به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، تحولات اخیر مرتبط با بحران اوکراین طی روزهای گذشته، وارد مرحلهای بسیار پیچیده، چندلایه و تعیینکننده شده است؛ مرحلهای که در آن، مذاکرات محرمانه و 5ساعته ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه با فرستادگان ویژه دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، همزمان با تغییر راهبردی اروپا در حوزه انرژی و داراییهای روسیه، یک پازل جدید ژئوپولیتیکی را شکل داده است.
این پازل در واقع بیانگر ورود بحران اوکراین به یک فاز تازه است؛ فازی که در آن، دیپلماسی چراغخاموش، خستگی جنگ در غرب، فشار اقتصادی بر روسیه، و هراس اروپا از آینده امنیت انرژی همزمان بر یکدیگر اثر میگذارند و مجموع این روندها، امکان ظهور یک «معادله جدید» را در برابر نظم پساجنگ اوکراین فراهم میسازد.
مذاکرات محرمانه پوتین با هیئت آمریکایی؛ نشانهای از یک تغییر راهبردی؟
اعلام برگزاری دیدار چندساعته ولادیمیر پوتین با «استیون ویتکاف» فرستاده ترامپ و همچنین «جرد کوشنر» داماد رئیس جمهور آمریکا بهعنوان نمایندگان ویژه دولت آمریکا در امور اوکراین موجی از تحلیلها را در سطح جهانی برانگیخته است. مقامات روس پس از اتمام این گفتوگو، تنها از یک واژه استفاده کردند؛ «سازنده». این واژه در ادبیات دیپلماتیک روسیه، کمتر بهکار میرود و تنها در شرایطی استفاده میشود که طرف مقابل، مواضعی غیرخصمانه یا حداقل قابل گفتوگو اتخاذ کرده باشد.
چند نکته حائز اهمیت است؛ طولانی بودن مذاکرات (5 ساعت) نشاندهنده ورود به فاز بررسی «گزینههای عملی» است، نه بحثهای انتزاعی یا تبادل مواضع. محرمانه بودن محتوای مذاکرات بهانتخاب دو طرف، نشاندهنده حساسیت موضوع و احتمال وجود طرحهایی برای آتشبس، تضمینهای امنیتی یا چارچوبهای موقت حلوفصل است.
تأکید پوتین بر انتقال «سیگنالهای سیاسی» به ترامپ نیز نشان میدهد روسیه بهطور فعال سناریوی احتمالی ترامپ برای دوره بعد ریاستجمهوری آمریکا را در نظر دارد و تلاش میکند کانالهای پنهان خود با جریان جمهوریخواه را تقویت کند. عدم افشای محتوا و اصرار بر آن، معمولاً تنها زمانی رخ میدهد که یا طرفین بر سر موضوعاتی حساس (تغییر خطوط تماس، آتشبس، تضمینهای امنیتی، وضعیت مناطق اشغالی) گفتوگو کنند؛ یا هیچ توافقی نشده باشد اما طرفین مایل هستند فضا را مثبت نگاه دارند.
از منظر تحلیلی، ترکیب این دادهها نشان میدهد که غرب به مرحله «ارزیابی هزینه ـ فایده جنگ» رسیده است؛ مرحلهای که در آن، تداوم جنگ بدون دستاورد ملموس، خطر تبدیلشدن به باتلاق را برای آمریکا افزایش داده است.
بیرغبتی به جنگ در آمریکا و نگرانی فزاینده در کییف
در نقطه مقابل رویکرد جدید آمریکا، اظهارات ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین در روزهای گذشته که صریحاً از احتمال خستگی آمریکا و سایر متحدان از ادامه بحران ابراز نگرانی کرده بود، اهمیت دوچندان مییابد، این نگرانی، نشانهای از تغییر فضا در واشنگتن است.
چند نشانه مهم از این خستگی یا عدم رغبت قابلیت طرح و بررسی دارد. کاهش سرعت و حجم کمکهای نظامی و مالی آمریکا؛ اختلافات داخلی در کنگره درباره تصویب بستههای مالی جدید؛ نگرانی دولت ترامپ از تبدیلشدن جنگ به نقطهضعف انتخاباتی دوره بعد؛ رویکرد جدید رسانههای غربی که از «پیروزی نزدیک» اوکراین سخن نمیگویند و بیشتر بر «مدیریت شکست» تأکید دارند، این وضعیت باعث شده است غرب بهسمت «پیشنهادهای نیمهپنهان» برای مدیریت بحران حرکت کند.
