1. صفحه اصلی
    • پربیننده‌ترین اخبار
    • مهمترین اخبار
    • آرشیو اخبار
  2. سیاسی
    • سیاست ایران
    • نظامی | دفاعی | امنیتی
    • گزارش و تحلیل سیاسی
    • مجلس و دولت
  3. امام و رهبری
  4. ورزشی
    • فوتبال ایران
    • فوتبال جهان
    • والیبال | بسکتبال | هندبال
    • کشتی و وزنه‌برداری
    • ورزش های رزمی
    • ورزش زنان
    • ورزش جهان
    • رشته های ورزشی
  5. بین الملل
    • دیپلماسی ایران
    • تولیدات دفاتر خارجی
    • آسیای غربی
    • افغانستان
    • آمریکا
    • اروپا
    • آسیا-اقیانوسیه
    • پاکستان و هند
    • ترکیه و اوراسیا
    • آفریقا
    • بیداری اسلامی
  6. فضا و نجوم
  7. اقتصادی
    • اقتصاد ایران
    • پول | ارز | بانک
    • خودرو
    • صنعت و تجارت
    • نفت و انرژی
    • فناوری اطلاعات | اینترنت | موبایل
    • کار آفرینی و اشتغال
    • راه و مسکن
    • هواشناسی
    • بازار سهام | بورس
    • کشاورزی
    • اقتصاد جهان
  8. اجتماعی
    • پزشکی
    • رسانه
    • طب سنتی
    • خانواده و جوانان
    • تهران
    • فرهنگیان و مدارس
    • پلیس
    • حقوقی و قضایی
    • علم و تکنولوژی
    • محیط زیست
    • سفر
    • حوادث
    • آسیب های اجتماعی
    • بازنشستگان
  9. فرهنگی
    • ادبیات و نشر
    • رادیو و تلویزیون
    • ‌دین ، قرآن و اندیشه
    • سینما و تئاتر
    • فرهنگ حماسه و مقاومت
    • موسیقی و تجسمی
  10. حوزه و روحانیت
  11. استانها
    • آذربایجان‌ شرقی
    • آذربایجان غربی
    • اردبیل
    • اصفهان
    • البرز
    • ایلام
    • بوشهر
    • استان تهران
    • چهارمحال و بختیاری
    • خراسان جنوبی
    • خراسان رضوی
    • خراسان شمالی
    • خوزستان
    • زنجان
    • سمنان
    • سیستان و بلوچستان
    • فارس
    • قزوین
    • قم
    • کاشان
    • کردستان
    • کرمان
    • کرمانشاه
    • کهگیلویه و بویراحمد
    • گلستان
    • گیلان
    • لرستان
    • مازندران
    • مرکزی
    • هرمزگان
    • همدان
    • یزد
    • جزایر خلیج فارس
  12. رسانه ها
    • چند رسانه ای
    • خواندنی
  13. بازار
    • قیمت خودرو
    • قیمت طلا، سکه و ارز
    • سازمان‌ها و شرکت‌ها
  14. عکس
  15. فیلم
  16. گرافیک و کاریکاتور
    • english
    • عربی
    • Türkçe
    • עברית
    • Pусский
  • RSS
  • تلگرام
  • اینستاگرام
  • توییتر
  •  
    آپارات
  •  
    سروش
  •  
    آی‌گپ
  •  
    گپ
  •  
    بله
  •  
    روبیکا
  •  
    ایتا
  • قیمت ارز و طلا
    لیگ ایران و جهان
  • صفحه اصلی
    • پربیننده‌ترین اخبار
    • مهمترین اخبار
    • آرشیو اخبار
  • سیاسی
    • سیاست ایران
    • نظامی | دفاعی | امنیتی
    • گزارش و تحلیل سیاسی
    • مجلس و دولت
  • امام و رهبری
  • ورزشی
    • فوتبال ایران
    • فوتبال جهان
    • والیبال | بسکتبال | هندبال
    • کشتی و وزنه‌برداری
    • ورزش های رزمی
    • ورزش زنان
    • ورزش جهان
    • رشته های ورزشی
  • بین الملل
    • دیپلماسی ایران
    • تولیدات دفاتر خارجی
    • آسیای غربی
    • افغانستان
    • آمریکا
    • اروپا
    • آسیا-اقیانوسیه
    • پاکستان و هند
    • ترکیه و اوراسیا
    • آفریقا
    • بیداری اسلامی
  • فضا و نجوم
  • اقتصادی
    • اقتصاد ایران
    • پول | ارز | بانک
    • خودرو
    • صنعت و تجارت
    • نفت و انرژی
    • فناوری اطلاعات | اینترنت | موبایل
    • کار آفرینی و اشتغال
    • راه و مسکن
    • هواشناسی
    • بازار سهام | بورس
    • کشاورزی
    • اقتصاد جهان
  • اجتماعی
    • پزشکی
    • رسانه
    • طب سنتی
    • خانواده و جوانان
    • تهران
    • فرهنگیان و مدارس
    • پلیس
    • حقوقی و قضایی
    • علم و تکنولوژی
    • محیط زیست
    • سفر
    • حوادث
    • آسیب های اجتماعی
    • بازنشستگان
  • فرهنگی
    • ادبیات و نشر
    • رادیو و تلویزیون
    • ‌دین ، قرآن و اندیشه
    • سینما و تئاتر
    • فرهنگ حماسه و مقاومت
    • موسیقی و تجسمی
  • حوزه و روحانیت
  • استانها
    • آذربایجان‌ شرقی
    • آذربایجان غربی
    • اردبیل
    • اصفهان
    • البرز
    • ایلام
    • بوشهر
    • استان تهران
    • چهارمحال و بختیاری
    • خراسان جنوبی
    • خراسان رضوی
    • خراسان شمالی
    • خوزستان
    • زنجان
    • سمنان
    • سیستان و بلوچستان
    • فارس
    • قزوین
    • قم
    • کاشان
    • کردستان
    • کرمان
    • کرمانشاه
    • کهگیلویه و بویراحمد
    • گلستان
    • گیلان
    • لرستان
    • مازندران
    • مرکزی
    • هرمزگان
    • همدان
    • یزد
    • جزایر خلیج فارس
  • رسانه ها
    • چند رسانه ای
    • خواندنی
  • بازار
    • قیمت خودرو
    • قیمت طلا، سکه و ارز
    • سازمان‌ها و شرکت‌ها
  • عکس
  • فیلم
  • گرافیک و کاریکاتور

گزارش تحقیقی: مافیای زباله و گنج 30هزارمیلیاردی تهران/ زباله‌گردی را از این زاویه ببینید

  • 17 آذر 1404 - 14:18
  • اخبار اجتماعی
  • اخبار تهران
گزارش تحقیقی: مافیای زباله و گنج 30هزارمیلیاردی تهران/ زباله‌گردی را از این زاویه ببینید

به‌نظر می‌رسد قدرت مافیای زباله در تهران بیش از تصور ماست؛ قدرتی که برای تصاحب و تملک گنجی ده‌ها هزار میلیارد تومانی با هیچ شخص و نهادی سر شوخی و معامله ندارد، اگر قدرت و منافعش را در خطر ببیند، یا سر کیسه را شل می‌کند یا با فشار راه‌‌ها را می‌بندد.

اجتماعی

گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم/ ابوتراب فرخی

یکی از شب‌های ابتدایی سال بود که با عجله و کلی وسیله از خانه خارج شدم تا خودم را به جایی برسانم، به‌محض رسیدن به مقصد متوجه شدم هنگام سوار شدن بخشی از وسایل همراهم را کنار خودرو و روی زمین جا گذاشته‌ام، به‌سرعت و در کمتر از 20دقیقه خودم را به خانه رساندم و وقتی به محل پارک ماشین رسیدم، با مشاهده برگه‌های روی زمین و جای خالی وسایلم متوجه شدم لقمه‌ای آماده را برای سرقت در اختیار گذاشته بودم. مهم‌ترین وسیله به‌سرقت‌رفته یا ربوده‌شده،‌ کیف شخصی بود که مبلغ کمی پول نقد، کارت ملی و چندین کارت بانکی و کارت ماشین و گواهینامه و... در آن بود که دردسر دریافت مجدد آنها آزاردهنده‌تر از اصل مفقودی بود.

