به گزارش خبرگزاری تسنیم از قزوین، مردم قزوین امروز همزمان با شهادت حضرت زهرا (س) هم دستههای عزا به پا کردند، هم شهدا را تشییع کردند و هم برای طلب باران، نماز استغاثه طلب باران اقامه کردند.
یک هفتهای میشود که این شهدا میهمان شدهاند در دیار مینودری؛ میگویند جوانترین این پهلوانان، 17 سالش بوده که در فکه روی به خاک انداخته و صورت به بهشت. بزرگشان هم 24 ساله است، نامش چیست؟ شاید علی، شاید حسین، شاید محمد، اصلا شاید شهروز یا داریوش و اسفندیار؛ کسی چه میداند، مگر شاهرخ ضرغام نبود که هم شاهرخ بود هم خاک خمینی.
جمعیت مثل همیشه است هم جوان آمده، هم پیر و میانسال، از دختران 10 ساله و 15 ساله تا پیرزن کهنسال با عصا، اما امسال یک چیزی فرق میکند، انگار عطری در فصای خیابانها پیچیده است.
مسیر را که به سمت امامزاده حسین طی میکنی، معراجالشهدا عجیب دلبری میکند امسال این مردم داغی دارند که هنوز تازه است، داغ شهدای جنگ 12 روزه، آری امسال عکسهای باقری و سلامی و حاجیزاده را که روی دستان مردم میبینی، غم وجودت را میگیرد. امسال انگار همان روزهای دهه 60 است.
شهید حاجیزاده که بچههای فلاح تهران خوب میشناسند این بچه محل قدیمی خود را، مثل همه تهرانیهای حتی متولد تهران یک زادگاه پدری غیر تهران دارد که قزوین است.
او را همه دوست دارند، امیر را که امیر علی شد پس از آن روز دیدارش با حضرت آقا، عکسش را که میبینی بین تابوتها غصه میخورد همه وجودت؛ یعنی حاجیزاده هن رفت؟
پا میکشم از میان همه خاطرهها، کمتر بین کهنسالان حاضر در جمعیت دیگر پدر و مادر شهید میبینی شاید کمتر از تعداد انگشتان دو دست، حالا بیشتر کهنسالان یا برادر و خواهر شهید هستند یا همسران شهید، یک باره یادم میافتد که 40 سال گذشته است.
مردم انقلابی و قدر شناس قزوین امروز پس از اقامه نماز بر پیکرهای 9 کبوتر خونین بال دوران دفاع مقدس حلقه زدند و با آرمان های شهدا تحدید بیعت کردند و نماز باران هم به امامت آیتالله مظفری نماینده ولیفقیه در استان اقامه کردند.
از مدیرکل اصلاحطلب تازه مسئولیت گرفته تا اصولگرای تازه مسئولیت تحویل داده، از نماینده ولیفقیه و امام جمعه سابق کهرفت تا همه مردم، اصلا چه خطکشی زشتی است که میگویم مگر دیروز در اداره برق، در استانداری، در هلالاحمر، در دادسرا، در دانشگاهها و کوچه خیابان ندیدم چه طور اشکهای روان از چشمان مردم را با هر سلیقهای آری شهدا ستلرههای درخشانی هستند که همه آنها را دوست دارند، مگر میشود چنین محبوب شد،
عزاداران فاطمی پس از اقامه نماز توسط آیت الله حسین مظفری نماینده ولیفقیه در استان که نماینده مردم استان در مجلس خبرگان نیز هست بر پیکرهای مطهر شهدا، باران را در چهارمین نماز خود طلب کردند.
این روزها قزوین هم تشنه استد، تشنه لطف خداوند بر بندگان گناهکارش شاید به برکت همین تابوتهای سبکی که روی دستان مردم تشییع میشود؛شاید شهیدی نظارهگر این تشییع دلش سوخت و خواست تا ببارد رحمت الهی بر سر این مردم مینودری؛ آخر میدانی که شهدا از نسل خواستن توانستن است یکدنده.
راستی حالا که دقت میکنی، امروز آسمان میبارید، بارشی متفاوت از تمام باریدنها. بارشی مثل گریستن. روی برگهای درختان مینودر، قطرات اشکی متفاوت بود که مهریه حضرت زهرا است.
بوی بهشت میآید از میان اسپندهای آتش گرفته بر روی جای جای خیابانهای شهر، بوی بهشت در فضا پیچیده. بوی بهشت با عطر یاسِ بیقرار پیچیده و عجیب دلم پر میکشد برای بقیع، مدینه و گلدستهها برای فاطمیه.
امروز مهمان داشتیم، مهمانانی بهشتی که با سیمای آسمانیشان آسمان شهرم را خورشید بودند. در روز شهادت حضرت مادر شهر من هم بوی شهید و شهادت گرفته. بوی عشق، بوی ایثار و بوی جانفشانی...
چگونه وصف کنم بیقراری خواهر شهیدی را که حالا جای مادر را گرفته و به دنبال تابوت شهید گمنام آرام اشک میریزد، اشکی جانگداز، اشکی که آتش افکنده بر این بزم و محفل.
و مادران شهیدی که دیگر در میان ما نیستند و با انتظاری مقدس برای دیدار فرزندانشان دیده از جهان فرو بستهاند. بیدار شو مادر که بوی فرزندت میآید.
سالها از پس هم میآیند و واژه شهادت همچنان مقدس و معطر ادامه دارد و اکنون شهدای همین جنگ جاری با استکبار جهانی همانند شهدای مدافع حرم ادامهدهنده راه عشقاند. گلگون کفنان دوران دفاع مقدس را همراه با نوحه سرایی و سینه زنی تا امامزاده حسین مشایعت کردند تا هریک را در گوشیای به خاک بسپارند.
انتهای پیام/