به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، چهارده ساله بود که پیروزی انقلاب اسلامی در دلش مثل «انفجار نوری»، مسیر زندگیاش را تغییر داد، دختر نوجوانی از گیلان که بعد از آشنایی با امام خمینی (ره)، گویی گمشدهاش را یافت و سالها بعد نخستین زن راهیافته به مجلس شورای اسلامی از استان گیلان شد.
در تاریخ ایران و جهان اسلام، نقش زنان در تمدنسازی، کمتر از مردان نبوده است؛ زنانی که با عقلانیت، ایمان، صبر و تربیت نسل آینده، شالودههای فرهنگی و اخلاقی یک جامعه را بنا کردهاند، اگر مردان سازندگان بیرون از خانه بودند، زنان نگهبانان دژهای درونی تمدن، خانواده، تربیت و ایمان به شمار رفته و میروند.
انقلاب اسلامی ایران نیز یکی از برجستهترین صحنههایی بود که حضور زنان مؤمن و روشنبین را در میدانهای مختلف اجتماعی، فکری و سیاسی به جهانیان نشان داد، زنانی که بدون فاصله گرفتن از رسالت مادری و همسری، در صف مقدم پیشرفت جامعه ایستادند و در جایگاههای گوناگون، از تربیت نسل انقلاب تا مدیریت و تصمیمسازی در سطوح کلان، نقشآفرینی کردند.
یکی از این چهرهها، هاجر تحریری نیکصفت است؛ زنی که روشنی مسیر راه زندگی خود را «مدیون امام راحل» میداند و معتقد است اگر انقلاب نبود، هرگز به چنین مسیر و عهدی با خدا وارد نمیشد، روایت زندگی وی، داستان دختری است که با نور انقلاب، راهش را یافت و بعدها به نماد حضور زن مسلمانِ فعال و خانوادهمحور تبدیل شد.
زنی که همزمان با مسئولیتهای سنگین اجتماعی، مادر و همسر بودن را ستون اصلی زندگی قرار داد، آری! این روایت هاجر تحریری نیکصفت است؛ معلم جوان گیلانی که به نمایندگی مجلس شورای اسلامی، معاون راهبردی منابع انسانی معاونت راهبردی مدیریت و سرمایهی انسانی ریاست جمهوری و مدیریت نهادهای خیریه در گیلان رسید، اما هنوز مهمترین عنوانش را «مادر و همسر بودن» و «سرباز بودن برای انقلاب» میداند. آنچه در زیر میخوانیم؛ ماحصل گفتوگو با این بانوی موفق و توانمند است که برایمان چنین روایت میکند:

پیروزی انقلاب اسلامی؛ نقطه تولد دوباره من
تحریری نیکصفت سخنش را با گذشتهای دور آغاز میکند؛ روزهایی که نوجوانی او را به آیندهای غیرقابل تصور پیوند زد: 14 ساله بودم که انقلاب اسلامی به رهبری امام راحل پیروز شد، پیروزی انقلاب برای من هم واقعاً مثل انفجار نور بود، در آن روزهای پر از بحبوحه از طریق تلویزیون با امام خمینی (ره) آشنا شدم که انگار گمشدهام را یافته باشم، همه زندگیام تحتتأثیر این شناخت قرار گرفت و مقلدی شدم که از روی آگاهی، مقتدای خود را انتخاب کرده و مسیر زندگیام از انتخاب همسر تا ورود به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی همه و همه با روشنگریهای امام (ره) جهت پیدا کرد.
ازدواج در 18 سالگی؛ اولویت همسر بودن
تحریری با لبخند از آغاز زندگی مشترکش میگوید: 18ساله که شدم ازدواج کردم، باور داشتم اول باید همسری شوم که نقش خود را خوب ایفا میکند، 19 ساله بودم که مادر شدم، مادری برایم مأموریتی بزرگ بود و هرگز اجازه ندادم مسئولیتهای اجتماعی این نقش را کمرنگ کند.
به گفتهی وی، خوشبختی خود را مدیون همراهی همسری است که «دکترای انسانیت» دارد، همسرم دیپلم است، اما من همیشه میگویم او دکترای انسانیت دارد، برای همین هر چه من در درس و مسئولیت بالاتر رفتم، تواضعم نسبت به او بیشتر شد.
تحریری مسیر علمیاش را چنین روایت میکند: در کنار همسری و مادری، مسیر تحصیلیام را هم با جدیت ادامه دادم، بعد از ازدواج، فوقدیپلم آموزش ابتدایی گرفتم، 21 ساله بودم که معلم شدم، بعدها با حمایتهای همسرم لیسانس، ارشد و دکترا گرفتم، اما نکته مهم این بود که اجازه ندادم درس خواندن، آرامش خانه را بههم بزند، همسرم هرگز مرا در حال درس خواندن ندید؛ من همیشه در خلوت خودم درس میخواندم و با تلاش و پشتکار بسیار پایاننامهام را در سه ماه نوشته و دفاع کردم و همیشه شاگرد اول بودم.


