گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- دکترین واحد و هماهنگی که غرب مدعی آن در قبال جنگ اوکراین است، بیش از هر زمان دیگری در معرض فرسایش قرار دارد. در حالی که محور اصلی ناتو بر تداوم فشار حداکثری از طریق تحریمها و حمایت نظامی بیقید و شرط از کییف پافشاری میکند، صدای برخی اعضای اروپایی این پیمان، بهویژه در اروپای مرکزی، به شکلی فزایندهای متفاوت و حتی در تضاد با این اجماع شنیده میشود. این تناقضات نهتنها انسجام بلوک غرب را زیر سؤال میبرد، بلکه مسیر پیش رو برای پایاندادن به درگیری را نیز پیچیدهتر میسازد.
موضع اخیر پیتر سیارتو، وزیر امور خارجه مجارستان، به وضوح این شکاف را نمایان ساخت. اعلام ایستادگی صریح مجارستان در برابر «هرگونه پیشنهاد برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه روسیه»، یک پیام مستقیم به بروکسل و واشنگتن است. این موضع صرفاً یک دیپلماسی محتاطانه نیست، بلکه ریشه در منافع استراتژیک و اقتصادی عمیق بوداپست با مسکو دارد. سیارتو با تأکید بر اینکه مجارستان «هزینه گزافی» متحمل شده است، بر ضرورت بازگشت سریع به صلح تأکید کرد و موضع خود را به صراحت بر اولویت دیپلماسی بهجای تداوم درگیری در میدان نبرد استوار ساخت.
این تضاد محوری، اختلافات درون ناتو را به دو دسته تقسیم میکند: گروهی که خواهان کشاندن جنگ به یک بنبست طولانیمدت با هدف تضعیف دائمی روسیه هستند، و گروهی دیگر که نگران تبعات اقتصادی و امنیتی این جنگ فرسایشی بر ثبات داخلی خود و امنیت انرژیشان هستند.
اهمیت موضع مجارستان در حوزه انرژی، بر این اختلافات سایه میافکند. سیارتو صراحتاً اعلام کرد که همکاری در حوزه انرژی با روسیه برای مجارستان «ضروری و حیاتی» است و بر افزایش حجم تجارت دوجانبه و سرمایهگذاری بیش از یک میلیارد یورویی تأکید نمود. این وابستگی متقابل، که در سایه فشارهای خارجی همچنان در حال رشد است، نشان میدهد که ایده یک تحریم فراگیر انرژی علیه روسیه، برای تمام اعضای ناتو، حتی در چارچوب اتحادیه اروپا، قابلیت اجرا ندارد.
مجارستان عملاً خطوط قرمزی را تعریف کرده که فراتر از آن، دولت ویکتور اوربان حاضر به همراهی نیست، زیرا منافع ملی کوتاهمدت و بلندمدت خود را در اولویت قرار میدهد.
این پدیده، فراتر از مجارستان نیز گسترش یافته است. در ماههای اخیر، تردیدهایی از سوی سایر پایتختهای اروپایی نیز درخصوص اثربخشی تحریمهای پیاپی و همچنین میزان حمایت نظامی آینده شنیده شده است. این سازهای ناکوک، نشاندهنده این حقیقت است که اروپا بهجای یک جبهه متحد در برابر روسیه، در حال تبدیل شدن به مجموعهای از دولتهای ملی است که هر یک، هزینه، ریسک و مزایای جنگ را بر اساس موقعیت ژئوپلیتیکی و اقتصادی خود محاسبه میکنند.
در نهایت، این اختلافات درونی، استراتژی کلی ناتو را تضعیف میکند. اگر یکی از اعضا بهطور علنی با تحریمهای بیشتر مخالفت کند و بر حفظ روابط انرژی تأکید ورزد، نهتنها اهداف اقتصادی تحریمها محقق نمیشود، بلکه پیامی مبنی بر تردید و عدم قطعیت به مسکو ارسال میگردد. این چندتکه بودن اروپای تحت رهبری ناتو، از سرعت و قدرت واکنش ائتلاف کاسته و بهطور بالقوه میتواند عمر این منازعه را طولانیتر سازد، در حالی که کشورهای در مرکز اروپا، مانند مجارستان، بهدنبال راهی برای خروج از این وضعیت پرهزینه از طریق دیپلماسی هستند.
انتهای پیام/