به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «جنگهای ترکیبی آمریکا»، نوشته حسین مرتضی با ترجمه کریم شنی بهتازگی از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر و رونمایی شد.
حسین مرتضی در کتاب حاضر به ماهیت و ابعاد راهبردی استراتژی جنگهای ترکیبی ایالات متحده آمریکا در مناطق مختلف از جمله کشورهای اسلامی میپردازد. او که از چهرههای شناختهشده رسانهای جهان عرب است و گزارشها و تحلیلهایش از وقایع لبنان و سوریه مورد توجه افکار عمومی و تحلیلگران؛ در کتاب حاضر تلاش دارد با تلفیق سبک ژورنالیستی و تحلیل وقایع، دیدی روشن به مخاطب درباره سیاست کلی آمریکا و اقداماتش برای بر همزدن نظم منطقه ارائه دهد.
کریم شنی که از مترجمان نامآشنای کشور است، برگردان این اثر به زبان فارسی را برعهده دارد. او در گفتوگویی با خبرگزاری تسنیم، به معرفی این اثر پرداخت. مشروح این گفتوگو را میتوانید در ادامه بخوانید:
تسنیم: آرای آقای حسین احمد مرتضی در کتاب «جنگهای ترکیبی آمریکا»، از چه منظر در حوزه شناخت آمریکا مهم است و این کتاب توانسته چه جایگاهی در تالیفات جهان عرب در این حوزه به دست آورد؟
حسین مرتضی در این کتاب، به ماهیت و ابعاد راهبردی استراتژی جنگهای ترکیبی ایالاتمتحده آمریکا میپردازد؛ به سبک ترکیبی از زبان علمی و زبان روزنامه؛ نوعی روزنامهنگاری تحلیلی مستند که در میان خبرنگاران داخلی، نمونههای انگشتشماری از آن میتوان یافت که اخبار را مانند یک بولتن علمی در یک اندیشکده سیاسی، به صورت کاربردی و راهبردی، دقیق و مختصر و قابل استناد بپردازد و ارائه کند.
در واقع، کتاب در فرم و محتوا، یک رساله دکتری محسوب میشود که مطالعات نظری پشتیبانش، گزارش کاملی از فهرست اندیشکدههای فعال در حوزه علوم سیاسی؛ به ویژه در منطقه اوراسیا و خاورمیانه و نخبگان و اندیشهوران و نظریهپردازان به روز را معرفی میکند؛ به طوری که خواننده، ضمن اطلاع از ابعاد موضوع جنگهای ترکیبی آمریکا، با این اندیشکدهها و نیروهای زبده و فعال و خطوط فکری همه نیز آشنا میشود؛ خصوصاً در یک ساختار منسجم منطقی که تراز آموزشی در سطح تحصیلات تکمیلی دارد؛ اما با بیانی روشن و روزنامهای که هدف اصلیاش، انتقال ساده و سریع مطالب و تحولات پیچیده و گسترده است؛ با قلمی به اصطلاح سخته، پخته و بیغلط؛ با ارجاعاتی عمدتاً زنده از پایگاههای اندیشکدههای برجسته جهان.

حسین مرتضی، فارغالتحصیل رشته علوم سیاسی دانشگاه لبنان، یک خبرنگار شیعه لبنانی نزدیک به حزبالله و دبیر سیاسی شبکه تلویزیونی المنار، از چهرههای رسانهای معتبر جهان عرب به شمار میآید. تخصصش نیز در عرصه پوشش اخبار جنگ و موضوعات سیاسی منطقهای و خصوصاً درگیریهای سوریه و لبنان است. نظرات و تحلیلهای عمیق، دقیق، مستدل و بیطرفانهای در رسانههای عربی و بینالمللی دارد که توجه زیادی را به خود جلب کرده است.
در این تقریباً نزدیک به سه دهه فعالیت خبرنگاری، چندبار مورد سوءقصد قرارگرفته، مجروح شده و با ترکش گلوله زندگی میکند! به قول خودش، «دوربین برایش روح است؛ اکسیژنی که با آن نفس میکشد و کلمه و دوربین، دوقلوهای او هستند! این چهره، در دوران جنگ سوریه (2011 به بعد)، حضوری فعال داشت. مشاهداتش از شکلگیری و تداوم این بحران - که نه فقط مشاهده و گزارش صرف؛ بلکه مطالبی پرورده با تحلیلهای گام به گام زنده و پویا است- ذخیره تاریخی بکری برای تحولات سیاسی منطقه محسوب میشود. جنگ ترکیبی، از جمله مصطلحات سیاسی رایج این چند ساله اخیر در فرهنگ مطبوعات و رسانههای کشور است؛ خصوصاً بعد از اغتشاشات مربوط به حجاب.