اروپا و تلاش برای استقلال انرژی از روسیه؛ انتخابی اجتنابناپذیر یا فشار سیاسی؟
همزمان با مذاکرات محرمانه در مسکو، خبر توافق اتحادیه اروپا و پارلمان اروپا برای پایان واردات گاز از روسیه تا ابتدای 2027 منتشر شد، این تصمیم، یک تغییر ساختاری در استراتژی انرژی اروپا محسوب میشود، اما واقعیت آن است که اروپا از زمان بحران 2022 بهصورت تدریجی به این سمت حرکت کرده است و تصمیم اخیر بیشتر جنبه سیاسی و نمادین دارد؛ اروپا عملاً با چالشهای جدی هزینه سنگین واردات LNG از آمریکا و قطر؛ وابستگی شدید صنایع آلمان به گاز ارزان روسیه؛ نگرانی از افت رقابتپذیری صنعتی و خطر رکود اقتصادی مزمن مواجه است، بنابراین، تصمیم برای قطع کامل واردات گاز روسیه نهتنها اقتصادی نیست، بلکه بیشتر بخشی از یک راهبرد فشار سیاسی هماهنگ با واشنگتن محسوب میشود.
مسئله داراییهای مسدودشده روسیه؛ نقطه اختلاف واشنگتن ـ بروکسل
موضوع مهم دیگر، تلاش اروپا برای ایجاد سازوکاری است که از طریق آن از داراییهای بلوکهشده روسیه، وامهایی به اوکراین اعطا شود؛ وامی با ماهیت «غرامت» که تنها زمانی بازپرداخت میشود که روسیه مسئولیت خسارات جنگ را بپذیرد، اما آمریکا موضع متفاوتی دارد، واشنگتن به اروپا اعلام کرده است که پس از توافق صلح، باید داراییها به روسیه بازگردانده شود، این اختلاف نشان میدهد که اروپا بیشتر بهدنبال تأمین مالی فوری جنگ است، در حالی که آمریکا از پیامدهای حقوقی بلندمدت چنین اقدامی نگران است، در این میان، مخالفت بلژیک که بخش زیادی از داراییهای روسیه در سیستم مالی آن قرار دارد، اهمیت ویژهای دارد. بروکسل میداند که چنین اقدامی میتواند بحران حقوقی، بانکی و سرمایهگذاری گسترده بهبار بیاورد و حتی آینده یورو را به خطر اندازد.
فشار اقتصادی بر روسیه؛ تحریمهای نفتی و انباشت بیسابقه نفت بهروی آب
گزارش بلومبرگ درباره انباشت بیش از 180 میلیون بشکه نفت روسیه برهروی نفتکشها یک نشانه مهم از فشار تحریمهای آمریکا است. درحالی که روسیه تلاش میکند نفت خود را به بازارهای آسیایی بهویژه چین و هند صادر کند، محدودیتهای حملونقل، بیمه و دسترسی به مشتریان جدید، چالشهایی جدی ایجاد کرده است، اما نکته مهم آن است که روسیه نشان داده است توانایی سازگاری با فشارهای تحریمی را دارد؛ تجربه ایران در دور زدن تحریمها نیز برای مسکو الهامبخش بوده است؛ افزایش قیمت جهانی نفت باعث میشود حتی با کاهش فروش، درآمد روسیه افت کامل نداشته باشد، بااینحال، فشارهای آمریکا میتواند در کوتاهمدت موجب اختلال در جریان نقدینگی روسیه شود و این موضوع احتمالاً یکی از محورهای مذاکرات محرمانه اخیر بوده است.
نقش پنهان فرانسه و احتمال مداخله نظامی مستقیم
یکی از مهمترین و کمتر دیدهشدهترین تحولات، قانون جدید پاریس برای مجاز دانستن استفاده از شرکتهای نظامی خصوصی در کشورهای درگیر جنگ است؛ اقدامی که سرویس اطلاعات خارجی روسیه آن را «نشانهای از نیت فرانسه برای مداخله در اوکراین» تعبیر کرده است.
تحلیل این مسئله چند لایه دارد؛ فرانسه مدتهاست تمایل دارد نقش رهبری نظامی در اروپا ایفا کند؛ شکست اوکراین، موقعیت اروپا و بهویژه پاریس را در برابر مسکو بهشکل خطرناکی متزلزل میکند؛ اوکراین برای بهرهگیری از جنگندههای فرانسوی، نیازمند کارشناسان و نیروهای آموزشدیده است؛ بنابراین حضور نیروهای خصوصی در واقع بهمعنای حضور مستشاران فرانسوی خواهد بود؛ فرانسه از ایجاد «ائتلاف مداخله محدود» سخن گفته بود که با مخالفت واشنگتن و برلین مواجه شد، اما همچنان بهدنبال راههای جایگزین است، این روند نشان میدهد اروپا بهطور کامل نسبت به آینده جنگ نگران است و تلاش دارد از فروپاشی کامل توان دفاعی اوکراین جلوگیری کند.
