گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم ـ یکصدونودوششمین شماره از پادکست «در عمق» که به بررسی مهمترین روندها، تحولات و همچنین شخصیتها در غرب آسیا میپردازد، روز دوشنبه 17 آذر 1404 ضبط و منتشر شد. «حمیدرضا کاظمی»، کارشناس مسائل خاورمیانه و خلیج فارس در این اپیزود به پنج پرونده اصلی در تحولات داخلی سوریه پس از بشار اسد میپردازد.

طی یک سال اخیر، با تثبیت موقعیت ابومحمد جولانی در دمشق، چهره سیاسی سوریه دچار دگرگونیهایی بنیادین شده است. بررسی این تحولات را میتوان از دو منظر پی گرفت: نخست، بر اساس توالی زمانی رویدادها؛ و دوم، به شیوه پروندهمحور. از میان این دو، رویکرد دوم بهدلیل ماهیت چندوجهی بحران سوریه، تحلیلی جامعتر و روشمندتر به دست میدهد.
پرونده کردهای شرق سوریه و تأثیرات فرامرزی آن
در میان مجموعه پروندههای سیاسی سوریه، مسئله کردهای شرق فرات جایگاه محوری دارد. این پرونده تنها محدود به مرزهای داخلی سوریه نیست، بلکه تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر روابط دمشق با ترکیه، عراق و حتی ایران دارد. ترکیب حساس قومی، منافع انرژی و ملاحظات ژئوپلیتیکی این منطقه باعث شده است شرق فرات به یکی از نقاط تعیینکننده آینده سیاسی کل سوریه بدل شود.
مرحله انتقالی و بازتعریف ساختار سیاسی
پس از تحولات تابستان گذشته، سوریه وارد مرحلهای جدید از گذار سیاسی شده است؛ مرحلهای که اگرچه هنوز تثبیت نیافته، اما زمینههای شکلگیری الگویی تازه از سیاست داخلی را فراهم کرده است. در این میان، وضعیت مناطق غربی، نواحی علوینشین و اقلیتهای شیعه نقشی حساس در تعیین موازنه داخلی و آینده ساختار قدرت دارد.
الگوی متفاوت سوریه در مقایسه با عراق و لیبی
ویژگی متمایز تجربه سوریه، در نحوه تغییر نظام سیاسی آن است. اگر در عراق و لیبی سرنگونی حکومت با دخالت مستقیم نظامی خارجی صورت گرفت ـ یکی از طریق اشغال کامل و دیگری از رهگذر حملات هوایی و زمینی نیروهای ائتلاف ـ در سوریه روند تغییر اساساً از درون ساختار اجتماعی و امنیتی کشور شکل گرفت. نیروهای شبهنظامی که سالها پیش از آغاز اعتراضات با منابع مالی ناشی از سرمایهگذاریهای خارجی سازماندهی شده بودند، در جریان جنگ داخلی تجربه و ساختار یافتند و نهایتاً توانستند کنترل دمشق را بهدست گیرند.
پیامد منطقهای و جایگاه الگوی سوریه
در سطح کلان، تجربه سوریه الگوی تازهای از تغییر نظام سیاسی در خاورمیانه را رقم زده است؛ الگویی که نه از بیرون تحمیل، بلکه از درون جوامع شکل میگیرد. این کشور، علیرغم اصلاحات اقتصادی و تلاش برای ادغام در نظام جهانی در سالهای اخیر، نتوانست از چرخه فروپاشی مصون بماند. اما تفاوتش در نوع گذار بود: گذار درونی، با سازوکار محلی و نیروهای بومی.
از این منظر، سوریه میتواند شابلون جدید تحولات سیاسی منطقه در دوره پساآمریکایی خاورمیانه باشد. از این پس، هر تحلیل واقعگرایانهای درباره آینده خاورمیانه ناگزیر باید تحولات سوریه را در کانون توجه خود قرار دهد، زیرا این کشور به نمونهای زنده از سازوکارهای نوظهور تغییر قدرت در جهان عرب بدل شده است.
انتهای پیام/