به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، آیتالله سبحانی از مراجع عظام تقلید در ارتباط با نظریه (عندالاستطاعة) بودن مهریه توضیحاتی دادند. چندی قبل هم معظم له نامهای را درباره بحث مهریه برای رئیس قوه قضائیه ارسال کرده بودند.
توضیحی در مورد نظریه (عندالاستطاعة):
بسم الله الرحمن الرحیم
شکی نیست که امروز گروهی به خاطر نپرداختن مهریه زنان در زندان به سر میبرند و برخی از خیرین با جمعآوری وجوهی در صدد آزادسازی آنها میباشند و این مشکل هنوز هم در کشور بر پا است.
وظیفه قاضی درباره گروه مقصر روشن است، او با اختیاری که شرع مقدس به او داده است میتواند به اندازه بدهی طرف، او را وادار به فروش برخی از اموال کرده و در صورت امتناع خود به این کار اقدام میکند و از این راه مهریه زنان تأمین میشود و اما گروه دیگر که توان پرداخت ندارند حکم آن روشن است آنجا که قرآن مجید می فرماید: (فنظرة إلی میسرة).
اینجانب در دیدار جمعی از خیران یادآور شدم که برای حل این مشکل باید کار ریشهای انجام داد و آن اینکه در عقدنامهها مطالبه زوجه نسبت به مهریه خویش مشروط به وجود توان در طرف زوج باشد. از این جهت باید قوه قضائیه لایحهای که به این مضمون به مجلس ارائه کند و تحت مصوبهای محاضر را موظف سازد تا در عقدنامهها این مطلب قید شود اینک دلایل این نظریه در ضمن اموری بیان میشود:
1. شرط تمکن از انجام هر نوع مسئولیتی که انسان بر عهده میگیرد یک شرط تعبدی نیست که سبب آن برای افراد معلوم نباشد، بلکه عقل و عقلا با آن همراه است و مقصود از شرط، شرط فعل است نه شرط نتیجه و فرق این دو بعداً بیان میشود.
2. اجرای عقد کافی است که مهریه به صورت دین حال در ذمه شوهر قرار گیرد و مقتضای حال بودن این است که هر موقع زوجه خواهان مهریه شد او ملزم به پرداخت باشد و این مقتضای اطلاق حال بودن دین است. هیچ گاه تعلل نمیپذیرد به خلاف دین مؤجّل.
3. اگر مقتضای اطلاق چنین است برای مسئله دو صورت است:
الف. زوج در واقع متمکن از پرداخت است (این همان عند الاستطاعة است).
ب. زوج توان پرداخت ندارد، زوجه از یک طرف فشار میآورد و در طرف دیگر توانی نیست. برای رفع این مشکل باید کاری صورت گیرد.
4. اطلاق شرط (زن در تمام حالات حق مطالبه دارد) به شکل زیر مقید شود.
مهریه به صورت دین حال بر ذمه زوج است، ولی مطالبه مشروط بر بودن توان در زوج است.
5. شرط در ضمن عقد بر دو قسم است:
شرط فعل: طلب کاری از مشروط علیه.
شرط نتیجه: درخواست عملی شدن موضوعی در ضمن عقد است در حالی که از نظر شرع سبب خاص دارد مانند آزادی غلام که با صیغه خاصی انجام میگیرد و با گفتن به شرط آزاد شدن غلام صورت نمی پذیرد.
6. باطل بودن شرط فعل، مغایر با باطل بودن شرط نتیجه است مقصود از آن در اولی سلب مسئولیت از طرف است نه این که شرط اساساً باطل است ولذا اگر در مورد بحث فردی دست او را بگیرد و متمکن سازد و او به شرط عمل کند کار درستی انجام داده است در حالی که شرط نتیجه اساساً باطل و صحت پذیر نیست.
تحلیل برخی از اشکالات
درباره این نظریه از برخی از عزیزان اشکالاتی مطرح شده است. اینک به تحلیل آنها می پردازیم.
الف. «لازمه فساد شرط (مهر) بطلان مهر المسمی و تبدیل آن به مهر المثل است نه تبدیل به عند الاستطاعة».
تردیدی نیست در صورت بطلان شرط مهر المسمی به مهر المثل تبدیل می شود ولی هرگز گفته نشده بطلان مهر تبدیل به عند الاستطاعة می شود بلکه آنچه گفته شده این است که راه فرار از این مشکل (تبدیل المسمی به مهرالمثل) این است که در عقد نامه ها توان زوج شرط شود تا مهر المسمی به قوت خود باقی بماند و به مهر المثل تبدیل نشود.
ب. «خرید نسیه یا اجاره با عدم تمکن از ادای دین در زمان مقرر شرط فاسد تلقی نمی شود».
این به خاطر این است که فروشنده یا موجر مأیوس از تمکن افراد نیست والاّ معاوضه که روح بیع و اجاره است تحقق نمی پذیرد.
ج. «هر گاه به هنگام عقد مشروط له با التفات به عدم تمکن مشروط علیه حق مطالبه را ساقط کند اقدام او متضمن مهلت دادن به مدیون برای تأخیر در ادای مهر است».
این مطلب صحیح است و علت آن بیان همان طور است که در شماره 6 گذشت. تفاوت شرط با شرط فعل نتیجه است، صورت دوم اصلاح پذیر نیست مثل اینکه بگوید این ملک را به تو فروختم به شرط این که همسرت مطلقه باشد، ولی شرط فعل این قابلیت دارد که اصلاح پذیر باشد، چون مفاد آن بطلان شرط از اساس نیست، بلکه مفاد آن این است که طرف ملزم به کار نیست در عین حال شرط یک نوع حالت تعلیقی دارد که اگر دستی از غیب به کمک طرف بر آید، او باید از آن بهره بگیرد.
در پایان یادآور میشویم مسئله کاهش مهریه و تراضی بر مهر معقول امری مستحسن است، اما در شرایط کنونی چندان کار ساز نیست زیرا موقع عقد طرفین بر اقل راضی می شوند ولی بعداً احساس حقارت میکنند و مبالغ هنگفتی را بر عهده میگیرند و دوباره دعوا و مرافعه شروع میشود. در هر حال اگر بتوان بین هر دو جمع کرد چه بهتر.
انتهای پیام/