چرا روسیه اکنون به مذاکره چراغسبز نشان میدهد؟
از منظر واقعگرایی استراتژیک، روسیه زمانی بهسمت مذاکره پیش میرود که در میدان نبرد به نقطه تثبیت دست یافته باشد؛ امتیازهای سیاسی را با هزینه کمتر از مسیر دیپلماسی به دست آورد؛ غرب دچار شکاف یا ضعف راهبردی شده باشد؛ فشار اقتصادی قابل مدیریت، اما دردناک شده باشد، در زمان حاضر هر چهار عامل وجود دارد؛
روسیه خطوط کلیدی در جنوب و شرق اوکراین را تثبیت کرده است؛ شکاف اروپا ـ آمریکا درباره داراییهای روسیه و هزینه جنگ آشکار شده است؛ انتخابات آمریکا متغیر بسیار مهمی برای آینده جنگ است و هزینههای جنگ و تحریم در اقتصاد روسیه تأثیرات قابلتوجهی ایجاد کرده است، این وضعیت سبب شده است کرملین از موضع «میدانی ـ سیاسی» آماده گفتوگو باشد.
آیا جنگ اوکراین بهسمت یک توافق موقت یا آتشبس میرود؟
بر اساس مجموعه تحولات، سه سناریوی کلیدی قابل تصور است؛
سناریوی اول: آتشبس موقت و توقف در خط مقدم؛ در این سناریو، خطوط تماس فعلی تثبیت میشود و طرفین درباره وضعیت نهایی مناطق اشغالی به مذاکرات بلندمدت میپردازند، این سناریو محتملترین گزینه است، زیرا فشار آمریکا برای پایان هزینههای جنگ در حال افزایش است؛ روسیه از تثبیت مناطق شرقی رضایت دارد و اروپا از فرسایش بیشتر اوکراین بیم دارد.
سناریوی دوم: توافق سیاسی با چارچوب امنیتی جدید؛ در این سناریو اوکراین تعهداتی درباره عدمعضویت فوری در ناتو میدهد؛ غرب تضمینهای امنیتی محدود ارائه میکند؛ روسیه برخی تغییرات در خطوط تماس را میپذیرد یا برخی مناطق را تثبیت میکند، این سناریو بلندمدتتر و پیچیدهتر است.
سناریوی سوم: گسترش جنگ؛ کماحتمالتر، اما ممکن؛ خصوصاً در صورت تصمیم فرانسه برای مداخله مستقیم؛ تشدید تحریمهای نفتی و انرژی؛ شکست مذاکرات پنهان.
با توجه به مطالب بیانشده چنین میتوان اذعان داشت جنگ اوکراین وارد مرحله مدیریت سیاسی شده است و طرفین بهدنبال مهندسی یک پایان کنترلشده هستند. مذاکرات طولانی پوتین با هیئت آمریکایی، تصمیمات انرژی اروپا، اختلاف درباره داراییهای بلوکهشده، فشار نفتی بر روسیه، نگرانی زلنسکی، و تحرکات نظامی فرانسه، همه نشاندهنده آن است که غرب دیگر به پیروزی نظامی اوکراین باور ندارد؛ روسیه اکنون در موقعیتی است که میتواند بخشی از اهداف خود را تثبیت کند؛ اروپا از بحران اقتصادی و انرژی میترسد؛ آمریکا بهدنبال خروج از یک جنگ بینتیجه است.
در چنین شرایطی، احتمال شکلگیری یک چارچوب جدید امنیتی در اروپا بهطور جدی مطرح است؛ چارچوبی که نتیجه آن، نه بازگشت کامل اوکراین به مرزهای 2014 خواهد بود و نه تحقق تمام اهداف بلندپروازانه روسیه، اما یک نکته قطعی است:
بحران اوکراین نهتنها پایان نیافته، بلکه اکنون وارد مهمترین فصل خود یعنی فصل چانهزنیهای پنهان، بازتوزیع قدرت و شکلدهی نظم پساجنگ در اروپا شده است.
نویسنده: معصومه محمدی، کارشناس مسائل اورآسیا
انتهای پیام/+