از خانه‌ تا عرش الهی؛ چطور می‌توان با محبت‌های کوچک به سعادت رسید؟

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «درخت محبت»؛ با نگاهی به جایگاه خانواده در اسلام و به منظور تبیین جایگاه این نهاد در نظام آفرینش و شریعت با محوریت اصل «زوجیت» و تشریح ارتباط آن با مراتب توحید و ولایت و چگونگی تسری آن در مسیر جامعه‌سازی به کوشش حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا عابدینی، استاد سرشناس اخلاق، از سوی نشر معارف منتشر شد.

کتاب حاضر تلاش دارد با نگاهی عمیق و نظام‌مند، جایگاه «خانواده» را در نظام آفرینش و شریعت تبیین می‌کند. این اثر با محور قرار دادن اصل «زوجیت» به‌عنوان کلید فهم روابط انسانی، آشکار می‌سازد که چگونه نهاد خانواده، با سیراب شدن از سرچشمه محبت الهی، نه تنها مسیری برای تحقق توحید و اتصال به ولایت در زندگی روزمره می‌گشاید، بلکه به بنیانی استوار برای تحقق جامعه‌ای ولایی و زمینه‌سازی برای ظهور بدل می‌شود.

در معرفی این اثر آمده است: در روزگاری که نهاد خانواده در برابر طوفان مدرنیته و بحران معنا، بیش از هر زمان دیگری آسیب‌پذیر به نظر می‌رسد، یافتن یک تکیه‌گاه فکری مستحکم که بتواند به پرسش‌های بنیادین ما پاسخی درخور دهد، یک ضرورت انکارناپذیر است. چرا خانواده تا این حد مقدس است؟ آیا قوانین حاکم بر آن صرفاً مجموعه‌ای از بایدها و نبایدهای قراردادی است یا ریشه در حقیقتی عمیق‌تر در نظام هستی دارد؟ و چگونه می‌توان از محبت‌های روزمره در خانه‌ای کوچک، به سعادتی ابدی و اجتماعی دست یافت؟

کتاب «درخت محبت»، اثری برگرفته از مباحث عمیق و نظام‌مند استاد محمدرضا عابدینی، پاسخی به این پرسش‌هاست؛ اما نه از جنس پاسخ‌های رایج. این کتاب، یک نظام فکری منسجم و یک «مکتب» را پیش روی خواننده قرار می‌دهد که در آن، خانواده نه یک نهاد اجتماعی در کنار سایر نهادها، بلکه تجلی‌گاه اسماء الهی است.

این اثر با طرح یک اصل بنیادین آغاز می‌شود: هماهنگی کامل میان نظام آفرینش و نظام شریعت. کتاب این پرسش جسورانه را مطرح می‌کند: آیا ممکن است همان قانونی که بر گردش افلاک و تعامل ذرات اتم حاکم است، بر روابط میان زن و مرد نیز حاکم باشد؟ «درخت محبت» نشان می‌دهد که قوانین خانواده در اسلام، نسخه‌ای دقیق از معماری حکیمانۀ خلقت است. این نگاه، تمام احکام و توصیه‌ها را از پوسته‌ای صرفاً دستوری خارج کرده و به آن‌ها معنایی وجودی و عمیق می‌بخشد.

کلیدواژه‌ای که این کتاب برای فهم این هماهنگی ارائه می‌دهد، «اصل زوجیت» است. در مکتب زوجیت، زن و مرد نه دو قطب متضاد در یک نبرد دائمی (آن‌چنان که در نگاه غربی مبتنی بر «تضاد» دیده می‌شود)، بلکه دو جلوه از اسماء الهی هستند؛ یکی مظهر اسماء جمالی و دیگری مظهر اسماء جلالی. این دو، مکمل یکدیگرند و کمال هر یک در ارتباط با دیگری شکوفا می‌شود. این کتاب به خواننده نشان می‌دهد که چگونه این نگاه، تمام معادلات مربوط به نقش‌ها و تفاوت‌ها را دگرگون ساخته و به جای «تقابل»، «هم‌افزایی» و «کشش عاشقانه» را به ارمغان می‌آورد.

