به گزارش خبرگزاری تسنیم، لاندو نوریس سیوپنجمین قهرمان فرمول یک است. این راننده بریتانیایی که هشت سال پیش نخستین گرندپری خود را تجربه کرد، عملاً تمام عمرش را صرف رسیدن به چنین موفقیتی کرده است. اکنون دیگر اهمیتی ندارد که لاندو در طول مسیر چند اشتباه مرتکب شده یا چند بار شکست خورده است، قهرمانی به شکلی نامرئی جایگاه یک راننده را تغییر میدهد. از این پس نوریس در جایگاه فردی متفاوت دیده خواهد شد و روز دوشنبه با هویتی نو از خواب برمیخیزد.
برخی معتقدند لاندو شایسته این عنوان نیست، اما ماجرا در فرمول یک اینگونه نیست. یکی از اصول این ورزش آن است که این یک مسابقه کاملاً فردی نیست. تیمها خودرویی را توسعه و میسازند که راننده با آن میجنگد. تیمی که بهترین خودرو را در اختیار داشت، سالهاست به نوریس ایمان دارد و حق با آنها بود. لاندو در لحظههای سرنوشتساز هرگز تیمش را ناامید نکرد. علاوه بر این، اگر مشکل موتور در زندوورت رخ نمیداد، این بریتانیایی حتی پیش از ابوظبی نیز قهرمانی را قطعی میکرد.

در ابتدای فصل، نوریس گاهی اشتباهات فراوانی داشت، گاه موقعیت را اشتباه ارزیابی میکرد و گاه کاملاً سردرگم به نظر میرسید، اما همین نکته نشان میدهد که او در طول فصل تا چه حد تغییر کرده است. او اکنون بسیار مطمئنتر، آرامتر و پختهتر رفتار میکند و حتی شکستها را با وقار میپذیرد. میگویند «آدمهای خوب» در فرمول یک موفق نمیشوند، اما نوریس خلاف این را ثابت کرده است.
تنها زمان مشخص خواهد کرد آینده چه سرنوشتی برای لاندو رقم میزند. پیش از این رانندگانی بودهاند که پس از کسب قهرمانی، دیگر هرگز نتوانستند به موفقیتهای بزرگ برسند و حتی از همتیمیهای خود عقب افتادند، اما این نیز چیزی از ارزش او کم نمیکند. در تمام تاریخ بشر، تنها اندکی بیش از 30 نفر به چنین عنوانی دست یافتهاند. اکنون کنجکاوی بیشتری نسبت به مسیر آینده نوریس وجود دارد.
پیروزی براون و موفقیت پیاستری
امسال، مکلارن برای دومین سال پیاپی قهرمان سازندگان شد؛ دستاوردی که از دوران موتورهای هوندا و رانندگی آیرتون سنا تکرار نشده بود. اکنون هنوز کمی زود است تا بگوییم زَک براون همان موفقیتی را رقم زده که ران دنیس در روزگار خود به دست آورد، اما این مدیر آمریکایی بیشک در مسیر درست گام برمیدارد. نیمه دوم دهه 2010، زمانی که براون هدایت تیم را بر عهده گرفت، مکلارن در بحرانی مشابه اواخر دهه 70 بود، درست پیش از آنکه ران دنیس وارد صحنه شود.
«قوانین پاپایا» در طول فصل بارها مورد تمسخر قرار گرفت، اما در پایان نشان داد که کارآمد است. هر دو راننده از نظر ساختار تیمی در جایگاهی برابر قرار داشتند، اما نوریس در مجموع فصل از پیاستری قویتر ظاهر شد. براون روی این ساختار ریسک کرد و اکنون دیگر شوخی با او نشانه اعتمادبهنفس بیش از حد است. این قهرمانی تنها نوک کوه یخ است. براون تیم را از ورشکستگی نجات داد، حامیان مالی و اعتبار برند را بازگرداند و دوباره فضایی سالم و مؤثر در تیم به وجود آورد. او مکلارن را دوباره بزرگ کرد.