*تسنیم: بنا بر تحلیلهای نویسنده، بفرمایید که منظور از جنگ ترکیبی آمریکا چیست و از چه روشهایی عموماً استفاده میکند؟ اصلیترین سلاح آن چیست؟
جنگ آمیخته یا جنگ ترکیبی (Hybrid warfare) ترکیبی از جنگ سنتی نظامی منظم و نامنظم با جنگ دیپلماسی، جنگ اقتصادی، جنگ مجازی، جنگ خبررسانی جعلی، جنگ شناختی و ایدئولوژیک، جنگ دادگاهی، ترور، مداخله در انتخابات کشورهای خارجی، دامن زدن به اختلافات داخلی قشری و قومی، تجزیهطلبی، برهم زدن بافت جمعیتی، مهاجرپذیری، تهاجم فرهنگی، ایجاد تضاد دینی و هر شکل دیگری از مواجهه است؛ البته، هر کدام از این وجوه مواجهه، در گذشته هم به شکل دوگانه و چندگانه، به طور طبیعی و با توجه به شرایط، وجود داشتند، اما در شمایل جدید، تمام این ظرفیتها، در بستر زمانی و مقطعی خاص، با یک برنامهریزی دقیق، همهجانبه و هدفمند به کار گرفته میشوند که عمدتاً درازمدت و فرسایشی هستند.

از تمام روشهایی هم که به ذهن شما میرسد، ممکن است بهره ببرد که نوعاً ناجوانمردانه، غیرانسانی و ضد بشری است؛ خصوصاً روشهای حصر، تحریم و تهاجم اقتصادی؛ برای از پای درآوردن نظامهای مردمی و به بند کشیدن تمام جامعه بشری؛ حتی ملتهای غربی و اروپایی. حسین مرتضی اتفاقاً روی این موضوع تأکید میکند و در بخشی از کتاب میگوید:
«وقتی میگوییم آمریکا، منظور کسی یا کسانی هستند که از قرنها پیش؛ یعنی از زمانی که اولین ایالت آمریکا به وجود آمد، دولت آمریکا را کنترل میکنند؛ تا آن را در جهت منافع خود، در جنگها و ویران کردن سایر کشورها و به بردگی گرفتن مردم سوق دهند؛ حتی با به بردگی کشیدن مردم خود! آن هم به شیوهای بدیع که بهعنوان بردگانی خوشبخت، مورد حسادت دیگر ملتها قرار گیرند! و مطیع کسانی باشند که ثروتشان را غارت میکنند و نیمی از درآمد شخصی آنها را میدزدند؛ بدون اینکه در ازای آن، چیزی بدهند؛ جز احساس شهروندی که بسیار آماده است؛ تا بارها و بارها نمایندگان غارتگر خود را دوباره انتخاب کنند!».
*تسنیم: شیوه مقابله آمریکا با کشورهای اسلامی طی حدود یک قرن گذشته به چه صورت بوده و عموماً با چه هدفی این مقابله انجام شده است؟
قبول کنید که روشهای استعماری، خیلی پیچیده است و این وجیزه اجازه بیان مستوفا نمیدهد؛ شما را به کتاب «منظومه فکری رهبری»(به قلم و مدیریت استاد عبدالحسین خسرپناه؛ پژوهشگاه معارف اسلامی) ارجاع میدهم که به تازگی، ویرایش تخصصی و علمی چاپ بعدی آن را برای انتشار در دنیای عرب، به عهده گرفتهام.
این کتاب، به تفصیل به این موضوع پرداخته است. خود بنده هم چهار عنوان کتاب درباره استعمارگری آمریکا، انگلیس، فرانسه و راهبردهای استعمارگران در نگاه مقام معظم رهبری، تألیف کردهام که در بیروت در انتشارات «دارالحضاره»، ترجمه و چاپ شده است؛ ولی هنوز در اولویت انتشار ناشران داخلی؛ از جمله انتشارات انقلاب اسلامی و نشر معارف قرار نگرفته است، نمیدانم چرا؟ علیرغم اینکه چند دوره داوری شده و مراسم بزرگداشت و رونمایی مفصلی هم در حوزه کشورهای عربی برگزار شده و مورد تقدیر قرار گرفته است.
