به گزارش خبرگزاری تسنیم، در ابتدای این نشست، مجموعهای از عکسهای شخصی آلفرد یعقوبزاده همراه با صدای توضیحات او برای مخاطبان به نمایش درآمد. این جلسه بهصورت پرسش و پاسخ برگزار شد و یعقوبزاده به سوالات حاضران پاسخ داد.
یعقوبزاده در ابتدای سخنان خود گفت: خوشحالم که بعد از چندین سال در ایران و در کنار علاقهمندان به عکاسی حضور دارم.
در بخشی از نشست، عکسهای مربوط به جنگ ایران و عراق از آلفرد یعقوبزاده نمایش داده شد. وی در توضیح این آثار گفت: عکاسی از جنگ ایران و عراق حدود دو سال و نیم طول کشید و ما همواره با مسئله مجوز درگیر بودیم. در زمان مهندس بازرگان، به روزنامه میزان رفتم و پیشنهاد دادم عکسها را رایگان در اختیارشان بگذارم و در مقابل کارت خبرنگاری دریافت کنم. از طریق شهید چمران به سمت جنگهای نامنظم رفتم که به نظر من برای عکاسی خاصتر بود. بعد از آن راهی باز شد که بتوانم از ارتش و سپاه نیز عکاسی کنم. بیشتر اوقات در جبهه حضور داشتم و آن زمان با خبرگزاری آسوشیتدپرس و گاما همکاری میکردم. پس از دو سال و نیم از ایران خارج شدم و طبیعتاً تعداد عکسهایم نسبت به عکاسانی که هشت سال در جنگ بودند، کمتر است.
وی درباره تفاوت عکاسی جنگ با دیگر شاخههای عکاسی گفت: در جنگ هم میتوان مستند اجتماعی، هنری یا خبری عکاسی کرد. من چون با خبرگزاری کار میکردم، باید عکس خبری میگرفتم. بعد از انقلاب تعداد عکاسان کم بود و اغلب عکس خبری میگرفتند؛ عکاسانی مانند کاوه گلستان و محمد فرنود. از آنجا که من جزو مطبوعات داخلی نبودم، همیشه برای دریافت مجوز مشکل داشتیم.

او گفت: در عکاسی جنگ، شانس حضور مهم است اما مهمتر از آن، تشخیص موقعیت است. اغلب اوقات شانس کافی نیست و عکاس باید حرفهای باشد و بداند در آن لحظه چه کاری انجام دهد. موقعیتی بوده که در اعتراضات فرانسه مورد ضربوشتم قرار گرفتم اما همزمان عکس خودم را گرفتم. در کل نباید سوژه را از دست داد و باید همیشه هوشیار بود.
در این نشست، عکسهای آلفرد یعقوبزاده از فلسطین و دوران انتفاضه به نمایش درآمد. وی در توضیح این بخش گفت: این تصاویر مربوط به زمانی است که یاسر عرفات از تبعید به فلسطین بازگشت و این روند به صلح اسلو منجر شد. کرانه باختری و غزه به فلسطینیها واگذار شد و ارتش آزادیبخش به ارتش فلسطین تبدیل شد و برای مدتی فضا صلحآمیز بود. من سه سال در غزه زندگی کردم که دوران راحتی نبود و پس از آن بازگشتم. با آغاز انتفاضه دوم، تقریباً همه مسلح شده بودند. من ماندم و چندین سال ادامه دادم تا رسیدن به رامالله، زمانی که یاسر عرفات بیمار شد و به فرانسه رفت و پس از آن درگذشت، پیکرش به رامالله بازگردانده شد. در آن مقطع، دیگر تصویری نبود که بخواهم ثبت کنم و احساس میکردم همه چیز تکرار شده است.
وی درباره عکاسی از جنگ اوکراین نیز گفت: در اوکراین از همه چیز عکاسی میکردم، اما به نقطهای میرسیدیم که دیگر اجازه ادامه کار داده نمیشد و من هم جلو نمیرفتم. این تصمیمها اقتضای هر نظامی است اما در نهایت، عکسها اهمیت پیدا میکند.
یعقوبزاده در ادامه نشست با اشاره به تصمیمگیری عکاس در شرایط بحرانی گفت: جایی هم هست که میتوان رفت، اما این خود عکاس است که باید تصمیم بگیرد برود یا نه. جنگ امروز با گذشته تفاوت دارد؛ امروز جنگ با موشک و پهپاد است، اما در گذشته خاکریز و سنگر وجود داشت. اگر جایی بود که میدانستم برایم مشکل ایجاد میشود، از آن عکس میگذشتم. شاید بعدها بگویند کاش آن عکس را میگرفتی، اما پاسخ من این است که اجازه ندادند و تمام.
وی افزود: من ارمنی بودم، اما به دلیل حمایتهای دکتر چمران و تیمسار فلاحی، مشکلی برای من ایجاد نشد و در آن دو سال و نیم توانستم کارم را انجام دهم.
این عکاس باسابقه با تأکید بر هویت حرفهای خود بیان کرد: من عکاس جنگ، عکاس بحران و مستند اجتماعی هستم و هر جا چنین اتفاقهایی رخ دهد، باید حضور داشته باشم. من برای عکاسان حوزههای دیگر ایده نمیدهم؛ هر حوزهای قواعد خودش را دارد.
این نشست تخصصی با استقبال قابل توجه فعالان و هنرجویان عکاسی مواجه شد و یعقوبزاده، در بخشهای مختلف، به پرسشهای حاضران پاسخ داد.
پایانبخش این کارگاه تخصصی انتقال تجربه، عکس یادگاری حاضران در سالن سینماتوگراف با آلفرد یعقوب زاده بود که در قاب عکاسان به ثبت رسید.
انتهای پیام/