به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، به مناسبت دو سالگی نبرد تاریخی طوفان الاقصی، در ادامه تحلیلهای محافل منطقهای درباره ابعاد این عملیات و نتایج آن، ابراهیم امین، سردبیر روزنامه لبنانی الاخبار به بررسی درسهایی که این نبرد تاریخی داشت پرداخت که به شکل زیر است.
ریشههای نژادپرستی صهیونیستها مقابل اعراب و مسلمانان
محمود درویش، شاعر فلسطینی عادت داشت همواره در مورد سخنرانیهای یاسر عرفات، رئیس فقید تشکیلات خودگردان فلسطین شوخی کند و همیشه میگفت «خدا را شکر که اسرائیل حرفهای یاسر عرفات را باور ندارد، در غیر این صورت صهیونیستها هر روز ما را بمباران میکردند و هیچکس را زنده نمیگذاشتند». اینجا ماجرا از آن قرار است که طرز فکر صهیونیستها همواره مبتنی بر ادعای برتری بزرگ آنها بر اعراب و مسلمانان به طور کلی و فلسطینیها به شکل ویژه بوده است.
در واقع صهیونیستها طوری با اعراب، مسلمانان و به ویژه فلسطینیها رفتار میکردند که انگار آنها اصلا لیاقت زندگی ندارند و همیشه می گفتند که آنها نه لیاقت زندگی دارند و نه میتوانند با اسرائیل بجنگند.
رژیم صهیونیستی در همه جنگهایی که از زمان آغاز اشغالگری خود در فلسطین، علیه اعراب به راه انداخت، هدفش یادآوری این موضوع به عربها و مسلمانان بود که آنها بسیار پایینتر از اسرائیل هستند و هیچ حقی برای داشتن رویای فلسطینی ندارند. میزان توحش صهیونیستها از جنگی به جنگ دیگر متفاوت بود و هدف واقعی آنها پایان دادن به موجودیت فلسطین از همان ابتدا بود؛ به طوری که اصلاً ایده تشکیل کشور فلسطین شکل نگیرد و همچنین اعراب حتی به این فکر نکنند که حقوقی برای خودشان دارند.
شوکی که حزب الله در لبنان و فلسطین به اشغالگران وارد کرد
اما رژیم صهیونیستی در طول ربع قرن گذشته، با واقعیتهای متفاوتی مواجه گشته و متوجه شد که هیچ راه حلی برای معضل لبنان وجود ندارد. به دنبال عقب نشینی ذلت بار صهیونیستها از لبنان در سال 2000، آنها از تاثیر این دستاورد مقاومت لبنان بر فلسطینیها غافل شدند و کمتر از یک سال بعد، همزمان با آغاز انتقاضه دوم فلسطین، فهمیدن که مردم فلسطین گزینهای جز تشدید مقاومت نیافتهاند و مقاومت را تنها گزینه واقع بینانه برای دستیابی به حقوق خود میدانند.
حتی خود یاسر عرفات که تصور میکرد از طریق توافقهای اسلو، اسرائیل را فریب داده، متوجه شد که این رژیم حاضر به دادن هیچ پاداشی به او نیست و هیچکس علاقهای به تقویت حکومت نوپای وی ندارد. در واقع او میتوانست پیشرفت پروژه رژیم صهیونیستی برای اشغال همه فلسطین را جلوی چشمان خودش ببیند و بنابراین تصمیم گرفت مبارزان مقاومت از جنبش فتح را آزاد کند و ارتباط با نیروهای مقاومت در لبنان و فلسطین را از سر گرفت.
در آن زمان یاسر عرفات به کسانی که نگران بودند گفت «پیروزی حزب الله در لبنان بر اسرائیل زمینه ساز انتفاضه دوم فلسطین بوده است». در واقع عرفات به این ترتیب به مردم فلسطین و همه جهان گفت که مقاومت مسلحانه یک گزینه اجتناب ناپذیر است. با این حال او میدانست که دشمن به همه نیروهای مسلح وابسته به تشکیلات خودگردان فلسطین مشکوک است و صدها نفر را کشته و دستگیر کرده و در نهایت خود یاسر عرفات را هم به قتل رساند.
