به گزارش سرویس سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا اخیراً نشستی با حضور مهدی سنایی معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور و محمدجواد ظریف وزیر خارجه اسبق کشورمان و معاون مستعفی راهبردی دولت برگزار کرده است که طی آن درباره آینده سیاست خارجی ایران بحث شده است.
آنطور که رسانههای نزدیک به دولت گزارش داده و جمعبندی کردهاند، بیتالغزل این نشست انتقادات تلویحی و یا بعضاً صریح از دستگاه دیپلماسی دولت است! سنایی در این نشست ضمن هشدار درباره نبود برنامه در وزارت امور خارجه برای آینده گفته است که «نمی داند دستفرمان سیاست خارجی بهخصوص بعد از جنگ 12روزه و بازگشت تحریمها چیست»!
درباره این نشست و اظهارات آقایان سنایی و ظریف میتوان چند نکته را بهصورت مختصر مطرح کرد:
1 ـ محتوای طرحشده در این نشست و نوع بازنمایی آن در رسانه نزدیک به دولت، عملاً معنایی جز انتقاد دولت از دولت برای مخاطب ندارد! معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور بههمراه محمدجواد ظریف، رسماً دولت را محکوم میکنند که برنامهای برای حوزه دیپلماسی در دوران مکانیسم ماشه و پس از آن و بهویژه با نگاه به تغییرات نظم جهانی ندارد!
مخاطبی که این محتوا را میخواند دقیقاً باید چهحسی نسبت به دولت پیدا کند؟ آیا تصور میکند که در شرایط واقعاً حساس فعلی، مجموعهای بهنام دولت درصدد اقدام برای منافع ملی است و یا اینکه به این جمعبندی میرسد که معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور، کنار جناب ظریف بیشتر ترجیح داده است که سر دستگاه دیپلماسی دولت را در ملأ عام بتراشد؟!
2 ـ میزانسن نشست در نوع خود جالب است؛ آقای سنایی و جناب ظریف با اشاره به وضعیتی که در دوره مکانیسم ماشه برای کشور پدید آمده است، سؤالات تئوریک ناقصی درباره دیپلماسی ایران مطرح میکنند، در واقع، جناب سنایی دوشادوش جناب ظریف که خود از بنیانگذاران مکانیسم ماشه در برجام است، ایران را ملامت میکند که چرا به فکر راهکارهای شگرفی برای برونرفت نیستید؟ مفهوم کلی این میزانسن این است که دیگران آنقدر که سخنرانان این نشست عاقلند، از عقلانیت دیپلماتیک برخوردار نیستند که کشور را از مسئله برهانند! چهکسانی این ادعا را مطرح میکنند؟ طرفداران یا عاملان همان مسئله؛ یعنی مکانیسم ماشه، این سوپرتناقض، اگر هم بنا به دلایلی سخنرانان محترم را آزار ندهد، مخاطب را بسیار متعجب میکند.
3 ـ از دیگر نشانههای سطح بالای توهم دیپلماتیک حاکم بر این نشست آنجاست که جناب سنایی با اشاره به طرح دودولتی در فلسطین اشغالی، یعنی تشکیل دولت فلسطینی کنار دولت اسرائیلی، از موضع مطالبهگر، از دولت میپرسد که در برابر این دیدگاهها چه استراتژی خاصی دارد، آنها که با مواضع جناب سنایی آشنا هستند این گمانه را پیش میکشند که احتمالاً ایشان معتقد است ایران هم باید به چنین دیدگاهی فکر کند! توهم بودن این دیدگاه آنجاست که اولین و بزرگترین مخالف این طرح دودولتی خود رژیم صهیونیستی و حامی اصلیاش آمریکاست؛ آنان اساساً از اینکه چیزی بهنام دولت فلسطینی تشکیل شود، کاملاً بیزارند و مانع آن بودهاند و خواهند بود، حالا چهعقلی میتواند به ایران بگوید که به چنین تئوری توهمی و از اساس غلطی فکر کند و کشور را باز هم سر کار بگذارد؟ آیا همان برجام و ماشه که ده سال کشور را سر کار گذاشت کفایت نکرد؟
4 ـ برخی تحلیل میکنند که این اقدام در واقع نوعی تحرک ظاهراً تئوریک علیه دستگاه دیپلماسی خود دولت و وزارت امور خارجه دولت آقای پزشکیان است؛ یعنی در شرایطی که انسجام و عقلانیت دولت بهویژه در حوزه سیاست خارجی جزو واجبات است، معاون سیاسی بههمراه معاون مستعفی، در نشست ظاهراً تئوریک علیه وزارت امور خارجه خود دولت سخنرانی میکنند، ما قصد نیتخوانی نداریم که آقای سنایی بهدنبال چهچیزی است، اما چه آقای عراقچی را موفق بدانیم و چه کمتر موفق، باز هم این چنین تحرکی، معقول نیست.
5 ـ در برخی اخبار آمده است که جناب سنایی بنا دارد بار دیگر بهعنوان سفیر ایران در روسیه منصوب شود؛ این خبر هنوز توسط منابع رسمی تأیید نشده است اما اصطلاحاً همین شایعه و شوخیاش هم قشنگ نیست؛ به چند دلیل؛ یکم: آقای سنایی پیش از این نیز یک دور سفیر ایران در روسیه بود و از قضا این دوره جزو ناموفقترین دورهها بهشمار میرود. دوم: آقای سنایی در مواضع بسیاری نشان داده است که بیش از آنکه معتقد به گزینه نگاه به شرق باشد، غربگراست و دل در گروی همان فانتزیهای غربگرایی دارد؛ حال چنین فردی چرا باید مجدداً سفیر ایران در روسیه شود؟ سوم: آقای سنایی کلّیت دیپلماسی خارجی دولت را سردرگم میبیند، حال اگر این شایعه حقیقت داشته باشد و بخواهد سفیر همین دستگاه در روسیه شود، بیش از حد متناقض نیست؟ آیا نباید صراحتاً پرسید که چنین اتفاقی در صورت وقوع آیا مشکوک بهنظر نمیرسد؟ چهکسانی در پشت صحنه چنین طراحیهای عجیب و غریبی برای دولت میتوانند باشند؟ تسنیم در روزهای آینده دراینباره بیشتر خواهد نوشت.
انتهای پیام/+