پیشرفت اسکار پیاستری نیز شایان توجه است. اگرچه این راننده استرالیایی موفق به کسب عنوان قهرمانی نشد و برتری میانه فصلش را از دست داد، اما نباید فراموش کرد که این تنها سومین فصل حضور او در فرمول یک است. تنها یک سال پیش، بسیاری تردید داشتند که آیا اسکار توانایی رقابت برابر با نوریس را دارد یا همیشه یک پله عقبتر خواهد بود. پیاستری به جز چند مسابقه پایانی فصل بسیار قدرتمند ظاهر شد و نشان داد که با خودروی مناسب مدعی جدی قهرمانی خواهد بود. اینکه آیا او روزی قهرمان میشود یا نه، به عوامل بسیاری بستگی دارد؛ فرمول یک همیشه فقط درباره راننده نیست.
با معرفی مجموعه قوانین فنی کاملاً جدید در فصل آینده، پیشبینی تعادل قدرت تقریباً ناممکن است. ممکن است مکلارن برتری خود را حفظ کند یا مانند برخی دورهها با تغییر قوانین به انتهای جدول سقوط کند، اما این فصل ثابت کرد که اگر ووکینگ خودرویی رقابتی بسازد، پیاستری یکی از مدعیان قهرمانی خواهد بود.
فرستاپن یکی از بهترینهای تاریخ است
فرستاپن طبق شرایط فصل نباید شانسی برای قهرمانی میداشت؛ در برههای از فصل، خودروی ردبول آنقدر ضعیف شده بود که حتی هلموت مارکو نیز ناامید شده بود، اما در میلتونکینز آنها با مشکلات داخلی کنار آمدند، چالشهای شاسی را مدیریت کردند و به طرز شگفتآوری به رقابت بازگشتند. فرستاپن بیش از 100 امتیاز از دست داد، اما همچنان فرصت داشت. همیشه ممکن بود در دورهای پایانی ابوظبی لاستیکهای نوریس دچار مشکل شوند.

مکس با وجود از دست دادن تاج قهرمانی، فصلی خیرهکننده را پشت سر گذاشت (به استثنای جنجال شرمآورش در بارسلونا). بین سالهای 2022 تا 2024، فرستاپن سریعترین خودروی ممکن را در اختیار داشت. پیروزیها آسان به نظر میرسیدند و قضاوت درباره استعداد واقعیاش دشوار بود، اما امسال زمانی بود که او نشان داد تا چه حد رانندهای خارقالعاده است. او در موقعیتهایی پیروز شد که تقریباً غیرممکن به نظر میرسید. اکنون میتوان امیدوار بود که این فصل انگیزه او را برای بازگشت به قهرمانی بیشتر کرده باشد و اگر با قوانین جدید کنار نیامد، فرمول یک را ترک نکند.
مرسدس دوباره متولد میشود
فصل 2025 پایان دوران خودروهای اثر زمینی است. نسل جدید خودروها کفی عمدتاً صاف خواهند داشت و تنها تونلهای کوچکی باقی خواهد ماند. در دوره چهار ساله فعلی، مرسدس نتوانست به سلطه گذشته بازگردد، اما در سال 2025 وضعیت متفاوت بود. عملکرد پیکانهای نقرهای در مقایسه با سالهای 2022 و 2023 بسیار بهتر شد و تیم به حق عنوان نایب قهرمانی سازندگان را کسب کرد. در مجموع فصل، خودروهای آلمانی از ردبول و به ویژه فراری باثباتتر و سریعتر بودند.
در کنار این پیشرفت، عملکرد رانندگان تیم نیز چشمگیر بود. جورج راسل شاید بهترین فصل دوران حرفهایاش را پشت سر گذاشت؛ او نقش رهبری را بر عهده گرفت و تقریباً بدون هیچ اشتباه جدی رانندگی کرد (تصادف سیلورستون بیشتر یک حادثه کوچک بود). اگر جورج خودرویی در حد قهرمانی داشته باشد، قادر است بهترینهای جهان را به چالش بکشد.
آندرهآ کیمی آنتونلی نیز در نخستین فصل خود عملکردی قابل تحسین داشت. بله، اشتباهاتی داشت و در میانه فصل با وجود مشکلات سیستم تعلیق برخی مسابقات را از دست داد اما پس از رفع مشکلات، آنتونلی اعتمادبهنفسش را بازیافت و قطعاً سال آینده رانندهای کاملتر خواهد بود.

