به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شهادت سید حسن نصرالله را قطعاً تلخترین، غمناکترین و در عین حال مهمترین حادثه تاریخ محور مقاومت باید دانست؛ حداقل بعد از شهادت سید عباس موسوی. وجه اندوهناک این حادثه روشن است و بازگویی چرایی آن غصهها را بیشتر میکند، اما آنچه مهمتر است اهمیت شهادت سید است. رفتن او اگرچه برای دشمن و مرددین معنای اتمام مقاومت لبنان را داشت اما تشییع او نشان داد که تازه عشق و علاقه به او و خطی که در مسیر مقاومت پیریزی کرد، جانی تازه گرفته است.
بازتاب خط این حادثه از شهادت تا تشییع، آن هم در زمین جنگ با خونخوارترین اهریمن زمانه یعنی صهیون، امری دشوار بود؛ خاصه برای فیلمسازان ایرانی که باید با وجود مانعتراشیهای دشمن (تعویق پروازها، راه ندادن به ایرانیها و ایجاد مشکلات دیگر) به سرزمین زیتون سفر میکردند تا تصویر آن تشییع باشکوه میلیونی را برای ثبت در تاریخ و بازنمایی حقیقت از دل واقعیت به تصویر بکشند.
دو مستند «ماجرای نیمه شب» و «سایه جنگ» جزو پیشگامان این جریان هستند، اولی که طولانیتر است بار اصلی را در تجسس و کشف پیکر سید مقاومت بر دوش دارد، مستندی که سوژه مهم و تاریخی دارد. در روز 27 سپتامبر اسرائیل جنوب ضاحیه و محل کار سید حسن نصرالله را بمباران میکند و سید همراه یارانش دهها متر زیر زمین شهید میشوند. دشواری کشف محل و پیکر سید حسن هم از هر نظر خصوصاً بهخاطر مسائل امنیتی و دشمنی که حتی قصد جان پیکر بیجان سید را کرده بود، باعث شد حتی تصویربرداری نیز با شرایط دشوار همراه باشد، با وجود این، با مشقتی که تصویربرداران و مستندسازان به خود دادند توانستند زمینههای لازم را فراهم کنندتا اولین روایت از کشف پیکر شهید سید حسن نصرالله ساخته شود.

مطهر در این فیلم که کارگردانی و تهیهکنندگی را انجام داده است، با فرمانده گروه آتشنشانان که شخصاً پیکر سید حسن را در اعماق زمین ضاحیه پیدا کرده گفتگو کرده است، روایتی دستاول و جذاب از پیچیدگیها و دشواریهای عملیات، کنار آن بازتابهای رسانهای و خبری لحظه به لحظه دنبال میشود تا این جریان از چند منظر دنبال شود و تبدیل به ثبت دقیق و کامل این اتفاق شود. مسئله اختفای پیکر سید نیز از دیگر اتفاقات جالب بعد از شهادت است که کمتر کسی از آن باخبر بود و برای اولین بار در قاب سینما دیده میشود.
و نقطه اوج فیلم تشییع پیکر است، تشییعی که بهمثابه رسوایی کامل و عیان برای اسرائیل شد و این رسوایی بهطور صریح زمانی خود را فریاد میزند که هواپیماهای صهیونی از بالای سر مردم برای تهدید و ارعاب و پراکنده کردن جمعیت پرواز میکند اما چیزی جز لعن و نفرین نصیبش نمیشود و مردم محکمتر در مراسم شرکت میکنند. حالا داغ سید تبدیل به یک هدف روشن و سرخ برای مردم لبنان شده است از هر دین و سلیقهای و این هدف بزرگ در جمعیت و گویه و رفتار آنان قاببندی میشود.
روایت دوم در فیلم کوتاه «سایههای جنگ است» ساخته محمد خزلی که روایتی شاعرانه، حسی و درونی از تشییع پیکر سید حسن نصرالله است، چیزی که بیشتر بهمثابه یک فیلم ـ شعر است تا مستند و البته این چیزی از ارزش ثبت مستندِ یک اتفاق کمنظیر در تاریخ دینی و ملی یک ملت کم نمیکند.
سایههای جنگ تلاش دارد ضمن اشاره به واقعیت تلخ و دشوار جنگ در لبنان که سالیان درازی است هزاران نفر را بیخانه و آواره کرده است، از اهمیت ایستادگی برای وطن و عشق به میهن بگوید، و رمز این ایستادگی در لبنان چیزی سید حسن نیست. مردم فیلم «سایههای جنگ» در هر کلام از اندوه خود از جنگ و عواقب ناشی از آن میگویند و در عین حال از تلاش خستگیناپذیر برای ماندن و زندگی زیر سایه جنگ بهعشق وطن، و این راه را سالیانی است که در قالب ادبیات و تفکر سید حسن به آنان آموخته است بهطوری که سایه او روی سر آنان بزرگتر از سایه جنگ است.
این تجربه خزلی در روایت حسی و عاطفی از تشییع سید مقاومت، جنبه متفاوتی نسبت به تصاویر و روایتهای احساسی دیگر دارد: عناصری چون ترس و شجاعت، اندوه و امید، زندگی و مقاومت؛ ترکیبی از واقعیت و حقیقت.
آنچه در نهایت باید گفت واکنش سریع و ایجاد خط روایت مستند از مهمترین اتفاق جریان مقاومت در تمام سالهای اخیر است. در حالی که رسانههای غربی و صهیونی در حال تلاش و هزینه میلیاردی برای روایتگری خود از صحنه منطقه هستند و افکار عمومی و اذهان را به هر سویی که بخواهند سوق میدهند، این بازتاب صادقانه و زیبا از شهادت تا تشییع سید حسن نصرالله نقطه مقابل آن جریان است، برای همین آنچه الآن اهمیت دوبرابر دارد ضمن ادامه خط تولید و روایتگری مستند از آن حادثه، بازتاب رسانهای و انعکاس گسترده آن از مسیرهای گوناگون رسانهای برای مردم ایران و جهان است.
نویسنده: محمدباقر صنیعیمنش
انتهای پیام/+