یکی از نوآوری‌های بی‌بدیل کتاب، رونمایی از مراتب سه‌گانه‌ای است که نویسنده آن را «خویشان ناشناخته» می‌نامد. کتاب این سؤال را مطرح می‌کند: آیا پیوندهای ما تنها به روابط خونی محدود می‌شود؟ در اینجاست که از یک سیر تکاملی پرده برمی‌دارد: حرکت از «رحم طینی» به «رحم ولایی» و در نهایت، رسیدن به «رحم رحمانی». «درخت محبت» نشان می‌دهد که چگونه محبت به پدر و مادر و تحکیم خانواده، نه یک توصیه اخلاقی صرف، بلکه «تمرین» و «مشق» عملی برای درک و تقویت محبت به ولیّ خدا و گامی ضروری برای رسیدن به توحید ناب است. این چارچوب، ارتباطی زنده و پویا میان کوچکترین واحد اجتماعی و عالی‌ترین مراتب معنوی برقرار می‌کند.

اما این درخت تنها به درون خانه محدود نمی‌شود. فصل‌های بعدی کتاب به میوه‌های آن می‌پردازد و موضوع «فرزندآوری» را از یک انتخاب شخصی به یک مأموریت تاریخی و الهی ارتقا می‌دهد. فرزندان ما حامل چه میراثی هستند و چه رسالتی بر عهده دارند؟ کتاب با استناد به روایات، فرزندان را «ودایع الهی» و «گنجینه‌های ظهور» معرفی می‌کند؛ امانت‌هایی که قرار است در مهم‌ترین پیچ تاریخ، نقشی اساسی ایفا کنند. این نگاه، وظیفه تربیت را به یک جهاد مقدس برای آماده‌سازی نسل آینده تبدیل می‌کند.

در نهایت، این اثر چشم‌انداز غایی خود را در قالب راهبرد «جامعۀ خانواده‌محور» ترسیم می‌کند. اگر خانواده سلول بنیادین جامعه است، پس یک جامعۀ سالم باید آینۀ تمام‌نمای یک خانوادۀ سالم باشد. نویسنده در این فصل بررسی می‌کند که چگونه می‌توان ساختارهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را بر مبنای الگوی خانواده بازطراحی کرد. «درخت محبت» با ارائه این راهبرد، نشان می‌دهد که مسیر سعادت جامعه نه از طریق تقلید از الگوهای بیگانه، بلکه با بازگشت به اصیل‌ترین و فطری‌ترین نهاد بشری می‌گذرد.

«درخت محبت» کتابی نیست که صرفاً خوانده شود؛ بلکه کتابی است که باید آن را «زیست». این اثر برای کسانی است که می‌خواهند از پوسته ظاهری روابط خانوادگی عبور کرده و به هستۀ معنوی و توحیدی آن دست یابند. کتاب به ما می‌آموزد که چگونه می‌توان از خانه‌ای کوچک، پلی به سوی عرش الهی ساخت و خانواده را به مسیری برای سیر و سلوکی اجتماعی در قلب جامعه تبدیل کرد. این کتاب، دعوتی است به یک تغییر نگاه؛ تغییری که می‌تواند خانه‌های ما را به مستحکم‌ترین قلعه‌ها در برابر تهاجمات فرهنگی و معنوی تبدیل کند.

چرا «درخت محبت» را باید خواند؟

در عصری که نهاد خانواده از هر سو مورد هجوم فرهنگی و فکری قرار گرفته، این کتاب یک سنگر مستحکم و یک دیدگاه متعالی ارائه می‌دهد. خواندن این کتاب ضروری است، زیرا:

1- به زندگی خانوادگی معنای الهی می‌بخشد: این کتاب به خواننده می‌آموزد که اعمال روزمره در خانواده، از محبت به همسر و فرزند تا احترام به والدین، صرفاً یک وظیفه اخلاقی نیست، بلکه تمرین عملی توحید و بخشی از مسیر سلوک اجتماعی الی الله است. این نگاه، روزمرگی را به عبادت و بلکه به مجاهدت تبدیل می‌کند.

2- پاسخی بنیادین به شبهات مدرن است: کتاب به جای پاسخ‌های سطحی، با تکیه بر اصل «زوجیت» به‌عنوان یک قانون بنیادین در تمام هستی و رابطه آن با اسماء الهی، به شبهاتی پیرامون تفاوت حقوق زن و مرد، نقش مادری، ارزش اصیل خانواده و جایگاه آن در ساخت اجتماعی و دغدغه‌های پیرامون فرزندآوری و تربیت فرزند، پاسخی عمیق و حکیمانه می‌دهد و نگاه اسلام را نه مبتنی بر تضاد، بلکه بر «تکمیل» و «هم‌افزایی» معرفی می‌کند.

