به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، تحلیلگران مسائل اوراسیا، تصمیم سران کشورهای آسیای مرکزی مبنی بر پذیرش جمهوری آذربایجان به عنوان عضو کامل در نشستهای مشورتی این منطقه را رویدادی منحصربهفرد در عرصه یکپارچگی ژئوپلیتیک توصیف میکنند.
این تحول که فرمت مذاکرات را از سطح درونمنطقهای به یک الگوی فرامنطقهای ارتقا داده، نشاندهنده تغییر موازنه قدرت و تلاش برای ایجاد بلوکهای قدرتمند منطقهای بدون دخالت قدرتهای فرامنطقهای است.
شوکت میرضیایف، رئیسجمهور ازبکستان، در جریان هفتمین نشست مشورتی، این رویداد را «روزی تاریخی برای ملتهای برادر و گامی استراتژیک» خواند، عبارتی که نشاندهنده عمق تحولات در حال وقوع در شمال مرزهای ایران است.
گذار از فرمت پنججانبه به 6 جانبه؛ اهداف و چشماندازها
رانوخان عبداللهوا، تاریخدان و کارشناس مسائل بینالملل، با اشاره به اجماع کامل سران کشورها برای توسعه «پنجگانه آسیای مرکزی» به فرمت «آسیای مرکزی + آذربایجان»، این اقدام را مقدمهای برای ایجاد یک مکانیسم پیوسته تعاملات اقتصادی، امنیتی و فرهنگی میداند.
این کارشناس ازبک با تأکید بر موقعیت ژئواکونومیک جمهوری آذربایجان در قفقاز جنوبی معتقد است: «این پیوند استراتژیک، پلی نوین و بیسابقه میان آسیای مرکزی و قفقاز ایجاد میکند. این امر مستقیماً به معنای توسعه همگرایی منطقهای است و دو منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی را به حلقههایی حیاتی در زنجیره اتصال شرق به غرب (آسیا به اروپا) تبدیل خواهد کرد.»
از منظر تحلیلی، این همگرایی میتواند به معنای تقویت کریدور میانی (ترانسخزر) باشد که در کنار کریدور شمال-جنوب (با محوریت ایران)، نقش مکمل را در ترانزیت بینالمللی ایفا خواهد کرد.
دستاوردهای اقتصادی و امنیتی؛ نگاهی به درون
کارشناسان بر این باورند که حضور آذربایجان در این معادلات، ظرفیتهای ترانزیتی و لجستیکی کشورهای محصور در خشکیِ آسیای مرکزی را به شدت افزایش میدهد. عبداللهوا در این باره تصریح میکند:
- توسعه ترانزیت: استفاده بهینه از کریدورهای حملونقل برای افزایش درآمدهای ترانزیتی و تسهیل صادرات.
- معماری امنیت منطقهای: تصویب «مفهوم امنیت منطقهای» و کاتالوگ ریسکهای امنیتی برای سالهای 2026-2028، نشاندهنده عزم این کشورها برای مقابله با تهدیدات مشترک با تکیه بر ظرفیتهای بومی و بدون نیاز به نسخههای امنیتی غربی است.
- نهادسازی: پیشنهاد تأسیس «جامعه آسیای مرکزی» و ایجاد دبیرخانه دائمی، گامی بلند به سوی نهادینه کردن همکاریها مشابه سازمانهایی نظیر شانگهای یا اکو است.
دیپلماسی آب و محیط زیست
یکی از نکات کلیدی مطرح شده، همکاری در حوزه بحرانهای زیستمحیطی است. با توجه به چالشهای آبی در آسیای مرکزی، حضور آذربایجان میتواند به تأمین مالی مشترک و اجرای پروژههای مدیریت منابع آب و فناوریهای نوین آبیاری کمک کند. این رویکرد با سیاستهای کلان منطقه آسیای میانه برای حفظ امنیت آبی و غذایی همسویی کامل دارد.
جبران خلاء شانگهای و نگاه به غرب
اولگ گولیشنیکوف، کارشناس مستقل، زاویه دیگری از این الحاق را روشن میکند. به عقیده وی، پیوستن باکو به این فرمت مشورتی، نوعی جبران برای تلاشهای فعلاً بینتیجه این کشور جهت عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای (SCO) است.
وی میافزاید: «اگرچه عضویت در شانگهای اولویت باکو باقی میماند، اما حضور در نشستهای آسیای مرکزی افقهای جدیدی را میگشاید. این امر به کشورهای آسیای مرکزی نیز کمک میکند تا بازارهای خود را از طریق باکو به سمت اروپا و قفقاز متنوعسازی کنند.»
ملاحظات راهبردی
در چارچوب سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که بر اولویت همسایگان و منطقهگرایی تأکید دارد، تشکیل چنین بلوکهایی میتواند فرصتها و چالشهایی را به همراه داشته باشد:
فرصت همگرایی اسلامی: نزدیکی کشورهای مسلمان آسیای مرکزی و قفقاز، در صورت هدایت صحیح، میتواند به تقویت هویت اسلامی و کاهش نفوذ بازیگران فرامنطقهای (نظیر ناتو و آمریکا) منجر شود.
رقابت کریدوری: تأکید بر «کریدور میانی» و اتصال به اروپا از طریق قفقاز، هشداری برای تسریع در تکمیل زیرساختهای کریدور شمال-جنوب و شرق-غرب از مسیر ایران است تا کشورمان جایگاه ژئواکونومیک خود را به عنوان هاب منطقه حفظ کند.
امنیت بومی: تأکید بیانیه بر «امنیت منطقهای» سیگنال مثبتی است که نشان میدهد کشورهای منطقه به این درک رسیدهاند که امنیت کالایی وارداتی نیست؛ رویکردی که ایران همواره پرچمدار آن بوده است.
انتهای پیام/