خبرگزاری تسنیم ـ عباس نورزائی، فعال سیاسی و اجتماعی| امام جمعه زاهدان در مسیر تکرار چندباره این گزاره که «مسئولان بومی و افراد تحصیل کرده و توانمند کم نیستند، اما خروجی لازم حاصل نمیشود و وضعیت سیستان نسبت به گذشته بدتر شده است»، در روزهای اخیر نیز بر قله دغدغهمندی برای حل مسائل مردم سیستان همین گزاره را تکرار کردند.
همانگونه که پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودهاند «الناس علی دین ملوکهم»، عملکرد مدیران رده پایین در سیستان، تابع و متأثر از تصمیمات و ساختار مدیریتی بالادستی استان و دولتهاست.
تجربه نشان داده مدیرانی که مستقل و خارج از چارچوب هدایت شده مقامات بالادست عمل کنند، در طولانی مدت دوام نمیآورند؛ نمونههای روشنی از این امر، تلاشهای ائمه جمعه سابق و اسبق زابل در مطالبهگری بوده است که ادامه مسیر مدیریتیشان با محدودیتهای جدی مواجه شد.
در عین حال مدیران کنونی نیز در برخی حوزهها تشخیص و اقدامات قابل توجهی داشتهاند که نباید نادیده گرفته شود؛ از جمله:
1. لزوم پیگیری حقوق حقآبه سیستان و اصلاح سازه کمال خان
2. تلاش برای ایجاد منطقه آزاد سیستان
3. تأکید بر ضرورت حضور نیروهای بومی و اثرگذار در ترکیب شورای راهبردی و سیاستگذاری استان
4. ساماندهی و نظارت بر نحوه اجرای طرح به اصطلاح «رزاق» در سیستان
سئوال این است که چرا در حالی که مدیران رده پایین در این چارچوب سخت و محدود فعالیت میکنند، همواره بر ناکارآمدی آنها تأکید میشود؟ آیا این شیوه بیان، به صورت ناخواسته ابزار تقویت سلطه قشری خاص و توجیه ضعف در مدیریت ملی و میانی نمیشود؟
با احترام به جایگاه والای نماینده محترم ولی فقیه در استان و با توجه به دغدغه مشترک برای توسعه سیستان، امید است نقد و تحلیل وضعیت منطقه با توجه به ساختارهای مدیریتی و واقعیات میدانی، به گونهای ارائه شود که هم راهکارمحور باشد و هم از ایجاد حس بیانگیزگی در مدیران و نیروهای بومی جلوگیری کند. حضرتعالی در این ماجرای عدم توسعهیافتگی سیستان، سوم شخص ماجرا نیستید، بلکه خود یکی از نشانگرهای خط توسعه هستید.
با وجودی که سالهاست مردم سیستان و مدیران منطقه مسائل اساسی خود را پیگیری و فریاد زدهاند، جای تعجب است که با توجه به اشراف شما بر کل عوامل حکومتی در استان، این مشکلات همچنان پابرجا هستند و تغییر مشهود و ملموسی در مسیر آنها حاصل نشده است.
اگر بررسی دقیق و مسئولانهای صورت گیرد، مشخص خواهد شد که بسیاری از محدودیتها و ناکامیها نه ناشی از کمکاری مدیران بومی، بلکه نتیجه ساختارهای بالادستی، تصمیمات کلان و مهارشدگی مدیران در چارچوبهای موجود است.
پرسش اساسی این است: با توجه به توانمندی و ظرفیت بومیان و مدیران منطقه، چه اقدام عملی و مؤثری برای رفع این مشکلات و تحقق حقوق مردم سیستان انجام خواهد شد تا صرف فریاد زدن و تذکر، به تغییر واقعی و ملموس منجر شود؟
انتهای پیام/