نخستین زن گیلانی پس از انقلاب در مجلس
وقتی بحث به سیاست میرسد، لحنش جدیتر میشود؛ هاجر تحریری نیک صفت با چشمانی خیره به دور روزهای گذشته را با افتخار به یاد میاورد و ادامه میدهد: ورودم به انتخابات از دل یک مسئولیت بود؛ نه من دنبال شهرت نبودم، در مجلس هفتم، به عنوان نخستین زن گیلان بعد از انقلاب با تلاشهای بسیار وارد مجلس شدم، حضورم در این جایگاه، بهویژه برای دختران استان، معنای تازهای از توانمندی زن مسلمان را نمایان میکرد.
مسئولیتهای سنگین؛ از مجلس تا معاونت راهبردی ریاست جمهوری
وی به مسئولیتهای سنگینش اشاره میکند؛ پس از حضورم در مجلس شورای اسلامی، معاون وزیر آموزش و پرورش شدم، سپس در دوره احمدینژاد سه سال معاون راهبردی و سرمایه انسانی ریاستجمهوری بودم، واقعاً مسئولیتی بسیار سنگین و مردانهای تلقی میشد؛ اما من با توکل به خدا پذیرفتم، در کنار این مسئولیتها، همیشه تدریس هم کردم. 30سال عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه بودم. آموزش، کلاس، درس، دانشگاه همیشه برای من مقدس است.
فعالیتهای خیریه؛ شیرینیای که باید به مردم چشانده شود
نماینده ادوار گذشته مردم رشت در مجلس شورای اسلامی از دوره فعالیتهای اجتماعی خود میگوید: همزمان با مسئولیتهای علمی و سیاسی، مدیریت خیریههای متعدد را هم برعهده داشته ام، مدیرعامل مجمع خیرین گیلان بودم و هستم، همچنین مدیرعامل مؤسسه خیریه امید در بیمارستان پورسینا شدم؛ ساخت، بازسازی، تجهیز و کمک به بیماران بیبضاعت را پیگیری کردهام، تحریری معتقد است؛ شیرینی خدمت را باید به مردم چشاند.

فرزندآوری؛ رشدی که هیچ مدرسهای جای آن را نمیگیرد
وی از نگرانیهای امروز جامعه درباره کمفرزندی سخن میگوید: زن با فرزندآوری رشد میکند؛ پختهتر میشود، ارتباط عاطفی مادر و کودک را انسان میسازد، اما متأسفانه برخی تبلیغات غلط، نقش مادری را کمرنگ کرده است، این بانوی توانمند گیلانی اذعان میکند که اگر مسئولیتهای سنگین اجتماعی نبود، خودش هم دوست داشت فرزندان بیشتری داشته باشد.
نسلهای بعد؛ شاگردان تربیت آگاهانه
تحریری با افتخار از خانوادهاش یاد میکند و ادامه میدهد: هر 2 فرزندم در 22 سالگی ازدواج کردند و چهار نوه دارم: حنیفا، طهورا، عرفانه و سلاله، همه مستقلاند چون من فرزندانم را مستقل بار آوردم.
این بانوی گیلانی در حالی که از بیان این جملات بسیار افتخار میکند؛ ابراز دارد: فرزندانم مرا الگوی خود میدانند، محبت و آرامشی را که در خانه پدری خود دیدند، به زندگی شخصی خود بردند.
ماجرای ازدواج؛ انتخاب بر اساس انسانیت، نه مدرک و ثروت
تحریری با نگاهی سرشار از آرامش، توصیهای مهم به جوانان دارد و از معیارهای ازدواج جوانان میگوید: به جوانان تاکید میکنم که پول و پست و قیافه خوشبختی نمیآورد، انسانیت باید ملاک اول انتخاب باشد، دختر و پسرهایی که در فضای مجازی با هم آشنا میشوند، معمولاً آشناییشان پایه محکمی ندارد، آنها باید به تجربه والدین و دیگر بزرگترها احترام بگذارند.
مراسمهای ساده، آغازگر زندگیهای مستحکمتر است
ما برای مراسم عروسی دخترمان، مهمانی شام نخواستیم و این کار کمک کرد که آنها بتوانند یک خانه خوب و راحت اجاره کنند و خیلی زود صاحب خانه شوند.

راز 42 سال زندگی مشترک
تحریری با لبخند میگوید: 42 سال است که ازدواج کردهایم و من همسرم را بیشتر از دیروز و حتی بیشتر از فردا دوست دارم، شادی واقعی همین است، ما زندگیمان را بر پایه سادگی و ایمان ساختیم و خدا اولویت ما بود.
روایت زندگی هاجر تحریری نیکصفت حکایت و داستان نسلی است که در پرتو انقلاب اسلامی، هویت تازهای یافت و به خودباوری رسید، وی معلمی است که از کلاس درس آغاز کرد، اما رسالتش را در قلب جامعه ادامه داد؛ از مجلس تا معاونت ریاستجمهوری، از مدیریت خیریهها تا تربیت نسلی مستقل و مؤمن.
در روزگاری که گاهی نقش زن مسلمان با تردید نگریسته میشود، او با سبک زندگی ایرانی اسلامیاش ثابت کرده زن میتواند ستون خانه باشد و همزمان ستون جامعه؛ میتواند مادرِ نسل انقلاب باشد و در میدانهای بزرگ مدیریتی نیز بدرخشد.
مسیر وی نشان میدهد پیشرفت، از دل خانواده میگذرد ازدل تفاهم با همسر و هر زنی که بتواند میان نقشهای مادری، همسری و مسئولیتهای اجتماعی تعادل برقرار کند، چراغی برای آینده میشود.
تحریری نیکصفت نه فقط نخستین زن گیلانیِ پس از انقلاب در مجلس، که نماد نسلی است که ایمان، تلاش و انسانیت را در کنار هم معنا کرد، امروز چهار نوهاش، حنیفا، طهورا، عرفانه و سلاله، میراث مادربزرگی را حمل میکنند که باور داشت؛ خدمت، مادر بودن و ایمان؛ سه پایهای هستند که هر زنی با آنها سقف زندگیاش را استوار نگه میدارد و این روایت، قصه زنی است که از گیلان برخاست، اما ریشههای امید را در دل نسلی کاشت که آینده را خواهد ساخت.
انتهای پیام/