به گزارش خبرگزاری تسنیم از نطنز، بسیج به دلیل مردمی بودن، سازمان یافتگی و اعتماد دوطرفه، ظرفیت ایفای نقش واسطهای میان مردم و رأس هرم قدرت را دارد و چارچوب پیشنهادی ما برای این ادعا، چهار محور نمایندگی مطالبات مردمی، انتقال به رأس هرم، تبیین و پالایش گفتمانی و بازتولید سرمایه اجتماعی است.
در نظریههای حکمرانی، یکی از چالشهای اصلی، ایجاد ارتباط مؤثر میان مردم و رأس هرم قدرت است. اگر این ارتباط مستقیم و بیواسطه باشد، خطر بیثباتی و سوء برداشت وجود دارد و گر بیش از حد فاصلهدار باشد، خطر گسست اجتماعی پدید میآید.
در این میان، وجود «لایههای میانی» بهعنوان واسطهای اجتماعی ـ سیاسی، ضرورتی راهبردی است و بسیج بهعنوان نهادی مردمی و سازمان یافته، میتواند چنین نقشی را ایفا کند.
بسیج به دلیل حضور گسترده در محلات، دانشگاهها، مساجد و نهادهای اجتماعی، نزدیکترین نهاد به مردم است و این نزدیکی امکان جمعآوری و شناخت دقیق نیازها و دغدغههای مردم را فراهم میکند.
ساختار سازمانی بسیج، ارتباط مستقیم با نهادهای بالادستی دارد. و این ویژگی باعث میشود مطالبات مردمی بهصورت سازمانیافته و قابل اجرا به رأس هرم منتقل شود.
بسیج صرفاً انتقالدهنده مطالبات نیست؛ بلکه میتواند آنها را تبیین و پالایش کند و مطالبات خام مردمی، در فرآیند گفتمانی بسیج، به زبان سیاست و فرهنگِ قابل اجرا تبدیل میشوند.
بسیج با فعالیتهای جهادی، علمی و فرهنگی، اعتماد اجتماعی را تقویت میکند که این اعتماد دوطرفه مردم به بسیج و حاکمیت به بسیج سرمایه اجتماعی را بازتولید کرده و فاصله میان مردم و رأس هرم را کاهش میدهد.
از منظر تمدنی، بسیج نمونهای از سرمایه اجتماعی سازمانیافته است؛ در جهانی که بسیاری از جوامع با بحران هویت و بیاعتمادی مواجهاند، بسیج میتواند الگویی برای مشارکت اجتماعی و اعتمادسازی باشد و این نقش تمدنی، بسیج را از یک نیروی دفاعی به یک مدل حکمرانی میانی تبدیل میکند.
بسیج ظرفیت ایفای نقش «لایههای میانی» را دارد، به شرط آنکه ارتباط واقعی اش با مردم حفظ شود و در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و علمی فعال باقی بماند و در این صورت شجره طیبه بسیج نهتنها فاصله میان مردم و رأس هرم را پر میکند، بلکه آن فاصله را به یک پل ارتباطی و اعتمادسازی تبدیل میسازد.
یادداشت از رضا زمانی، دکتری علوم سیاسی
انتهای پیام/801