به گزارش خبرگزاری تسنیم از اراک، نام مادر، واژهای ساده اما پرقدرت، واژهای که روزانه بارها و بارها تکرار میشود و هر بار، رشتهای تازه از عشق میان مادر و فرزند میتند. مادر اولین آغوشی است که کودک در آن امنیت مییابد و اولین صدایی است که امید را در دل مینشاند، مادر سرچشمهی مهر و محبت است؛ کسی که بیهیچ چشمداشتی زندگیاش را وقف فرزند میکند، او آموزگار نخستین ماست؛ درس صبر، ایثار و انسانیت را از نگاه و رفتار مادر میآموزیم.
حضور مادر، ستون خانه و تکیهگاه روحی فرزند است، با حضور مادر زندگی رنگی از آرامش، امید و شادی دارد و به خانه گرمی و روشنی میبخشد. اما بدون مادر زندگی رنگی از دلتنگی و خلأ به خود میگیرد. نبود مادر، سکوتی سنگین و غمی عمیق به همراه دارد. مادر پاسخدهندهی همیشگی است، حتی در خستگی و مشغله، با شنیدن صدای فرزند آرام میگیرد و صدای مادر نوازشی روحی است که فرزند را آرام میکند.
عشق مادر به فرزند، بیقید و شرط است؛ حتی زمانی که اشتباهی از فرزند سرمیزند، باز هم مادر پناهگاه اوست، این عشق، نیرویی است که مادر را در سختترین شرایط به ادامهی راه وا میدارد، مادر، فرزند را نه تنها با غذا و لباس، بلکه با روح و جان خود پرورش میدهد، لحظهای که فرزند متولد میشود به مانند تولدی دوباره برای مادر است، گویی روح مادر در وجود فرزند تنیده میشود.
با نخستین گریهی کودک، مادر نیز دنیای تازهای را آغاز میکند. او دیگر تنها یک زن نیست؛ او سرچشمهی حیات و پناهگاه بیپایان میشود، هر تپش قلب فرزند، انعکاسی از عشق مادر است، روح مادر در نگاه، لبخند و حتی اشکهای فرزند حضور دارد، این پیوند، فراتر از کلمات است؛ همان چیزی که سبب میشود فرزند حتی در نبود مادر، حضور او را در جان خود احساس کند.
عشق مادر و فرزند با هیچ معیار مادی سنجیده نمیشود
هر روز، بارها و بارها، نام مادر از زبان فرزند جاری میشود؛ گویی این نام، کلید آرامش و امنیت اوست، وقتی کودک مادر خود را صدا میزند، در حقیقت به سرچشمهی عشق و پناهگاه خود رجوع میکند، تکرار نام مادر، نشان وابستگی و عشق بیپایان فرزند است، کودک با هر بار صدا زدن، اطمینان مییابد که مادر حضور دارد و مراقب اوست، این تکرار، پیوند عاطفی را عمیقتر میکند؛ پیوندی که با هیچ فاصلهای گسسته نمیشود.
عشق فرزند به مادر، عشقی ناب و بیانتهاست؛ عشقی که با هیچ معیار مادی سنجیده نمیشود، این عشق، در احترام، قدردانی و تلاش برای خوشحال کردن مادر جلوهگر میشود، فرزند با هر موفقیت، در دلش مادر را شریک شادی میبیند. وقتی پس از ساعتها درس در مدرسه، تلاش در دانشگاه یا خستگی کار وارد خانه میشوی، اولین چیزی که تو را در آغوش میگیرد، بوی غذاست؛ بویی که نه تنها نشانهی خوراک، بلکه نشانهی عشق و حضور مادر است.
مادر؛ زنی که با دستانش آرامش میپزد و با جانش عشق میبخشد
مادر با دستانش، علاوه بر غذا، آرامش و امنیت را میپزد، بوی غذا در خانه، همانند پیامی خاموش است که میگوید: «من اینجا هستم، برای تو»، هر لقمهای که آماده میشود، تکهای از جان مادر است که به فرزند تقدیم میگردد. برای فرزند، ورود به خانه و شنیدن بوی غذا، یعنی پایان خستگی و آغاز آرامش. این لحظه، یادآور مهر بیپایان مادر است؛ مهر بیکلامی که در عطر غذا جاری میشود و هیچ جای دیگری یافت نمیشود.
مادر، بیهیچ چشمداشتی، سالها بار زندگی را بر دوش میکشد تا فرزندش به آرامش برسد. هر شب با خستگی به خواب میرود و هر صبح با امیدی تازه بیدار میشود. زحمات مادر، همانند نخهای نامرئی، تار و پود زندگی فرزند را میسازد. مادر، چراغی است که مسیر زندگی را روشن میکند، روز مادر فرصتی است برای سپاس از این چراغ جاودانه؛ فرصتی برای گفتن اینکه زحماتت را میبینم، عشقت را میفهمم و همیشه قدردان تو هستم. در این روز باید دست مادر را به گرمی فشرد و به او گفت: «تو همهی زندگی منی».
یاداشت از فاطمه ساریخانی
انتهای پیام/711/