آن موقع شب، غیر از سه زباله‌گرد شخص دیگری در آن خیابان نبود و درست یا نادرست، ذهنم مرا به‌سمت آنها کشاند، از هرسه آنها سؤال کردم و طبیعتاً‌ جواب منفی گرفتم، می‌گفتند اصلاً چنین چیزی ندیده‌اند؛ شاید هم راست می‌گفتند، ساعتی بعد که خیابان خلوت شد و زباله‌گردها دست از تفتیش زباله‌های داخل و بیرون مخازن برداشتند، به نزدیکترین محل دپوی زباله در همان منطقه رفتم و اتفاقاً‌ آنها هم آنجا بودند اما داخل نرفتم.

صبح روز بعد دوباره به همان مرکز رفتم و در حالی که نگاهی سرسری به زباله‌های جمع‌شده می‌انداختم از کسی که نگهبان یا مدیر آنجا بود پرس‌وجو کردم که؛ دیشب کسی چنین وسایلی اینجا نیاورده است که احتمالاً یک کیف شخصی با چنین مشخصاتی میان آنها باشد؟ که باز هم جواب منفی گرفتم.

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

ماه‌ها از این ماجرا می‌گذشت و از آن شب به بعد، زباله‌گردهایی که پیش از آن بی‌تفاوت از کنارشان عبور می‌کردم، انگار برای عصبی‌ کردن من هم که شده خودشان را مقابلم قرار می‌دادند تا مثل صاعقه، ناخوشی گم‌شدن کیف و مدارک را برایم گوشزد ‌کنند و منی را که عاجز از پیدا کردن کیف و مدارک بودم، به این فکر بکشانند که یحتمل کار خودشان بوده و معلوم نیست با کارت بانکی و کارت خودرو و گواهینامه و بقیه کارت‌ها چه کرده‌اند.

با دریافت کارت‌ها و گذشت زمان، حضور زباله‌گردها در ذهن من هم کمرنگ‌تر شده بود تا اینکه اواسط مهرماه این خبر را دیدم؛ "فعالیت زباله‌گردها در تهران 80درصد کاهش یافته است."، به‌قدری برایم عجیب بود که قرار شد گزارشی درباره فعالیت زباله‌گردها در تهران تهیه کنم.

از پرسه‌زدن در کوچه‌ و خیابان‌های اطراف محل زندگی به نتیجه‌ای نرسیدم؛ تصمیم گرفتم در خیابان‌های اصلی و در ساعات مختلف شبانه‌روز شانس خود را امتحان کنم؛ هرچه بیشتر پیش رفتم و بیشتر دیدم، ابعاد بیشتری یافتم، برای شناختن زباله‌گردها رفته بودم و سر از چرخه خرید و بازیافت زباله و تولید دوباره درآوردم، می‌خواستم درباره بی‌تفاوتی نسبت به حضور زباله‌گردها بنویسم، به مافیای زباله که با قدرت خود جلوی اصلاح وضعیت را گرفته‌اند رسیدم.

اما وضعیت فعلی زباله‌گردی در تهران چگونه است؟

به‌خلاف آسیب «کودکان کار» که انبوهی از ارگان‌های دولتی و غیردولتی و سازمان‌های مردم‌نهاد حداقل در ظاهر و روی کاغذ دنبال آنها هستند و هرازگاهی آماری از جمع‌آوری و برخورد با آنها داده می‌شود اما گویا زباله‌گردی به‌نوعی از سوی همگان به شغلی پذیرفته‌شده تبدیل شده است.

به‌نظر می‌رسد شهرداری علی‌رغم اینکه ظرفیت قابل توجه و متعدد زباله از زیبایی چهره شهر تا رفع معضلات زیست‌محیطی و امکان کمک به برطرف کردن ناترازی در حوزه آب و برق را می‌داند اما به‌دلیل مشکلات و معضلات و حتی برخی فشارها فعلاً ترجیح می‌دهد ضربتی و چکشی برای تصاحب صددرصدی پروسه تولید و جمع‌آوری و بازیافت زباله اقدام نکند و همزمان با فعالیت مافیای زباله، خودش هم تحت عناوین ویترینی مثل «نوماند» به‌سمت فرهنگ‌سازی برای مردم در درازمدت حرکت کند.

تعداد زباله‌گردها در تهران به‌دلیل فعالیت غیررسمی آنها هیچ گاه عدد ثابت و قابل برآورد متقنی نبوده است؛ به‌طوری که در سال گذشته و زمانی که معاون وزیر دادگستری تعداد زباله‌گردهای تهران را 6000 نفر اعلام کرد و از تعیین تکلیف و حذف 4500 نفر از آنها از طریق جذب در سازمان پسماند خبر داد،‌ در همان ایام هم سایت خبرگزاری شهر، در جریان برگزاری همایش «آینده مدیریت پسماند کلان‌شهری در ایران» از قول حسن پاسالاری عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، تعداد زباله‌گردهای پایتخت را 14هزار نفر اعلام کرد.

به همان میزان که تعداد زباله‌گردهای پایتخت عددی مجهول است، حتی میزان تولید زباله تهرانی‌ها هم بازه‌ای معنادار را شامل می‌شود،‌ رقمی که از 5 تا 6 هزار تن در روز شروع می‌شود و تا حدود 9 هزار تن و بیشتر در نوسان است و شاید علت این تفاوت در آمار ناشی از تفاوت در محاسبه جمعیت شهر تهران باشد.

شهر تهران شب‌ها به‌عنوان جمعیت ساکن، حدود 9میلیون نفر جمعیت دارد اما در طول روز که حجم قابل‌توجهی از افراد از شهرها و حتی استان‌های همجوار وارد پایتخت می‌شوند، با جمعیتی بیش از 12میلیون نفر مواجه است که اگر تولید روزانه 700گرم پسماند توسط هر شهروند براساس گفته داود گودرزی معاون خدمات شهری شهردار را در نظر بگیریم، به عدد 8400 تن زباله در روز می‌رسیم.

کُلُنی ازهم‌پاشیده خوجی‌ها؛ زباله‌گردهای معروف پاتوق را ترک کردند

برای هر خبرنگار پیگیری هر معضل و آسیبی از منشأ آن یا مرکز تجمع آن، هیجان و جذابیت بیشتری برخوردار است؛ درباره زباله‌گردی نیز همین‌طور است، به همین دلیل پیگیری درباره این را که کانون تجمع و فعالیت و زندگی زباله‌گردهای تهران کجاست، شروع کردیم.

مقاله‌ای از احمد نادری نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی را که اواخر دهه 90 به‌همراه چند پژوهشگر دیگر، درباره زباله‌گردی در تهران نوشته بود، خواندم، کنار تحلیل‌هایی که درباره ماهیت زباله‌گردی ارائه داده بودند، محل سکونت و استقرار زباله‌گردهای تهران را معرفی کرده بود. «خوجی‌ها» که به‌گفته نادری جماعتی بودند که بخش قابل‌توجهی از زباله‌گردی تهران و تفکیک آن را به‌عهده داشتند، کلنی خود را جایی در جنوب غرب تهران تشکیل داده بودند. آنها به‌شدت منسجم بودند و با جامعه بیرونی تقریباً هیچ ارتباطی نداشتند، سعی می‌کردند از هرگونه تقابلی با افراد و پدیده‌های خارج از جامعه خودشان کوچکترین ارتباط و تنش و درگیری نداشته باشند و حتی در ازدواج هم فردی را خارج از خود نمی‌پذیرفتند.

