خبرگزاری تسنیم؛ رودسر، امید رجبیپور ـ در روزگاری که بسیاری از صنایع دستی ایران با خطر فراموشی و رکود مواجهاند، روایتهایی از دل روستاهای شمالی کشور شنیده میشود که امید را زنده نگه میدارند.
یکی از این روایتها، داستان زنی است که با دستان خود، علاوه بر بافت تار و پود پارچهای رنگارنگ، رشتههای هویت فرهنگی و اقتصادی یک منطقه را به هم گره میزند.
سیده آسیه صادقی، بانوی کارآفرین اهل روستای تاریخی قاسمآباد شهرستان رودسر با تکیه بر هنر اصیل و کهن چادرشببافی، فصل تازهای از حیات اقتصادی و فرهنگی این صنعت دستی را رقم زده است؛ صنعتی که با بیش از سه هزار سال قدمت، بخشی از هویت اجتماعی و تاریخی مردم گیلان محسوب میشود.

احیای یک میراث در خطر فراموشی
قاسمآباد، روستایی در استان گیلان، با نمادهای فرهنگی منحصربهفرد خود، بهویژه لباس محلی زنان و هنر چادرشببافی، همواره نیازمند حمایتهای جدی برای حفظ میراث ناملموس خود بوده است، در این میان، نقش کارآفرینان محلی که با عشق و تعهد به ریشههای فرهنگی خود مینگرند، حیاتی است.
خانم صادقی که به عنوان یکی از کارآفرینان برتر کشوری شناخته شده، با تلفیق سنت و رویکردهای نوین مدیریتی، توانسته است موانع پیشروی صنایع دستی بومی را از میان بردارد و مسیر توسعه پایدار را هموار سازد، داستان موفقیت وی، فراتر از یک روایت اقتصادی، نمادی از ایستادگی فرهنگی در برابر جریانهای مدرنسازی بیرویه است.

چادرشب؛ هنر هزارساله گیلان
چادرشبها، پارچههایی ظریف و رنگارنگ هستند که با نخهای ابریشم یا پنبهای و با استفاده از دارهای سنتی بافته میشوند، نقوش هندسی و طبیعی به کار رفته در این پارچهها، هرکدام روایتگر نمادهایی از فرهنگ گیلاناند، خانم صادقی این هنر را از مادر خود آموخته و بیش از 21 سال است که بهطور فعال در این حوزه فعالیت دارد.
در سالهای اخیر، عواملی چون نبود بازاریابی مناسب، قیمتگذاری نادرست، تغییر سبک زندگی مصرفکنندگان و مهاجرت جوانان به شهرها، موجب رکود جدی این هنر شده بود، کاهش تقاضا و نبود حمایت ساختاری، بسیاری از بافندگان را به کنارهگیری واداشت و خطر فراموشی این میراث ارزشمند را افزایش داد.


نوآوری در محصول؛ کلید موفقیت
خانم صادقی با درک عمیق از تهدیدات پیشرو، رویکردی دوگانه را در پیش گرفت؛ حفظ اصالت طرح و نوآوری در کاربرد.
تولید لوازم و محصولات زینتی مد روز با استفاده از پارچههای چادرشب در طراحی کیف، روسریهای مدرن، دستمال گردن و پوششهای تزئینی، تلفیق با دکوراسیون داخلی از طریق طراحی رومیزی، کوسن و پردههای کوچک با بافت چادرشب برای افزودن حس اصالت گیلانی به فضاهای مدرن و بستهبندی و برندسازی از طریق ارائه محصولات در بستهبندیهای جذاب و تعریف برند منسجم برای تضمین اصالت از جمله اقداماتی است که خانم صادقی در کارهای خود بهره میگیرد.
اشتغالزایی و توانمندسازی زنان روستایی
یکی از مهمترین دستاوردهای این کارآفرین، ایجاد زنجیره تولیدی با محوریت توانمندسازی زنان منطقه است که به گفته وی، حدود 30 نفر در رودسر بهطور فعال در تولید چادرشب مشغولاند که عمدتاً بانوان هستند.
این بانوان، چه در کارگاههای متمرکز و چه بهصورت پروژهای در منازل خود، فعالیت دارند، توزیع دارها در منازل، امکان انعطافپذیری بیشتری را فراهم کرده و به زنان خانهدار اجازه داده است بدون ترک محیط خانواده، درآمدزایی کنند.
از جمله ابتکارات موفق خانم صادقی، فراهمسازی امکان بازدید گردشگران از فرآیند تولید است، بسیاری از بانوان فعال، دار چادرشب خود را در محلی قرار دادهاند که گردشگران ورودی به منطقه قاسمآباد میتوانند از نزدیک شاهد هنر آنها باشند، این تجربه مستقیم، ارزش افزوده بالایی به محصول میدهد و گردشگری فرهنگی منطقه را تقویت میکند.

