به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، آغاز بهکار سرویس عبری پرستیوی، تحولی کمسابقه در سیاست رسانهای برونمرزی ایران، طی ساعات نخست پس از انتشار خبر، به یکی از مهمترین موضوعات رسانههای اسرائیلی تبدیل شد.
به گزارش این رسانهها، اقدام جدید صداوسیما فراتر از یک پروژه رسانهای و در حکم «تغییر استراتژی ایران در جنگ روایتها» توصیف شده است.
پرستیوی عبری فعلاً فعالیت خود را بر بستر شبکههای اجتماعی آغاز کرده و با رویکردی مستقیم، جامعه عبریزبان را هدف قرار داده است؛ رویکردی که رسانههای اسرائیلی آن را «شکستن حصار سانسور داخلی» خواندهاند.
بازتابها در فضای مجازی نیز قابل توجه بود. شماری از کاربران عبریزبان نوشتند «اعتماد عمومی به شبکههای اسرائیلی در پایینترین سطح قرار دارد» و برخی با طعنه گفتند «برای مجریان کانال 12 شغل تازهای پیدا شده است».
این کنایهها نشان میداد شکاف میان رسانههای رسمی رژیم صهیونیستی و افکار عمومی، بستری مناسب برای تأثیرگذاری پیام ایران فراهم کرده است.
از سوی دیگر، کاربران فارسیزبان نیز یادآور شدند سالها درخواست ایجاد یک شبکه عبریزبان برای «مقابله با سانسور و انتقال حقیقت» در شبکههای اجتماعی مطرح بوده است.
در ادامه این واکنشها، خبر دیگری نیز توجه رسانهها را جلب کرد: دولت استرالیا نام پرستیوی را در سامانه «طرح شفافیت نفوذ خارجی» قرار داده است. این تصمیم در حالی اتخاذ شده که بر اساس قوانین خود استرالیا، پرستیوی فاقد دفتر و خبرنگار رسمی در این کشور است و مشمول این قانون نمیشود.
رسانههای داخلی این اقدام را نشانهای از حساسیت فزاینده غرب نسبت به فعالیت رسانهای ایران ارزیابی کردند.
تحولات رسانهای اخیر با بازتاب انتشار مستند «موشکها بر فراز بازان» توسط خبرگزاری تسنیم نیز همزمان شده است. این مستند که بازتاب وسیعی در رسانهها و شبکههای اجتماعی داشت، به موشکباران زیرساختهای حیاتی اسرائیل در جنگ ژوئن میپردازد.
در پی انتشار این مستند، روزنامه جروزالمپست در گزارشی نوشت: «موشکهای ایران قلب زیرساختهای اسرائیل را شکافتند». این روزنامه به نقل از ماتانیاهو انگلمن، بازرس کابینه گزارش داد وزارت جنگ، ارتش و شورای امنیت اسرائیل در حفاظت از مراکز حیاتی از جمله مرکز پزشکی بئرشبع، پالایشگاه نفت حیفا - بازان- و چند سایت کلیدی دیگر «ناکام» بودهاند.
همزمانی انتشار یک مستند درباره آسیبپذیری زیرساختهای اسرائیل با راهاندازی سرویس عبری پرستیوی، برای بسیاری از ناظران معنای راهبردی داشت: رسانههای اسرائیلی با حساسیت کمسابقهای درباره نفوذ رسانهای ایران سخن میگویند و این موضوع، بر لایههای امنیتی و روانی جنگ روایتها سایه انداخته است.
بر این اساس واکنشهای اسرائیلی و غربی به راهاندازی پرستیوی عبری 3 روند معنادار را آشکار میکند: نخست، رسانههای اسرائیلی این اقدام را در سطح یک «تهدید استراتژیک» تحلیل کردهاند.
همین نکته نشان میدهد ایران در جنگ شناختی، وارد مرحلهای شده که پیام خود را به طور مستقیم به جامعه هدف منتقل میکند؛ اقدامی که کارآمدی آن با توجه به بحران اعتماد در رسانههای اسرائیلی، افزایش مییابد.
دوم، همزمانی این رخداد با بازتاب گسترده مستند «موشکها بر فراز بازان» و اعتراف رسانههای اسرائیلی به آسیبپذیری زیرساختها، فضای رسانهای این رژیم را در وضعیت تدافعی قرار داده است.
این پیوستگی روایی، توان رسانهای ایران را در ترکیب «قدرت سخت و قدرت نرم» تقویت میکند و نشان میدهد رسانههای معاند ایران را نهتنها در سطح تبلیغاتی، بلکه در سطح امنیتی - روانشناختی تهدید میدانند.
سوم، واکنش استرالیا به پرستیوی - با وجود نبود شرایط حقوقی لازم - نشان میدهد غرب تلاش میکند شبکههای رسانهای ایران را در چارچوب «نفوذ خارجی» محدود کند. این رفتار بیش از آنکه ماهیت حقوقی داشته باشد، بیانگر نگرانی سیاسی از گسترش مخاطبان رسانههای ایرانی است.
در مجموع، راهاندازی سرویس عبری پرستیوی و بازتابهای آن نشان میدهد سیاست رسانهای ایران وارد مرحلهای تازه شده است؛ مرحلهای که نه فقط بر انتقال پیام، بلکه بر شکستن انحصار روایتسازی صهیونیستی و بهرهگیری از شکاف رسانهای داخل اسرائیل متمرکز است.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/