نقاطی را که نادری درباره حضور خوجی‌ها نام برده بود، یافتیم و با عکاس به آنجا رفتیم اما خبری از خوجی‌ها نبود، از اهالی سراغ آنها را گرفتیم که گفتند؛ "سال‌هاست از اینجا رفته‌اند و در دیگر نقاط شهر پخش شده‌اند و محل سکونت آنها هم در اختیار سایر مردم برای سکونت یا ایجاد کارگاه‌های تولیدی مثل تولید مبل و کمد و سایر تولیدات چوبی قرار گرفته است".

دستمان برای پیدا کردن محل سکونت خوجی‌ها و گفت‌وگو با آنها خالی ماند و تصمیم به خروج از آن منطقه گرفتیم اما با گشتی کوتاه در همان منطقه متوجه شدیم اگر خوجی‌ها از اینجا رفته‌اند اما رسم‌شان همچنان باقی است، نقاطی را پیدا کردیم که در نگاه اول امکان نداشت کوچکترین ربطی بین آنها و زباله و زباله‌گرد پیدا کرد ولی وقتی از یک کشاورز نشانی زباله‌گردها و مراکز تفکیک زباله را پرسیدیم، ما را به باغی در همان حوالی هدایت کرد.

کشاورز که در حال چیدن محصولات از روی زمین بود، با داسی که در دست داشت،‌ دیوارهای یک باغ را به ما نشان داد و گفت؛ "داخل باغ و تقریباً وسط باغ را محل دپوی زباله کرده‌اند؛ از درِ اصلی خودشان وارد می‌شوند و شما هم اگر می‌خواهید مخفیانه وارد شوید،‌ می‌توانید از دیوار پشت باغ که مقداری از آن تخریب شده است، وارد شوید، البته شاید بتوانید با معرفی خودتان از در اصلی هم وارد شوید".

دودوتاچهارتای فاصله زیاد ماشین با مزرعه و باغ و قیمت بالای دوربین عکاسی و حضور چند معتاد در حال مصرف مواد کنار دیوار باغ، ما را به این نتیجه رساند که محل امن‌تری را برای تصویربرداری انتخاب کنیم.

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

تصویر ایجاد محل دپوی زباله در باغ

تصمیم گرفتم شانس خود را در مناطق مرکزی و داخلی شهر امتحان کنیم؛ سراغ مناطقی رفتیم که پاتوق معتادان، واحدهای تجاری، اداری، تفریحی و مناطق مسکونی درهم‌تنیده و همزیستی ناخواسته مردم با برخی آسیب‌های اجتماعی را در آن مناطق می‌توان مشاهده کرد.

تصور عموم مردم و حتی برخی افراد صاحب‌نظر این‌گونه است که عمده زباله‌گردهای تهران، اتباع غیرمجاز افغانستانی هستند، اما واقعیت شکل دیگری دارد و ایرانی‌ها نیز سهم قابل‌توجهی از این پدیده را به خود اختصاص داده‌اند و حتی با افزایش موج مهاجرستیزی که علیه اتباع افغانستانی پس از جنگ 12روزه شکل گرفت، از سهم اتباع نیز کاسته شد.

زباله‌گردی در تهران؛ از نوجوان زاهدانی تا اتباع مجاز افغانستانی

اولین فردی که تلاش کردم با او درباره کاری که انجام می‌دهد صحبت کنم، یک معلول بود که سر هر مخزن زباله که می‌رفت دو عصایش را کنار مخزن زباله قرار می‌داد و بعد از تلاش موفق یا ناموفق برای جمع کردن زباله، دوباره عصاهایش را زیر بغل می‌زد و به‌راه می‌افتاد تا مخزن بعدی؛ تصمیمم را گرفتم و ماشین را کنار خیابان پارک کردم و پیاده شدم؛ اما وقتی من و عکاس همراهم را دید، سریع راهش را کج کرد و بدون هیچ حرفی به‌سرعت وارد کوچه‌ای شد و ناپدید شد.

هنوز سوار ماشین نشده بودیم که نوجوانی را مشغول زیرورو کردن زباله‌ها دیدیم، به‌سمتش رفتیم و شروع به صحبت کردیم، بدون هیچ واکنش و ترسی هم‌صحبت شد، اسمش حمید بود و می‌گفت 13ساله است.

همان‌طور که کیسه‌ پلاستیکی پاره‌ای بر دوش داشت، هر زباله‌ای را که به دردش می‌خورد، از سطل زباله بیرون می‌آورد و داخل کیسه می‌انداخت، می‌گفت به‌همراه دایی‌اش از زاهدان آمده است، شب‌ها در یکی از ترمینال‌ها می‌خوابند و روزها دایی به یک نانوایی می‌رود و او هم مشغول جمع‌آوری زباله می‌شود.

گفتم: چرا در این سن مشغول کار آن‌هم زباله‌گردی شدی؟ که گفت: پدرم به‌دلیل قاچاق مواد مخدر در زندان است و یکی دو سال دیگر آزاد می‌شود، من هم به‌خاطر کمک به مادرم مجبور هستم کار کنم.

گفتم: مگر همین کار را در زاهدان نمی‌توانستی انجام بدهی که مجبور نباشی این‌قدر از خانه و خانواده‌ات دور شوی؟ که گفت: در زاهدان هم زباله کم است و هم زباله‌گردها زیاد هستند و اجازه نمی‌دهند به‌راحتی کار کنی، اما اینجا خیلی بیشتر از زاهدان زباله وجود دارد و مشکل زیادی هم ندارم، نه شهرداری مزاحمم می‌شود نه بقیه زباله‌گردها مزاحمم می‌شوند، صبح بعد از اینکه از دایی جدا می‌شوم، در خیابان‌ها و محلات اطراف نانوایی مشغول جمع‌ کردن زباله می‌شوم تا غروب.

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

کیسه پلاستیکی‌اش را روی زمین پهن کرد تا هم نظمی به زباله‌های داخل آن بدهد و هم جایی برای زباله‌های بعدی ایجاد کند؛ می‌گفت: وقتی از حجم زباله‌ها بفهمم که امروز حدود 400، 500 هزار تومان درآمد داشته‌‌ام، زباله‌ها را به مغازه‌ای که خریدار است می‌فروشم و به نانوایی می‌روم.

در یکی دیگر از خیابان‌های جنوب تهران که پیش‌ از آن پاتوق استراحت و مصرف مواد معتادان متجاهر بود، پیرمردی در حال جابه‌جایی و انتخاب زباله بهتر برای جمع‌آوری است، همین که به حضورم واکنش منفی نشان نداد، عزمم را جزم کردم که گفت‌وگو را شروع کنم اما از همان جمله نامفهوم اول و اشاره‌های دستش فهمیدم که گنگ است.

بیشتر از تلاش من برای خوب فهمیدن، او برای فهماندن منظورش تلاش می‌کرد؛ آن‌طور که می‌گفت غیر از خودش، همسرش هم وضعیتی شبیه او دارد و با دو فرزندش در یک زیرزمین بسیار کوچک زندگی می‌کنند و بدون دریافت یارانه یا مستمری از نهادهای دولتی، از زباله‌گردی امرار معاش می‌کند.

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

طرد اتباع و مهاجرستیزی، دست سایر افغانستانی‌ها را باز کرد

ساعت 10 صبح بود که عبدالرحیم، تبعه افغانستان را در حال جمع‌آوری زباله دیدیم؛ نزدیک رفتیم درباره کار صحبت کنیم که ما را با مأمور شهرداری یا پلیس اشتباه گرفت؛ به‌قدری استرس داشت که حتی قانونی‌بودن اقامتش را هم فراموش کرده بود و از برگه‌ای که دستش بود فهمیدیم اقامت قانونی دارد.