اشتباه بزرگی که اسرائیل درباره مقاومت فلسطین مرتکب شد
اما سرنوشت فلسطینیها رقم خورد و رژیم صهیونیستی دیگر نتوانست مقابل آنها بایستد و همان اتفاقی که در سال 2000 برای ارتش اشغالگر در جنوب لبنان اتفاق افتاده بود، در سال 2005 برای این رژیم در نوار غزه تکرار شد و صهیونیستها به شیوهای عقب نشینی کردند که تصور میکردند بعد از آن مقاومت در غزه متوقف خواهد شد و این باریکه را کاملاً تحت محاصره قرار دادند.
اما آنچه که اتفاق افتاد این بود که مقاومت به کار و تلاش خود برای رسیدن به حقوقش ادامه داد، مقابل دشمن ایستاد و پروژه سازش با صهیونیستها را اساساً از بین برد. در این مدت رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت به جاهطلبیهای خود ادامه دهد، فلسطینیها را از بین ببرد و همزمان با آن به کسانی که در جبهه شمالی فلسطین اشغالی او را تحقیر کرده بودند (اشاره به حزب الله لبنان) ضربه بزند.
اولین نقطه اوج این اقدامات اسرائیل و تلاشهای آن برای جبران شکست و حقارت خود، جنگ جولای 2006 بود اما نتیجه این جنگ هم چیزی جز شکست نشد و نه تنها نقشه صهیونیستها را ناکام گذاشت؛ بلکه یک پروژه عظیمتر آمریکایی (اشاره به پروژه خاورمیانه جدید) که به کل منطقه مربوط میشد را مختل کرد.
بعد از آن رژیم صهیونیستی به همان استراتژی سرکوب روزانه فلسطینیان در سراسر این سرزمین ادامه داد و همواره یک برنامه آشکار برای حمله نظامی علیه نوار غزه داشت و همزمان با آن بزرگترین برنامه امنیتی را علیه دشمنانش که وارد مرحله رشد محور مقاومت شده بودند، اجرا میکرد.
رژیم اشغالگر در این مدت ترورهای گستردهای را در لبنان و سوریه و سایر کشورهای عضو محور مقاومت انجام داد و همواره تلاش میکرد به حزب الله که قویترین دشمن در همسایگی فلسطین اشغالی بود ضربه بزند، اما هر بار ناکام میماند.
به این ترتیب رژیم صهیونیستی عمده تلاشهای خود را در داخل فلسطین اشغالی متمرکز کرد و به آپارتاید علیه مردم فلسطین ادامه میداد. صهیونیستها تسلیم شدن محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین را نشانهای از خستگی مردم فلسطین تلقی کردند و معتقد بودند که مبارزه این مردم برای لغو محاصره غزه جدی نیست و بنابراین به باج گیری بیشتر از فلسطینیها متوسل شدند.
اما دشمن صهیونیستی هرگز تصور نمیکرد که در غزه افرادی باشند که متفاوت از محمود عباس و تشکیلات او فکر میکنند. رژیم صهیونیستی که از سال 2000 درس نگرفته بود، به نظر میرسید که از اتفاقات سال 2006 هم چیزی نیاموخته است و همچنان به دست کم گرفتن مقاومت ادامه میداد و به درسهایی که مقاومت غزه از تجربه مقاومت لبنان گرفته بود، توجه نداشت.
طوفان الاقصی چگونه ورق را برگرداند؟
این رژیم حتی به بررسی جدی درسهای جنگ مقاومت علیه اشغالگری آمریکا در عراق هم نمیپرداخت و آن را چیزی بیش از یک مشکل خاص خود آمریکا نمیدانست. این روند ادامه داشت تا اینکه عملیات تاریخی طوفان الاقصی، ضربهای خارقالعاده به همه مفاهیمی وارد کرد که در مورد مقاومت فلسطین بر ذهن رژیم صهیونیستی حاکم بود.