فصلی ناامیدکننده برای فراری
فراری فصل را کاملاً ناامیدکننده پشت سر گذاشت. سال گذشته تا آخرین دور در رقابت قهرمانی سازندگان بود، اما امسال فاصله زیادی تا صدر داشت، بهگونهای که حتی پیش از مسابقه ابوظبی نیز رسیدن به جمع سه تیم برتر غیرواقعی بود. در دوره استراحت، مهندسان تصمیم گرفتند بخش عقب خودرو را از اساس بازطراحی کنند و اشتباه کردند. در نهایت حتی لکلرک که معمولاً خوشبین است، روحیه خود را از دست داد، با این حال، او همچنان با تمام توان تیم را رو به جلو میراند.
بزرگترین ناامیدی تیم و شاید کل فصل لوئیس همیلتون بود. انتقال او با هیاهوی بسیار همراه شد، اما نتایج در پیست ناامیدکننده بود. برای این نتایج دلایل منطقی وجود داشت؛ خودرویی که با سبک رانندگی او سازگار نبود و ترمزهایی متفاوت با آنچه در مرسدس استفاده میکرد، اما با وجود درک این مسائل، عملکرد او همچنان بسیار ناامیدکننده به نظر میرسید. البته هنوز برای کنار گذاشتن همیلتون خیلی زود است، قوانین سال آینده کاملاً متفاوت خواهند بود و او فرصتی تازه برای پاسخ به منتقدانش خواهد داشت.
ویلیامز؛ قهرمان خط میانی
ویلیامز یکی از پرافتخارترین تیمهای تاریخ، در سقوط فاجعهبار 2018 تا آستانه فروپاشی پیش رفت؛ سقوطی که حتی به قیمت پایان حرفه سرگئی سیروتکین تمام شد. پس از فروش تیم به سرمایهگذاران جدید، روند بازسازی آغاز شد و ویلیامز آرام آرام از قعر جدول فاصله گرفت. اکنون این تیم بهترین تیم خط میانی است و جیمز وولز نقش اساسی در این تحول داشته است.
در ابتدا به نظر میرسید اگر یوست کاپیتو، معمار موفقیتهای فولکسواگن در رالی جهانی نتواند تیم را نجات دهد، هیچکس نخواهد توانست؛ به ویژه مدیری که پیشتر یک استراتژیست مسابقه بود، اما وولز با بازسازی کامل ساختار داخلی تیم، ایجاد انگیزه و تزریق دوباره هدف، کاری فوقالعاده انجام داد. نقش رانندگان نیز بنیادین بود؛ به خصوص کارلوس ساینس که بسیار سریع با تیم سازگار شد و پس از شروعی ناامیدکننده، توانست عملکردی درخشان ارائه کند و دو بار بر سکوی قهرمانی بایستد. اکنون ویلیامز دوباره جدی گرفته میشود.

سالی خوب برای فرمول یک
در این فصل دو شخصیت مهم دیگر نیز حضور داشتند، اگرچه در گرندپری ابوظبی مسابقه ندادند؛ سانی هیز و جاشوا پیرس. فیلم فرمول یک که در میانه سال منتشر شد، با اینکه به دلیل صحنههای مسابقه نه چندان پرهیجان و برخی درامهای تحمیلی مورد انتقاد قرار گرفت، اما بدون تردید رویدادی بزرگ بود؛ نه فقط برای فرمول یک، بلکه برای صنعت سینمای جهان.
لیبرتی مدیا شایسته تقدیر است که تنها در چند سال، فرمول یک را به شکلی بیسابقه گسترش داده و جهانی کرده است. دوباره این ورزش به یک پدیده جهانی و البته شیک تبدیل شده است و رانندگان آن بار دیگر ستارههایی واقعی هستند؛ هر کدام با کاریزمای منحصربهفرد. هرچه هواداران بیشتر شیفته این نمایش شگفتانگیز شوند، درآمد تیمها بیشتر میشود و رقابت جذابتر خواهد شد. امسال فصلی فوقالعاده برای فرمول یک بود و به نظر میرسد سال آینده حتی هیجانانگیزتر باشد.
انتهای پیام/