3- نقشۀ راهی برای ساختن جامعۀ ایمانی است: این اثر نشان می‌دهد که اصلاح جامعه از اصلاح خانواده آغاز می‌شود. با ارائه الگوی «جامعۀ خانواده‌محور»، یک راهبرد عملی برای تحقق جامعه اسلامی و زمینه‌سازی ظهور ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که جهاد برای تحکیم خانواده، مصداق «جهاد کبیر» در برابر دشمن بشریت است.

4- ارتباط ما را با امام زمان (عج) و زمینه سازی برای ظهور، عملیاتی می‌کند: کتاب با تبیین مفهوم «رحم ولایی»، نشان می‌دهد که چگونه محبت در خانواده، زمینه‌ساز درک، تعمیق و تقویت محبت به امام و پیوستن به امت ایشان است و فرزندآوری را به آماده‌سازی گنجینه‌های ظهور پیوند می‌زند.

وجه تمایز «درخت محبت» 

1.  محوریت اصل «زوجیت»: برخلاف بسیاری از کتب که بر احکام فقهی یا توصیه‌های اخلاقی صرف تمرکز دارند، این کتاب شالودۀ بحث خود را بر اصل کلان و قرآنی «زوجیت» و رابطه آن با نظام تکوینی هستی بنا نهاده و تمام روابط را ذیل آن تفسیر می‌کند و زوجیت را با تجلی اسماء الهی که تدبیر کننده تمام هستی هستند، پیوند می‌زند. این کتاب نگاه به زن و مرد را از یک رابطۀ مبتنی بر تقابل (نگاه رایج در غرب) به یک رابطۀ تکمیلی و توحیدی تغییر می‌دهد.

2. تبیین مراتب سه‌گانۀ «رَحِم»: ارائه مفهوم «رحم طینی، ولایی و رحمانی» نگاهی کاملاً نو و عمیق به پیوندهای انسانی است که ارتباط خانواده با ولایت و توحید را به‌شکلی نظام‌مند نشان می‌دهد و لایه‌های عمیق و باطنی روابط اجتماعی را واکاوی می‌کند.

3.  پیوند سلوک فردی با ساختار اجتماعی: این کتاب به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه تمرین محبت و ایثار در خانوادۀ شخصی، انسان را برای ایفای نقش در جامعه و همچنین خانوادۀ بزرگ‌تر یعنی «امت» آماده می‌سازد.

4.  نگاه تمدنی و راهبردی: اثر حاضر صرفاً به مسائل داخلی خانواده محدود نمی‌شود، بلکه با ارائه الگوی «جامعه خانواده‌محور»، یک چشم‌انداز برای حرکت به سوی تمدن سازی و مقابله با طرح‌های دشمن ارائه می‌دهد.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:

نگاه کردن فرزند به پدر و مادر از روی محبت، عبادت است… این چهار نگاه (به کعبه، قرآن، پدر و مادر، و امام) در روایات به‌عنوان عبادت معرفی شده‌اند. این هم‌نشینی نشان‌دهنده این است که ارتباط با ولیّ خدا، در متن زندگی روزمره ما قرار داده شده است، آن‌ هم از طریق نگاه محبت‌آمیز به پدر و مادر.

***

مادر از زمان بارداری تا روزی که فرزند را از شیر می‌گیرد، پاداش کسی را دارد که در مرزهای جهان اسلام مرزداری می‌کند… مرزداری مادران نسبت به جغرافیای انسانی اسلام است، چنان‌که مرزداری جغرافیای خاکی به عهده مردان است.

***

بر اساس روایات، در زمان حکومت حضرت حجت (عج)، زمین گنجینه‌های خود را آشکار می‌سازد. این گنج‌ها از جنس طلا و نقره نیستند، بلکه همان فرزندانی هستند که به عنوان «ودایع الهی» در اصلاب مردان و ارحام زنان به امانت سپرده شده‌اند… با این باور، فرزندآوری در حقیقت زمینه‌سازی ظهور و آماده‌سازی گنجینه‌های امام زمان (عج) است.

انتهای پیام/