بار سنگینی روی چرخ‌دستی‌اش بود که می‌گفت همه آن را فقط در 2ساعت جمع کرده است و تا غروب که آخرین بار را به بارانداز تحویل می‌دهد معمولاً حدود 200کیلوگرم زباله جمع‌ می‌کند.

عبدالرحیم بعد از جمع‌آوری زباله روزانه، به گاراژی وسیع که مدعی بود متعلق به یکی از پیمانکاران شهرداری است می‌رود و آنجا به‌همراه حدود 5 زباله‌گرد دیگر، زباله‌های جمع‌آوری‌شده را تفکیک می‌کنند تا به ماشین شهرداری که هر دو یا سه روز یک‌بار به آنجا می‌آید تحویل دهند.

او می‌گوید که تا پارسال تعداد زباله‌گردها بیشتر بود اما به‌دلیل طرح جمع‌آوری اتباع و ماجراهای بعد از جنگ، برخی از آنها رفته‌اند و فرصت برای کار بیشتر در اختیار او و بقیه قرار گرفته است.

از او درباره درآمد روزانه‌اش سؤال کردم که با اکراه و تلاش برای نگفتن رقم دقیق، بدون درآمد تفکیک زباله، درآمد روزانه‌اش از زباله‌گردی را حدود 700هزار تومان اعلام کرد، رقمی که با توجه به جمع‌آوری 200کیلوگرم زباله در روز، همخوانی چندانی ندارد و حتی خیلی کمتر از درآمد روزانه سال‌های قبل زباله‌گردهاست اما به‌هرحال خیلی با او بر سر درآمدش بحث نکردم.

عبدالرحیم هم مثل بقیه، مشکلی پیشِ‌روی خود در جمع‌آوری زباله نمی‌دید و حتی صراحتاً مدعی بود که مالک و سرپرست گاراژ، پیمانکار شهرداری است.

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

 

                                                                                            زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

نوماند؛ ویترین خاک‌گرفته و معیوب شهرداری در مدیریت پسماند و زباله‌گردی

پروژه نوماند یکی از برنامه‌های اصلی مدیریت شهری برای حذف پدیده زشت زباله‌گردی از چهره تهران بود، پروژه‌ای که قرار بود با آگاه‌سازی مردم درباره تفکیک زباله از مبدأ سهم قابل‌توجهی در تحقق این هدف داشته باشد اما در عمل اتفاق دیگری افتاد. در زمان حاضر نه‌تنها بخش قابل‌توجهی از مردم در تهران از نوماند و شیوه اجرای آن آگاهی و اطلاع ندارند بلکه خیلی از کسانی هم که از آن استفاده می‌کنند اصلاً‌ راضی نیستند.

جدای از گلایه‌هایی که مردم درباره عدم توزین مناسب یا حتی عدم توزین پسماند تحویلی، عدم دریافت وجه نقد در قبال تحویل پسماند و یا تفاوت مبلغ محاسبه‌شده با مبلغ واریزی در سامانه دارند، یکی از دلایلی که شاید در نهایت باعث شده است پسماند خشک بیشتر سر از کیسه‌ها و انبارهای زباله‌گردها و خریداران ضایعات درمی‌آورد، تفاوت فاحش بین نرخ اعلامی سامانه پسماند با نرخ بازار آزاد است.

در زمان حاضر نرخ‌های اعلامی سامانه نوماند برای خرید پسماند از مردم به این شرح است:

پسماند خشک درهم بین کیلویی 3500 تا 4500 تومان، استیل نچسب بین کیلویی 25000 تا 28000 تومان، نان خشک بین 3000 تا 3500 تومان، انواع کاغذ و روزنامه مخلوط بین کیلویی 4000 تا 4200 تومان، مقوا و کارتن بین کیلویی 3000 تا 3500 تومان، انواع پلاستیک درهم بین کیلویی 5000 تا 5500 تومان، نایلون مخلوط سفید و رنگی بین کیلویی 2000 تا 2500 تومان، پِت (بطری) مخلوط سفید و رنگی بین کیلویی 12000 تا 14000 تومان، شیشه سفید بین 600 تا 620 تومان، آهن سبک (حلبی و قوطی) بین کیلویی 8000 تا 8500 تومان، آهن سنگین (کابینت و میلگرد و...)‌ بین کیلویی 10000 تا 11000تومان،‌ مس بین کیلویی 280000 تا 300000 تومان،‌ آلومینیوم خشک بین کیلویی 50000 تا 60000 تومان، آلومینیوم نرم بین کیلویی 62000 تا 68000 تومان، چدن بین کیلویی 9000 تا 9800تومان، سرب نرم و خشک بین کیلویی 52000 تا 53000 تومان، برنج (شیرآلات) بین کیلویی 180000 تا 190000 تومان، قوطی رانی و نوشابه (فلزی) بین 30000 تا 35000 تومان.

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

معامله پسماند قوطی نوشیدنی در بازار آزاد 5برابر نرخ نوماند شهرداری

در میانه پرسه‌زدن‌ها در نقاط مختلف شهر به یکی از نقاطی رفتیم که محل خرید و فروش انواع ضایعات بود. وارد محوطه‌ای شدیم که داخل پر بود از کارگاه‌های کوچک مجزا؛ یکی از این کارگاه‌ها مخصوص پِرِس قوطی‌های نوشیدنی مثل انواع نوشابه و آبمیوه بود.

مشغول گپ‌زدن با مدیر و کارگران این کارگاه بودیم که وقتی قیمت خرید قوطی‌های آلومینیومی را پرسیدیم با نگاهی در موبایلش نرخ خرید آن روز را بین 120 تا 130هزار تومان برای هر کیلو اعلام کرد. مبلغی که حدود 5برابر نرخ اعلامی سامانه نوماند بود و نمونه‌ خوبی بود برای اینکه نشان دهد از یک طرف چرا اقبال به نوماند کم است و از سوی دیگر بی‌تفاوتی مدیریت شهری به این ظرفیت را نمایان‌تر کند.

شاید به خاطر اجرای ناقص و ناموفق همین پروژه نوماند است که الان کار به جایی رسیده که بسیاری از خودروهای پروژه نوماند در عمل، به زباله‌گرد خودرویی در تهران تبدیل َشده است. پروژه‌ای که وقتی با آقای جلالیان معاون وزیر دادگستری درباره ادعای کاهش 80درصدی پدیده زباله‌گردی در تهران صحبت می‌کردم،‌ یکی از دلایل این کاهش را فعالیت سامانه نوماند می‌دانست؛ اگرچه که استناد ادعایش را براساس گزارش‌های اعلامی از سوی شهرداری تهران اعلام کرد.

زباله‌گردها با زباله‌ها چه می‌کنند؟

تقریباً در هر مکان با نکته و سوژه و مسئله جدیدی مواجه می‌شدیم. وقتی قوطی‌های آلومینیومی نوشیدنی ما را به کارگاه کوچک فشرده‌سازی کشاند، از جنوب غرب تهران مسیرمان به خارج از حریم شرقی تهران تغییر کرد.

صحبت با زباله‌گردهای مختلف در مناطق مختلف تهران نشان داد که آنها پس از جمع‌آوری تقریباً تمام پسماند قابل تفکیک و بازیافت درون مخازن، آنها را به خریداران خرد تحویل می‌دهند و آنها نیز زباله‌ها را به مکان‌هایی که در نقاط مختلف شهر و در موقعیت‌ها و کارکردهای مختلف قرار دارند منتقل کرده و در آنجا پس از تفکیک پسماندها، به نقاط دیگر منتقل می‌کنند تا پروسه بازیافت تکمیل شود.