زمانی که فرماندهی گردانهای عزالدین القسام، شاخه نظامی جنبش حماس تصمیم به اجرای عملیات طوفان الاقصی گرفت، این عملیات بدون مقدمات قبلی نبود. علاوه بر آن شاخصهای امنیتی و نظامی متعددی وجود داشت که نشان میداد مقاومت غزه بعد از ساختار سیاسی و نظامی خود از سال 2014 و سپس توسعه آن در سال 2017 مسیر جدیدی را پیش گرفته که با روند معمول مقاومت فلسطین متفاوت است.
حتی ماهیت چنین عملیاتی هم در ارزیابیها و بررسیهای متخصصان و کارشناسان غایب نبود. اما مشکل رژیم صهیونیستی اولاً و مشکل ذهن عقب مانده برخی از اعراب دوما، مربوط به این است که نمیدانند طرف ضعیفتر میتواند راهکارهایی ابداع کند که به آن امکان میدهد به جای ضعیفترین نقاط، به قویترین نقاط دشمن ضربه بزند. کاری که حماس در روز باشکوه 7 اکتبر 2023 انجام داد صرفاً یک عملیات امنیتی با هدف قرار دادن یک مکان شخص یا نهاد نظامی خاص نبود.
مقاومت فلسطین در این عملیات تاریخی کل سیستم نظامی که رژیم صهیونیستی در اطراف نوار غزه ایجاد و آن را در طول 18 سال با همه قدرت خود تقویت کرده بود هدف قرار داد. در عرض چند ساعت به طرز شگفت انگیزی مشخص شد که حماس قادر به نفوذ به همان خطوط دفاعی است که اسرائیل با دقت در نزدیک به دو دهه ایجاد کرده بود.
به این ترتیب مقاومت فلسطین بزرگترین عملیات فریب را علیه سرویس اطلاعات اسرائیل انجام داده و همه ارزیابیها و پیشبینیهای این رژیم را در حالت کوری بیسابقه گذاشت. این علاوه بر موفقیت تاکتیکی بود که با کنترل عالی آتش توسط رزمندگان مقاومت نشان داده شد.
باید توجه داشته باشیم که با توجه به تواناییهای محدود مقاومت در غزه، عملیات طوفان الاقصی یک عملیات شگفت انگیز و غیرمعمول بود. امروز برخی از طرفها زمانی که میخواهند نتایج این عملیات را بررسی کنند به قتل عامهایی که رژیم اشغالگر علیه غیرنظامیان بیدفاع در نوار غزه انجام داده و ضرباتی که مردم و مقاومت فلسطین متحمل شدهاند، اشاره میکنند.
اما همین طرفها جرات ندارند لحظهای به آنچه که آن روز برای اسرائیل اتفاق افتاد فکر کنند و هیچکس نمیخواهد عمق شکست وحشتناکی که مفهوم امنیتی رژیم صهیونیستی را که دنیای آن بر اساس بازدارندگی و قدرت نظامی و اطلاعاتی ساخته شده است، بررسی کند.
کسانی که این منطق را میپذیرند، همان کسانی هستند که در زمان تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1982 پذیرفته بودند اسرائیل و اشغالگری آن در کشورهای عربی سرنوشتی اجتناب ناپذیر برای اعراب است. این افراد امروز به جای سرزنش خود به خاطر ایستادن در سمت اشتباه تاریخ، مقاومت فلسطین و مردم آن را به خاطر شجاعت در انجام کاری که برای پس گرفتن حقوقشان اجتناب ناپذیر بود، سرزنش میکنند.
امروز هر کسی که فکر میکند نبرد تاریخی طوفان الاقصی با تسلیم مردم و مقاومت فلسطین به پایان میرسد و اسرائیل را از مجازاتی که شایسته آن است نجات میدهد، بار دیگر تاریخ را اشتباه خوانده است و زمان به تنهایی برای درس دادن به کسانی که میخواهند بیاموزند، کافیست و همه چیز را روشن خواهد کرد.
انتهای پیام/