به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، آیا دانشمندان علوم انسانی که فقط با این علوم آن گونه که در غرب تولید شده اند اشنا هستند می توانند علوم انسانی را اصلاح و بازسازی کنند؟ آیا فقها می توانند علوم انسانی را اصلاح کنند؟ آیا فلاسفه می توانند علوم انسانی را اسلامی کنند؟ چه کسی می تواند متکفل اصلاح، بازسازی و اسلامی سازی علوم انسانی باشد؟
محمد فناییاشکوری، استاد تمام فلسفه و عرفان تطبیقی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در پاسخ به این سؤال اظهار کرد: رویکرد ما نفی کلی و طرد تمام دستاوردهای علوم انسانی موجود نیست. این علوم، بهرغم کاستیها و نقصانهایی که در مبانی و روششناسی دارند، حاوی یافتههای ارزشمندی هستند. بنابراین، هدف اصلی، اصلاح، تکمیل و غنیسازی علوم انسانی با تکیه بر یافته های عقلی و آموزه های اسلامی است. بنابراین برای کسی که اصولا علوم انسانی موجود را باطل می داند و معتقد است همه محتوای علوم اسلامی را باید از متون دینی استخراج کرد، پاسخی که می دهیم پذیرفتنی نیست، البته ما این نظر را درست نمی دانیم و معتقدیم علوم انسانی موجود دستاورد ارزشمندی است که نیازمند اصلاح و تکمیل است.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا فقه به تنهایی برای این منظور کافی است؟ گفت: خیر، فقه، علم مستقلی با موضوع و روش خاص خود است و نمیتواند جایگزین علوم انسانی مانند اقتصاد، روانشناسی یا جامعهشناسی شود. با این حال، فقه میتواند در اصلاح و بازسازی این علوم نقش ایفا کند؛ مثلاً در ارائه چارچوبهای ارزشی و هنجاری مرتبط با رفتار فردی و اجتماعی.
فناییاشکوری در پاسخ به این سؤال که آیا فلسفه میتواند علوم انسانی را اصلاح کند؟، تصریح کرد: خیر! فلسفه نیز علمی مستقل با حوزهای جداگانه است. بحثهای فلسفی صرف، به خودی خود به تولید علم انسانی منجر نمیشود. اما فلسفه میتواند مبانی ضروری مانند مبانی معرفتشناختی، هستیشناختی و انسانشناختی را در اختیار علوم انسانی قرار دهد. بنابراین، نه فقیه، نه فیلسوف و نه متکلم، به صرف تخصص در حوزه خود، نمیتوانند عهدهدار اسلامیسازی علوم انسانی شوند. اسلامیسازی علوم انسانی (یا هر تعبیر دیگری مانند بازسازی یا اصلاح با رویکرد اسلامی به علوم انسانی) ذاتاً کار متخصصان خودِ علوم انسانی است. این اقتصاددان، روانشناس، جامعهشناس و دانشمند علوم تربیتی است که باید با استفاده از مبانی و چارچوبهای ارائهشده از سوی فلسفه، کلام و فقه، به بازسازی علم تخصصی خود بپردازد.
این استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به این پرسش که نقش دیگر حوزههای علوم اسلامی چیست؟ گفت: حوزههایی مانند فلسفه، کلام، فقه و الهیات، نقش خدماترسان، زیرساختی و مقدماتی دارند. آنها مبانی، روشها، اصول و ارزشهای کلان را تبیین میکنند و در اختیار پژوهشگر علوم انسانی قرار میدهند. اما تبدیل این مبانی به نظریهها، مدلها و روشهای عملی در هر رشته، تنها از عهده متخصص همان رشته برمیآید.
فنایی اشکوری در پاسخ به این سؤال که پس این مأموریت برعهدۀ چه کسانی است؟ تأکید کرد: ویژگیهای پژوهشگر علوم انسانی برای این مأموریت عبارتند از: 1. باید در یکی از شاخههای علوم انسانی تخصص عمیق داشته و با آخرین یافته های آن رشه آشنا باشد. 2. باید با علوم اسلامی (فلسفه، کلام، فقه و...) آشنایی داشته باشد تا بتواند از مبانی آن بهره ببرد. 3. باید بتواند با بهرهگیری از راهنمایی فیلسوفان، متکلمان و فقها، و با تلفیق خلاقانه دستاوردهای علوم اسلامی و مسائل علوم انسانی، به بازتولید علم انسانی موافق با آموزه های اسلامی بپردازد.
بنابراین متکفل اصلی تولید «علوم انسانی با رویکرد اسلامی»، خود پژوهشگران و دانشمندان علوم انسانی آشنا با معارف اسلامی هستند. دیگر رشتههای اسلامی بهعنوان پشتیبان، زمینهسازی میکنند. بدون تخصص در علوم انسانی، حتی بزرگترین فقها یا فیلسوفان نیز نمیتوانند این مهم را محقق کنند. این فرآیند نیازمند تلفیق دانش تخصصی علوم انسانی با بینش اسلامی است.
انتهای پیام/