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

«آزادیِ عمل» محدود به زباله‌گردها نیست و کارگاه‌ها و اماکن تفکیک و بازیافت زباله به همان راحتی مشغول به کار هستند؛ از جنوب غرب تهران که به رسم دیرینه برخی باغ‌ها محل دپو و تفکیک زباله هستند تا گاراژها و محوطه‌هایی که داخل بافت شهری و حتی چسبیده به مدرسه دخترانه، که به گفته آقای جلالی انبوهی از کارگران با هویت‌ها و سوابقی مجهول یا مجعول مشغول به کار هستند.

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

یکی از نقاط پرتراکم دپو و تفکیک زباله در تهران

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

تبدیل بخشی از محوطه یک گاراژ به محل دپوی زباله

گردش مالی قوطی آلومینیومی نوشیدنی؛‌ مشتی نمونه خروار

تصمیم گرفتیم به جای کاغذ و روزنامه و چوب و فلزات و پلاستیک و غیره، ادامه راه را با همین قوطی‌ها طی کنیم تا ببینیم این زباله کوچک در نهایت چه سرنوشتی خواهد داشت.

به یکی از نقاط کانونی برای جمع‌آوری زباله در جنوب غرب تهران رفتیم؛ جایی که گام دوم در چرخه زباله‌گردی محسوب می‌شود و کارگاه‌هایی که انواع زباله از قوطی آلومینیومی نوشابه تا کاغذ و کارتن را جمع‌آوری کرده‌اند، در آنجا آماده ارسال به کارگاه‌های بازیافت می‌کنند. در این کارگاه‌ها که مساحت بسیاری از‌ آنها نهایتاً به 50 متر می‌رسد و تعدادی از آنها در یک گاراژ قرار دارند، مثلاً انواع زباله‌های تولیدشده از آلومینیوم را پِرِس می‌کنند و برای ذوب در کوره به شرق تهران و خارج از حریم پایتخت ارسال می‌کنند.

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

                                                                                            زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

تفکیک و فشرده‌سازی قوطی‌های آلومینیومی برای انتقال به کوره ذوب

با توجه به اینکه کوره‌های مورد استفاده در این کارگاه‌ها عمدتاً سنتی است، قابلیت ذوب تمام این مواد را ندارند؛ به همین منظور، حین ذوب مواد، ضایعاتی به نام خاک آلومینیوم ایجاد می‌شود که ریخته‌گران کارگاه ذوب، آن را روی زمین پهن کرده و پس از سرد شدن این خاک، آن را جداگانه کیلویی 50هزار تومان به کارگاه‌هایی که کوره ذوب خاک دارند می‌فروشند.

دلیل عدم استفاده این کارگاه‌های کوچک از کوره صنعتی این است که چون برخی از ضایعات، قوطی‌های مربوط به اسپری‌های گوناگون هستند، ممکن است در فرآیند فشرده‌سازی تمام گاز و محتویات داخل آنها تخلیه نشود و اگر این اتفاق در کوره صنعتی رخ دهد، به گفته ریخته‌گران، ممکن است منجر به انفجار کوره صنعتی شود.

یک چهاردیواری و دیگر هیچ؛ ذوب فلز بدون کمترین استاندارد

کارگران کارگاه فشرده‌سازی از حقوق و دستمزد خود چیزی نگفتند؛‌ راننده‌ای هم که محموله‌ها را از غرب تهران به خارج از حریم شرقی تهران منتقل می‌کرد مثل آنها تلاش کرد به بهانه متغیر بودن درآمد باتوجه به میزان خلوص درصد آلومینیوم، از اعلام رقم دقیق یا میانگین درآمد چیزی نگوید اما ریخته‌گری که مشغول ذوب آلومینیوم بود، می‌گفت بیمه‌ای که در کار نیست و در ازای 6 روز کار از ساعت 6صبح تا 4 عصر، ماهانه حدود 30میلیون تومان حقوق می‌گیرم؛‌ و این در حالی بود که باتوجه به اینکه وضعیت کارگاه از حداقلی‌ترین استانداردها هم برخوردار نبود، حتی برای ایستادن کنار کوره‌ای که روزی سه بار آلومینیوم در آن ذوب می‌شود و گازهای سمی از آن خارج می‌شود، ماسک در اختیار نداشت. کوره‌ای که بدون کمترین اغراقی، غیر از خودش، هیچ‌کس توان 10ثانیه ایستادن کنار آن را نداشت؛ حتی مدیر کارگاه.

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

یکی از برندهای داخلی تولید نوشیدنی سالانه بیش از 700میلیون عدد نوشیدنی در قالب‌های مختلف ازجمله شیشه و پِت و قوطی آلومینیومی تولید می‌کند که اگر 10درصد آن را مربوط به قوطی‌های آلومینیومی و 10 تولیدات قوطی‌های آلومینیومی را مربوط به شهر تهران بدانیم، به عددی حدود 7میلیون قوطی می‌رسیم. حال اگر این میزان تولید را با تولیدات سایر شرکت‌های داخلی و شرکت‌هایی که نمایندگی نوشیدنی‌های خارجی را در اختیار دارند و گفته می‌شود تولیدات آنها در حوزه قوطی آلومینیومی بیشتر از داخلی‌هاست به عدد قابل توجهی می‌رسیم که ضرب این عدد در وزن هر قوطی، حجم نهایی آلومینیومی که در کارگاه‌های اینچنینی ذوب و دوباره برای مصرف به شمش تبدیل می‌شود را مشخص و قابل تأمل می‌کند.

نکته جالب و قابل تأمل‌تر این است که کسی که قوطی‌های نوشیدنی را کیلویی 120 تا 130 هزار تومان خریده بود، در نهایت و پس از تولید شمش جدید آلومینیوم، هر شمش را _به گفته راننده حمل قوطی‌ها_، حدود کیلویی یک میلیون تومان به فروش می‌رساند و در کنار آن همانطور که گفته شد، هر کیلو خاک آلومینیوم را هم کیلویی 50هزار تومان برای ذوب دوباره، می‌فروشد.

این فقط آمار مربوط به قوطی‌های آلومینیومی نوشیدنی بود. در کنار آن‌، پسماند شیشه‌‌ای و پلاستیکی را هم باید لحاظ کرد و در کنار همه اینها باید انبوهی از شکل‌های متنوع پسماند را لحاظ کرد که به راحتی در اختیار خرد و کلان مافیای زباله‌گردی قرار می‌گیرد و شهرداری تهران با چشم حسرت به آنها نگاه می‌کند.

وضعیت درآمدزایی در این حوزه به قدری جذاب است که در فضای بی‌قانونی و بی‌عملی، حتی مشاغل قانونی هم که در جریان فعالیت خود زباله تولید می‌کنند، به فکر درآمدزایی افتاده‌اند. در حال حاضر مثلاً برخی رستوران‌ها و اغذیه‌فروشی‌ها که تولید پسماند قابل توجهی دارند، به جای ریختن پسماند خود در مخازن زباله، آنها را دپو و حتی با دستگاه‌هایی که در بازار عرضه می‌شود، فشرده‌سازی کرده و مستقیماً از پسماند درآمدزایی می‌کنند. همین مصداق را می‌توان به نمونه‌های بزرگتر مانند هتل‌ها، مال‌ها، مراکز تفریحی و تجاری، مراکز خرید و ... تعمیم داد تا مشخص شود چه سرمایه هنگفتی از کف شهرداری خارج می‌شود.

 

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

 

ذوب قوطی‌های نوشیدنی آلومینیومی در کوره

 

دفن جسد زیر کوه زباله در کنار مدرسه دخترانه؟!

آقای جلالیان معاون وزیر دادگستری که به گفته خودش حدود دو سال است به دلیل مسائل حقوق شهروندی، درگیر پدیده زباله‌گردی در تهران و حواشی آن شده است، با لبخند و آرامش از تعجب من درباره ادعای کاهش 80درصدی پدیده زباله‌گردی استقبال و شروع به توضیح کرد. همانطور که گفتم پایه استنادی خود را گزارش شهرداری تهران می‌دانست و تأکید می‌کرد که حتی اگر واقعاً این اتفاق هم افتاده باشد، به مدیران شهرداری هم قاطعانه گفته‌ام اگر کوتاهی کنید، به راحتی وضع به همان شکل سابق تبدیل می‌شود.

