد حوزه علمیه افزود: سنتهای پژوهشی حوزه، نه تنها مجموعهای از روشها بلکه مجموعهای از چارچوبهای معرفتی هستند که نحوه مواجهه عالم دینی با منابع وحیانی و ابزارهای عقلانی را مشخص میکنند. هر سنت پژوهشی، لایههای علمی و فلسفی خاص خود را دارد و در مجموع، یک سیستم یکپارچه پژوهشی را شکل میدهد.
سنت فقهالحدیث: بنیان نقد متن و سند
حجتالاسلام ذبیحیفر توضیح داد: سنت فقهالحدیث، یکی از کهنترین و پایهایترین سنتهای پژوهشی حوزه است که قدمتی به طول تدوین حدیث دارد. این سنت از قرون سوم و چهارم هجری شکل گرفت و هدف اصلی آن، احراز اعتبار احادیث از دو منظر سند (زنجیره راویان) و متن (محتوای حدیث) بود. علوم رجال، ابزاری اساسی برای بررسی راویان و تعیین صحت یا ضعف احادیث، از همان دوران توسعه یافت. آثار مهمی همچون رجال الکشی و فهرست شیخ طوسی نمونههایی از این تلاشهای اولیه هستند. این سنت، با ارائه نظام نقد داخلی و نقد خارجی، قرنها قبل از ظهور روشهای نقد تاریخی در جهان مدرن، ابزار علمی منحصربهفردی برای پژوهشگران حوزه فراهم کرد.
وی تأکید کرد: فقهالحدیث به پژوهشگر حوزه امکان میدهد نه تنها به محتوا بلکه به اعتبار تاریخی و اجتماعی روایتها نیز توجه کند و این نگاه چندبعدی، پایهای برای پژوهشهای عمیقتر در سایر حوزههای علوم دینی فراهم میآورد.
سنت فقهالاصول: معماری استنباط
حجتالاسلام ذبیحیفر افزود: اگر فقهالحدیث مصالح ساختمان پژوهش را فراهم میکند، علم اصول فقه نقشه معماری و سازه است. این سنت قواعد و اصول استنباط احکام از منابع دینی مانند کتاب، سنت، عقل و اجماع را مشخص میکند و پژوهش حوزوی را از سطح نقل محوری صرف به فرآیندی تحلیلی و استدلالی ارتقا میدهد.
وی به نقاط عطف تاریخی این حوزه اشاره کرد: آثار سید مرتضی و شهید ثانی پایههای فقه اصول را مستحکم کردند و شیخ مرتضی انصاری با تألیف فرائد الاصول مباحثی همچون اصالت البرائه و اصالت الاشتغال را مطرح کرد که باعث شد روش پژوهش حوزوی به سطحی از دقت منطقی و تحلیلی برسد. این سنت باعث شد پژوهشگر حوزوی، مسائل فقهی را با نگاه انتقادی، تحلیلی و مبتنی بر استدلال منطقی بررسی کند.
سنت تفسیر قرآن: لایههای معناشناسی
وی توضیح داد: پژوهش در حوزه تفسیر قرآن، سنتهای چندلایهای دارد. تفسیر روایی اولیه مانند آثار عیاشی و قمی، بر گردآوری و تبیین آیات با استفاده از احادیث متکی است. در مقابل، تفسیر عقلی-اجتهادی مانند تبیان شیخ طوسی به تحلیل لغوی، ادبی و استنباط احکام میپردازد. اوج این سنت پژوهشی را میتوان در اثر المیزان سید محمدحسین طباطبایی مشاهده کرد که با روش تفسیر قرآن به قرآن و تلفیق آن با برهانهای فلسفی و کلامی، یک سیستم پژوهشی نوین و جامع ارائه داد.
حجتالاسلام ذبیحیفر افزود: این سنتها نشان میدهد که پژوهش حوزوی همواره به دنبال کشف لایههای عمیق معنا و استنباط دقیق احکام است و میتواند پاسخگوی مسائل جدید جامعه باشد.
سنت کلام استدلالی و فلسفه اسلامی: دفاع عقلانی از باورها
وی تصریح کرد: سنتهای کلامی و فلسفی حوزه شیعه، از مناظرات کلامی متکلمانی مانند شیخ مفید در قرون اولیه تا حکمت متعالیه ملاصدرا در قرن یازدهم، نشان از دفاع عقلانی از باورها دارد. ملاصدرا با آثار اسفار اربعه و روش برهان، عرفان و قرآن، پژوهش حوزوی را به یک روش ترکیبی، منطقی و فلسفی ارتقا داد که هنوز در دروس فلسفه و کلام تدریس میشود.
حجتالاسلام ذبیحیفر خاطرنشان کرد: این سنتها نه تنها برای آموزش و تربیت طلاب اهمیت دارد، بلکه به پژوهشگر حوزوی امکان میدهد به صورت یکپارچه از ابزارهای مختلف برای تحلیل مسائل اجتماعی، فرهنگی و دینی بهره گیرد. این روش ترکیبی، پژوهش حوزوی را با چالشهای فکری و اجتماعی زمانه مرتبط نگه میدارد و باعث شده حوزههای علمیه شیعه تا امروز زنده و پویا باقی بمانند.
سه پایه اساسی سنتهای پژوهشی حوزه
وی در پایان سه پایه اصلی سنتهای پژوهشی حوزه را برشمرد، همچون «تداوم تاریخی»؛ پیوند زنده با میراث علمی گذشتگان، نه به عنوان متونی مرده، بلکه به عنوان متونی که دائماً نقد، بازخوانی و تحلیل میشوند. «نظام سلسلهمراتبی»؛ آموزش مرحلهای از مقدمات تا سطح و خارج که موجب درونیسازی روش پژوهش در طلاب میشود. «ترکیب روشها»؛ پژوهشگر حوزوی میتواند همزمان از ابزارهای رجالی، قواعد اصولی و بینشهای فلسفی برای تحلیل مسائل بهره گیرد.
وی تأکید کرد: این ساختار منسجم باعث شده حوزههای علمیه نه تنها به عنوان نهادهای آموزشی بلکه به عنوان مراکز پژوهشی زنده و پویا با یک روش مشخص و کارآمد تا به امروز به حیات علمی خود ادامه دهند.
انتهای پیام/