چالشهای ساختاری پیشروی صنعت
در کارگاه کوچک و روشنِ خانم صادقی، لابهلای بوی نخ تازه و صدای آرام دستگاههای بافندگی، ردّی از امید و خستگی در هم تنیده است. تولیداتش این روزها در بازار محلی مشتری ثابت دارد و حالا نامش در میان هنرمندان صنایعدستی گیلان شناخته شده است. با این حال، پشت این موفقیت آرام، سایههایی دیده میشود که آینده کارش را تهدید میکنند؛ سایههایی که خودش آنها را بیپرده توضیح میدهد.
او از نبود بیمه شروع میکند؛ مسئلهای که برای بسیاری از هنرمندان فعال در کارگاههای کوچک، تبدیل به کابوس مشترک شده است. مسیرهای رسمی بیمهشدن برای افراد خوداشتغال چنان پیچیده و پرهزینه است که بسیاری از هنرمندان عطایش را به لقایش میبخشند و در نتیجه، هیچ پشتوانهای برای روزهای بیماری یا دوران سالمندی ندارند. خانم صادقی از دوست و همکارانی میگوید که سالها کار کردهاند اما هنوز دفترچه بیمهای ندارند که خیالشان را راحت کند.
کمبود مواد اولیه، فصل بعد این روایت است. در قفسههای کارگاه، هنوز چند قرقره نخ ابریشمی باقی مانده اما او میداند که تأمین همین مقدار هم همیشه آسان نیست. نخهای با کیفیت، چه ابریشمی و چه پنبهای، بهویژه آنهایی که رنگبندی استاندارد دارند، به سادگی پیدا نمیشوند؛ گلوگاهی که وابستگی به واردات یا تأمینکنندگان غیرقابل اعتماد، هر لحظه آن را تنگتر میکند. وی توضیح میدهد که گاهی کارگاهها هفتهها منتظر میمانند تا سفارش مواد اولیه برسد و همین انتظار، تولید را متوقف میکند.
اما روایت او در همینجا تمام نمیشود. خانم صادقی از دنیایی سخن میگوید که فراتر از دیوارهای کارگاهش قرار دارد؛ دنیای بازاریابی ملی و بینالمللی. برای دیدهشدن در نمایشگاههای بزرگ، باید هزینههای بالایی پرداخت؛ هزینههایی که برای یک تولیدکننده کوچک چندبرابر سنگینتر از برندهای ریشهدار است. از سوی دیگر، نبود حمایت برای گرفتن استانداردهای صادراتی و رقابت با محصولات ارزانقیمت خارجی، مانع بزرگی است که بسیاری از هنرمندان محلی توان عبور از آن را ندارند.
در انتهای این روایت، خانم صادقی همچنان مشغول کنار همگذاشتن رنگهای تازهای از نخ است؛ رنگهایی که با وجود تمام دشواریها، نشانه تلاش و ماندگاری او و هنرمندان هممسیرش هستند. پشت هر قطعه صنایعدستی که به دست مردم میرسد، همین داستانها نهفته است؛ داستانهایی که نشان میدهند ادامه دادن این مسیر بدون حمایت بیشتر، هر روز دشوارتر میشود.
صبر، آموزش و تعهد فرهنگی
خانم صادقی در توصیهای به جوانانی که قصد ورود به این حرفه را دارند، بر اولویتبندی ارزشها تأکید کرده است. به گفته وی، سرمایهگذاری اولیه باید بر یادگیری تکنیک، درک فلسفه طرحها و ایجاد ارتباط پایدار با مشتریانی باشد که ارزش هنر را درک میکنند، بقای این هنر، مستلزم آموزش مداوم و تعهد اخلاقی به اصالت محصول است، نه صرفاً کسب سود کوتاهمدت.

الگویی برای توسعه بومی
روایت موفقیت سیده آسیه صادقی، نمونهای درخشان از نقش حیاتی زنان در سرمایهگذاری برای تولید بومی و حفظ میراث فرهنگی کشور است، کار وی نشان میدهد که صنایع دستی، در صورت مدیریت صحیح، میتوانند از یک فعالیت سنتی به موتور محرکه اقتصادی تبدیل شوند.
با تکیه بر خلاقیت در طراحی، حفظ کیفیت محصول و بهرهگیری از ظرفیت گردشگری فرهنگی، این بانوی کارآفرین توانسته است نه تنها برای خود، بلکه برای دهها نفر دیگر اشتغالزایی کند، موفقیت قاسمآباد در چادرشببافی، الگویی قابل تعمیم برای سایر هنرهای دستی در معرض خطر در سراسر ایران است.
انتهای پیام/