می‌گفت در این مدت حدود دو سوم از کانون‌های دپو و تفکیک زباله که به صورت غیرمجاز فعالیت می‌کردند را شناسایی و پلمب کرده‌ایم ولی اگر مدیریت پسماند رها شود، بسیار سریع، دوباره مراکز جدید فعال می‌شوند.

جلالیان گفت، در این مراکز هر آدمی با هر سابقه‌ای که فکر بکنید مشغول به کار بوده است و حتی وقتی برای پلمب یک مرکز غیرمجاز رفته بودیم، مشاهده کردیم دیوار به دیوار یک مدرسه دخترانه، مرکز دپوی زباله تأسیس کرده‌اند و حدود 200 نفر در آنجا مشغول به کار هستند. حجم زباله‌های دپوشده به قدری سنگین بود که به گفته خود کارگران که بعداً مشخص شده چه در آن مرکز و چه در سایر مراکز افراد مجرم فراری هم بین آنها هستند، اگر آنجا را زیرورو می‌کردیم جسد هم پیدا می‌شد.

همکاری برخی پیمانکاران شهرداری با مافیای زباله

به جلالیان گفتم بر فرض هم که واقعاً‌ این تعداد از مراکز غیرمجاز پلمب شده باشند، هیچ تضمینی وجود ندارد مافیایی که با قدرت در این زمینه فعالیت می‌کند، به راحتی مرکزی دیگر در نقطه‌ای دیگر از شهر ایجاد نکند و وضع شهر چه از لحاظ فعالیت زباله‌گردها و چه از نظر وجود مراکز دپوی زباله این را تأیید می‌کند.

نظرم را تأیید کرد و گفت که باید همین‌طور که گام به گام با افراد و مراکز برخورد می‌کنیم، راه‌های ایجاد چنین شبکه‌هایی را هم ببندیم. به عنوان مثال مدت‌ها پس از پلمب این مراکز در شهر تهران متوجه شدیم که برخی از این افراد در روستاها و شهرک‌های خیلی حاشیه‌ای شهر و استان تهران، مراکزی را برای دپوی گسترده زباله ایجاد کرده بودند که در برخی روزها بساط‌های گسترده‌ای مثل جمعه‌بازار ایجاد کرده و آنجا زباله‌های تفکیک‌شده را به مشتریان خود می‌فروختند.

نکته جالب دیگری که جلالیان به آن اشاره کرد، همکاری برخی از خودروهای حمل زباله شهرداری تهران و حتی پیمانکاران با مافیای زباله بود؛ او گفت که در جریان پیگیری‌ آنها برای رفع معضل زباله‌گردی در تهران، تعدادی از خودروهای جمع‌آوری زباله سازمان پسماند شهرداری تهران را در مراکز غیرمجاز مشاهده کرده و متوجه شده‌اند این خودروها، بخشی از محموله‌های زباله را به جای مراکز رسمی شهرداری برای جمع‌آوری پسماند، به مراکز غیرمجاز و افراد غیرمرتبط با شهرداری تحویل داده و در ازای آن پول دریافت می‌کرده‌اند.

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

خروج 50 کامیون زباله از مرکز غیرمجاز

همین امر باعث شده که شهرداری به فکر تجهیز خودروهای حمل زباله به سیستم جی‌پی‌اس شود تا خودروهای حمل زباله را به صورت لحظه‌ای رصد کنند هرچند آدم متخلف برای فرار از جی‌پی‌اس هم راهکاری دارد و همچنان سعی می‌کنند با غیرفعال کردن جی‌پی‌اس، زباله را به دست مافیا برسانند.

جلالیان گفت: در جریان بازدید از برخی مراکز غیرمجاز و صدور دستور پلمب فوری آنها، برخی از آنها که ما به عنوان مافیا از آنها یاد می‌کنیم، ادعا می‌کردند پیمانکار شهرداری هستند و با مجموعه‌های شهرداری قرارداد دارند؛ مثلا ما از یک مرکز غیرمجاز حدود 50 کامیون پسماند خارج کردیم و این در حالی بود که مالک آن مجموعه مدعی بود پیمانکار شهرداری است. البته این ادعاها باید در جریان شکایت طرفین و انجام دادرسی مشخص شود که چه میزان صحت دارد.

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

 

زباله , پسماند , شهرداری تهران ,

دریافت مجوز از وزارت اقتصاد برای جمع‌آوری و تفکیک غیرمجاز زباله!

اظهارات جالب معاون وزیر دادگستری محدود به همین موارد نمی‌شود و در ادامه می‌گوید، حتی مشاهده کردیم عده‌ای از این افراد از طریق سامانه کسب‌وکارهای مجازی که متعلق به وزارت اقتصاد است، مجوز دریافت کرده‌اند که از همین جا هم به متولیان این سامانه و هم به وزارت اقتصاد به عنوان مرجع بالاتر سامانه اعلام می‌کنم که حق ندارند به بهانه تسهیل در صدور مجوز کسب و کار، به مجموعه‌ای مجوز بدهند که کاملاً تهدیدکننده سلامت عمومی است و باید فوراً این رویه را اصلاح کنند.

همه این اقداماتی که جلالیان به استناد آنها مدعی کاهش 80درصدی پدیده زباله‌گردی در تهران است، در حالی است که چرخه جمع‌آوری، تفکیک و بازیافت زباله در بخش‌های مختلف به راحتی مشغول به فعالیت هستند.

دیگران با زباله‌های شهری چه کردند؟

مسیر ترکیه در مهار زباله‌گردی و مدیریت پسماند

براساس گزارش منتشرشده بانک جهانی در سال 2019، ترکیه تا ابتدای دهه 2000 میلادی با چالش‌های مشابه بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه روبه‌رو بود؛ یعنی دفن ناامن زباله، فعالیت غیررسمی زباله‌گردها، و نبود سامانه تفکیک از مبدأ در شهرهای بزرگ. زباله‌گردی در آن دوره بیشتر در حاشیه آنکارا، بورسا و استانبول جریان داشت و تقریباً فاقد هرگونه نظارت رسمی بود.

در میانه دهه 2010، دولت ترکیه با پشتیبانی بانک جهانی و اتحادیه اروپا پروژه‌هایی را آغاز کرد که پایه آن بر «شهرداری‌های خودکفا از نظر زیست‌محیطی» قرار داشت. در این طرح‌ها، سامانه‌هایی برای گردآوری زباله با کامیون‌های هوشمند، آموزش عمومی و ایجاد مراکز بازیافت شهری در محله‌ها راه‌اندازی شد. هم‌زمان، با قانون جدید «Environmental Law 2020» و برنامه‌های ILBANK–FRIT II، نقش زباله‌گردهای غیررسمی کاهش یافت و شهرداری‌ها موظف شدند آن‌ها را در قالب شرکت‌های خدمات شهری یا تعاونی‌های بازیافت جذب کنند.

نتیجه این اصلاحات، گذار ترکیه از دفن سنتی زباله به سمت بازیافت و تولید انرژی از پسماند بود. تا سال 2022، بیش از 86 درصد پسماند شهری در شهرهای بزرگ تحت پوشش سیستم هوشمند جمع‌آوری قرار گرفت و بخش قابل توجهی از مشاغل غیررسمی زباله‌گردی جای خود را به مشاغل ثبت‌شده در واحدهای بازیافت داد. شهرداری استانبول و شهرداری قیصریه از نمونه‌های موفق این گذار هستند؛ جایی که پسماندهای خشک به شکل کاملاً رسمی در کارخانه‌های بازیافت یا نیروگاه‌های تبدیل زباله به انرژی مورداستفاده قرار می‌گیرد.