در کتاب «راهبردهای استعمار»، تمام شگردهای نفوذ به یک کشور، استعمار و استثمار آن به تفصیل از بیانات رهبری استخراج و ساختارمند شده است.
همچنین، متقابلاً روشهای متعدد مسلمانان در برخورد با تمام راهبردهای استعماری این چند کشور زورگو به تفصیل مطرح شده است. به عنوان مثال، خود حضرت آقا یک کتابی دارند که سال 1347 منتشرشده؛ یعنی یک سال قبل از این که من به دنیا بیایم! به اسم «مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان»؛ البته یک ترجمه پرحاشیه از مترجم است که به حد یک اثر تألیفی مستقل درآمده است. وقتی از مقابله با شیطان بزرگ حرف میزنید، باید خیلی دقیق و اعلمالعلما باشید. با این سین جیمهای سریع و فرصتهای کوتاه، قرنها مقابله و مبارزه قابل بیان نیست و ای بسا ظلم به موضوع است.
*تسنیم: اسراییل چه نقشی در پیشبرد روشهای آمریکا در جنگ دارد؟
این سخن حضرت آقا خیلی گویاست؛ بهتر است از ایشان این تحلیل را بیان کنم: «آمریکا، برای منطقه غرب آسیا نقشه داشت. ببینید؛ شماها یادتان نیست؛ البتّه مال خیلی وقت نیست؛ مال ده دوازده سال قبل است؛ ولی خب، شما جوانها آن روز را هم یادتان نیست. وزیرخارجه آمریکا آن روز آمد گفت که «ما میخواهیم یک خاورمیانه بزرگ درست کنیم!» در قضیّه لبنان و جنگ 33 روزه، اسم خاورمیانهی بزرگ را آورد.
خاورمیانهی بزرگ یعنی چه؟ آنها اسم منطقه غرب آسیا را میگویند خاورمیانه؛ خاورمیانه بزرگ؛ یعنی یک منطقهای از حدود پاکستان تا مدیترانه؛ یعنی تمام این کشورهای این منطقه، خاورمیانه است و آمریکا برای همه این منطقه یک نقشه کلّی کشیده بود که همه اینها را با محوریّت اسرائیل توی مشت نگه دارد؛ خاورمیانه بزرگ یعنی این. امروز وضع این خاورمیانهی بزرگِ آن وزیرخارجه- که بیچاره یک خانمی هم بود -که این حرف را زد... .» (12/8/1395)

*تسنیم: از آنجا که طی چند دهه گذشته کشورهایی چون چین و روسیه به عنوان اصلیترین رقیب آمریکا در سطح جهان مطرحاند، تحلیل نویسنده در کتاب حاضر، از شیوه این رقبا در مقابله با جنگهای ترکیبی آمریکا به چه صورت بوده و آیا این کشورها نیز روش ابتکاری در اینمسیر داشتهاند؟
به عنوان مثال، حسین مرتضی در همین کتاب، گزارش میدهد که روسیه و چین اخیراً چندین قرارداد انرژی امضا کردهاند که عمدتاً خارج از سیستم مالی بینالمللی مبتنی بر دلار آمریکا و با استفاده از یوان چین تنظیم شده و نسخه بومی سامانه پرداخت مالی خودشان را ساختهاند؛ البته موضوع رویارویی چین و روسیه با آمریکا، گستره تاریخی و موضوعی وسیعی دارد؛ علاوه بر این، چین و روسیه، تفاوتهای ماهوی گسترده و عمیقی دارند و روشهای مبارزاتی آنها خیلی متفاوت است؛ هرچند که هر دو در یک بلوک سیاسی هستند.
با این حال، به طوری کلی، چون هژمونی آمریکا، بعد از جنگ جهانی دوم و فروپاشی شوروی، تا حالا - که خودش هم کمکم رو به اضمحلال است- قدرت مسلط بوده و از نظر این کشورها، سیاست عمومی، مصداق این بیت بوده است: «در کف شیر نر خونخوارهای/ غیر تسلیم و رضا کو چارهای»؛ یعنی یک بغض نهفته و کنش و واکنش محافظهکارانه و در عین حال، تجمیع تواناییها و گاهی نشان دادن چنگ و دندان اقتصادی.
انتهای پیام/