در سطح اجتماعی، ترکیه توانست با ترکیب آموزش عمومی و سیاست‌های اجتماعی، مسئله زباله‌گردی را از یک فعالیت حاشیه‌ای و غیرانسانی، به بخشی کنترل‌شده و ایمن از چرخه رسمی مدیریت شهری تبدیل کند. روندی که طی کمتر از دو دهه، این کشور را از زباله‌گردی گسترده و دفن آلاینده، به سمت اقتصاد سبز شهری و یکپارچه‌سازی منابع پسماند سوق داد.

تجربه برزیل در مهار زباله‌گردی و مدیریت پسماند

حدود یک دهه قبل از آن، بانک جهانی گزارشی هم درباره وضعیت زباله‌گردی و بحران مدیریت پسماند برزیل منتشر کرده بود؛ تا دهه 1990، بخش عمده زباله‌گردی در برزیل به صورت کاملاً غیررسمی و پرخطر انجام می‌شد. هزاران نفر _به‌ویژه خانواده‌های کم‌درآمد در حاشیه شهرها_ در محل‌های دفن زباله به جمع‌آوری پسماندهای خشک مانند فلز، پلاستیک و کاغذ مشغول بودند. این فعالیت نه‌تنها خطرات بهداشتی گسترده داشت بلکه در نظام اقتصادی و زیست‌محیطی کشور هم هیچ نقش تعریف‌شده‌ای نداشت.

در اوایل دهه 2000، دولت برزیل در همکاری با اتحادیه‌های زباله‌گردها (Catadores) و نهادهای بین‌المللی از جمله بانک جهانی و سازمان محیط‌زیست برزیل، پروژه‌هایی برای رسمی‌سازی این بخش آغاز کرد. محور اصلی اصلاحات، به رسمیت شناختن زباله‌گردها به عنوان بازیگران اقتصادی و اجتماعی بود. به موجب آن، اتحادیه‌ها و تعاونی‌هایی برای آموزش، سازمان‌دهی و دسترسی به تجهیزات شکل گرفتند و شهرداری‌ها با این گروه‌ها قراردادهای رسمی امضا کردند تا گردآوری زباله‌های خشک و تفکیک آنها از مبدأ توسط همین تعاونی‌ها انجام شود.

بر اساس یافته‌های گزارش، تا سال 2008 حدود 56درصد از شهرداری‌های کشور بخشی از خدمات بازیافت و تفکیک زباله را با مشارکت زباله‌گردها انجام می‌دادند. این اقدام باعث کاهش شدید دفن زباله، افزایش نرخ بازیافت تا حدود 25درصد در برخی مناطق، و بهبود سطح درآمد هزاران خانواده شد. همچنین مفهوم “Social Inclusion Recycling Model” به کار گرفته شد: یعنی ادغام فرآیند بازیافت با برنامه‌های اجتماعی و آموزشی، تا زباله‌گردی از یک شغل حاشیه‌ای به فعالیتی رسمی و کم‌خطر تبدیل شود.

در ادامه این طرح‌ها، دولت برنامه Carbon Finance + Solid Waste Management را نیز اجرا کرد که از محل فروش اعتبار کربن (Carbon Credit) برای تأمین مالی بخش بازیافت شهری استفاده می‌کرد. امروز، شهرهایی مانند سائوپائولو، رسیف و بلوهوریزونته نمونه‌های موفق این تحول هستند؛ جایی که تعاونی‌های زباله‌گردها نه فقط جمع‌آورنده، بلکه مجری رسمی پروژه‌های شهری محسوب می‌شوند.

«چینتان» راهبرد هند برای مدیریت پسماند و حذف زباله‌گردی

تا اواخر دهه 1990، زباله‌گردی در هند بیشتر شامل فعالیت‌های غیررسمی در حاشیه شهرهایی مانند دهلی، بنگلور و بمبئی بود. هزاران خانواده بدون دسترسی به حمایت اجتماعی یا تجهیزات ایمنی در محل‌های دفن زباله کار می‌کردند. دولت در ابتدا این گروه‌ها را از چرخه رسمی حذف می‌کرد، اما با رشد بحران پسماند شهری، نهادهایی مانند Chintan و Safai Sena وارد عمل شدند.

سازمان چینتان با همکاری شهرداری دهلی و وزارت محیط زیست هند، مدل «مدیریت مشارکتی پسماند» را معرفی کرد که هدفش رسمی‌سازی شغل زباله‌گردی بود. در این مدل، زباله‌گردها به عنوان “Waste Managers” شناسایی و در سیستم جمع‌آوری و تفکیک پسماند از مبدأ ثبت می‌شوند. هر مجتمع مسکونی یا نهاد دولتی موظف است زباله‌های خشک خود را در اختیار تعاونی‌ها یا کارگران ثبت‌شده قرار دهد.

از سال 2015، طرح ملی Swachh Bharat Mission (هند پاک) این مدل را به شهرهای دیگر گسترش داد. گزارش‌های چینتان نشان می‌دهد که مشارکت رسمی زباله‌گردها موجب کاهش چشمگیر دفن زباله در زمین، افزایش نرخ بازیافت تا بیش از 30درصد در شهرهای بزرگ، و رشد درآمد خانوارهای عضو این برنامه شده است. علاوه بر این، با آموزش و صدور کارت‌های شناسایی کارگری، بسیاری از زباله‌گردها توانسته‌اند به برنامه‌های بیمه سلامت و حمایت اجتماعی دسترسی پیدا کنند.

در نتیجه، هند از وضعیت زباله‌گردی گسترده و غیرایمن به سیستمی گذار کرده است که مدیریت پسماند شهری را با عدالت اجتماعی تلفیق می‌کند؛ یعنی ترکیب سیاست‌های زیست‌محیطی و رفاهی برای حذف حالت «غیررسمی و خطرناک» زباله‌گردی، و تبدیل آن به بخش پایدار و مجاز اقتصاد شهری.

از پارسال تا امسال؛‌ نظر عضو شورای شهر درباره مدیریت پسماند

مهدی پیرهادی رئیس کمیسیون سلامت، محیط‌زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران در روزهای گذشته به خبرنگار تسنیم گفت: سال گذشته، شهرداری تهران یک ردیف درآمدی برای خودش ایجاد کرده بود تحت عنوان درآمد از زباله خشک؛ که عموماً این درآمد توسط پیمانکارها ولی بدون چارچوب‌های لازم صورت می‌گرفت. ما این ردیف درآمد را حذف کردیم و به شهرداری گفتیم از شما توقعی بابت درآمدزایی از زباله خشک نداریم به این شرط که دیگر شاهد زباله‌گردی نباشیم.

وی ادامه داد: با توجه به اینکه فشار از روی پیمانکاران خدمات شهری برداشته شد، زباله‌گردی هم کاهش پیدا کرد حالا شاید نتوان با قاطعیت از کاهش 80درصدی حرف زد، ولی کاهش داشته است. اما نکته مهم در این زمینه این است که این کاهش به شرطی برقرار می‌ماند که شهرداری از طریق راه‌های دیگر، پیمانکاران را تحت فشار قرار ندهد و به بهانه دریافت وجوهی دیگر، آنها را به انجام اموری مجبور نکند که منجر به بازگشت و افزایش فعالیت زباله‌گردها شود.

پیرهادی گفت: بهترین راهکار در این زمینه انجام تفکیک زباله از مبدأ هست که شهرداری باید از طریق سامانه نوماند انجام دهد هرچند متأسفانه درصد اجرا و موفقیت آن به شدت کم هست و آن‌قدر نیست که بتواند کل زباله‌گردی را برطرف کند. نکته مهم دیگر این است که در حال حاضر برخی پیمانکاران شهرداری، تفکیک زباله را خودشان در ایستگاه‌های پسماند شهرداری انجام می‌دهند.

چرا «مدیریت پسماند و زباله‌گردی تهران» درجا می‌زند؟

تجربه این سه کشور در «اصل مدیریت زباله‌گردی» و تجربه ده‌ها کشور دیگر در «مدیریت حداکثری پسماند» پیشِ روی شهرداری تهران است و شاید پربیراه نباشد که بگوییم راه برون‌رفت از این وضعیت برای همه مشخص است؛ تجربه‌ای که با ایده تولید انرژی از زباله، بسیاری از کشورها را به واردات زباله از دیگر کشورها کشاند و اکنون به جایی رسیده است که به گفته معاون وزیر دادگستری پژوهشگران و دانشمندان ایرانی داخل کشور، ایده تولید آب آشامیدنی استاندارد از زباله را روی میز قرار داده‌اند اما برای اجرای این ایده‌های ناب که ناجی برون‌رفت شهرداری تهران از بحران پسماند و خروج کشور از بحران‌های آب و انرژی است، کسی پا پیش نمی‌گذارد؛ اما چرا؟

به نظر می‌رسد قدرت مافیای زباله در تهران بیشتر از آن چیزی است که همه ما تصور می‌کنیم؛ قدرتی که برای تصاحب، تملک و حفظ گنجی ده‌ها هزار میلیارد تومانی با هیچ شخص و نهادی سر شوخی و معامله ندارد و اگر احساس کند قدرت و منافعش در خطر است، تا جایی که بتواند سر کیسه را شل می‌کند و اگر هم این روش اجازه نداد، با فشارهای مختلف راه‌ها را می‌بندد!

همیشه این ابهام وجود داشته که یکی از عظیم‌ترین مجموعه‌های صنعتی که مشکل بسیاری از حوزه‌های صنعتی کشور را به لحاظ تولید قطعه حل کرده و حتی در برخی حوزه‌ها در دنیا سرآمد است، چرا برای حل بحران پسماند در تهران و دیگر کلانشهرهای کشور برنامه‌ای ندارد؟ چرا زباله‌سوز آرادکوه تهران مدت‌هاست که از کار افتاده و خبری از تعمیر و فعالیت مجدد آن نیست؟ حتی این سوال کلیدی‌تر هم مطرح است که چطور وقتی روزانه حدود 10 هزار تن زباله در تهران تولید و روانه آرادکوهی می‌شود که زباله‌سوز آن خاموش است، ناگهان خبر از انتقال مخفیانه زباله‌های مازندران به تهران مخابره می‌شود.

ما قوی‌تر هستیم یا مافیا؟

برای رفع این ابهامات و سوالات، تلاش کردیم با مدیران و حتی روابط عمومی این مجموعه صنعتی گفت‌وگو کنیم اما هیچ یک از مدیران آن حاضر به گفت‌وگوی رسمی نشد و دلیل آن را فشارها و تهدیدات سنگین مافیای زباله در تهران اعلام کردند که بعضاً رنگ تهدید جانی هم به خود گرفته است. تهدیدی که شهرداری تهران را به عنوان متولی اصلی مدیریت پسماند و رفع زباله‌گردی، تا حدی به یک تماشاگر تبدیل کرده است.

از معاون وزیر دادگستری پرسیدم آیا واقعاً هیچ توان و اراده‌ای برای مقابله با مافیای زباله وجود ندارد؟

جلالیان این مسئله را یکی از وجوه تقابل اقتدار حاکمیت با شبکه‌های جرم و تخلف دانست و گفت: ما باید بپذیریم که حاکمیتی مقتدر و قاطع داریم، مدعی‌العموم و ضابطان قوی داریم و باید بپذیریم که مافیا نباید از ما قدرتمندتر باشد، که اگر باشد، نشان‌دهنده حاکمیت ضعیف ماست و حاکمیت ما در این حوزه زیر سوال می‌رود. اما الان و در مسئله مدیریت پسماند، با وجود اینکه از اقتدار و قاطعیت لازم در سطح کلان برخوردار هستیم اما در حوزه اجرا درگیر ناهماهنگی و عدم هم‌افزایی و اجرای قانون هستیم.

به گفته او «قانون هیچ‌جا نگفته که باید زباله دفن شود، اما الان در کشور بیش از 90 درصد پسماندها دفن می‌شوند، در حالی که فقط بخش کوچکی بازیافت می‌شود. اگر سیستم بازیافت، شهرک‌های صنعتی پسماند و فرهنگ عمومی ایجاد می‌شد، پسماند به «طلای کثیف» تبدیل و منبع اشتغال سالم می‌شد، نه پدیده‌ی خطرناک زباله‌گردی. » «شاید تا دیروز کسی جرأت نمی‌کرد سراغ این مراکز دپوی غیرمجاز برود اما من الان به شما از پلمب دو سوم این مراکز می‌دهم. قطعاً بهم زدن یک روال و رویه خلاف هم هزینه‌بر و هم زمان‌بر است. روالی که حدود 50سال ادامه داشته و ریشه دوانده، با ورود دو ساله نمی‌توان توقع حذف کامل داشته. مافیا یعنی قدرتی چند وجهی که در هیچ منطق و قالب قانونی نمی‌گنجد. باید با آرامش و مداوم برخورد را انجام داد، اگرچه کار سختی است اما با قدرت و هم‌افزایی در حال انجام آن هستیم.»

شاید مصداق عدم اجرای قانون و عدم هم‌افزایی مثمرثمر را بتوان در این موارد دید: فعالیت گسترده زباله‌گردان‌ها و مراکز غیرمجاز در سطح شهر باوجود ادعای کاهش 80درصدی زباله‌گردی، ادعای استخدام حدود 75درصد زباله‌گردهای تهران در سازمان پسماند و تناقض آن با آمار فعالیت 14هزار نفری زباله‌گردها در تهران، تبدیل شدن خودروهای سامانه نوماند به خودروی زباله‌گرد و روی زمین ماندن مأموریت اصلی آن، فعالیت حوزه‌های مختلف بهره‌بردار در زمینه جمع‌آوری، تفکیک و بازیافت زباله در سطح کشور و خالی ماندن دست شهرداری از این عرصه پرسود چه از نظر مالی و چه از نظر زیباسازی شهر و بهبود سطح سلامت عمومی.

اما سوال اصلی درباره تمام این ابهامات و شبهات این است که آیا این انفعال صرفاً ناشی از اهمال و کوتاهی مدیریتی است یا ناشی از فشارهای مافیایی که شکستن شاخ خود را کاری غیرممکن می‌داند. گزارش‌های بعدی، ابعاد بیشتری از این پدیده را واکاوی خواهد کرد.

انتهای پیام/

 
R1014142/P1014142
قیمت ارز و طلا
لیگ ایران و جهان
حج و زیارت
واژه های کاربردی مرتبط
  • زباله
  • پسماند
  • شهرداری تهران
tasnim
tasnim
tasnim
رازی
مادیران
شهر خبر
fownix
بیمه بازار
غار علیصدر
پاکسان
بانک صادرات
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
تبلیغات
  • طراحی سایت
  • بازرگانی سیب
  • بهترین پزشک برای درمان انحراف ستون فقرات
  • سئو سایت
  • دکتر اورولوژی
  • آیا بیماری اسکولیوز خطرناک است؟
  • تور کیش اقساطی
  • استعلام شرکت
  • درباره ما
  • ارتباط با ما
  • پربیننده‌ترین اخبار
  • پیوندها
  • بازار
  • قیمت ارز و طلا
  • لیگ ایران و جهان
  • آرشیو اخبار ؛ جدیدترین اخبار لحظه به لحظه امروز
ما را دنبال کنید:
  • RSS
  • تلگرام
  • اینستاگرام
  • توییتر
  • آپارات
  • سروش
  • آی‌گپ
  • گپ
  • بله
  • روبیکا
  • ایتا

All Content by Tasnim News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.