به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، کاربست تعبیر «الَّذِینَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» به صورت فعل ماضی بارها در قرآن تکرار شده و جزو رایجترین اصطلاحات قرآنی است. البته گاه این تعبیر به صورت مضارع بکار رفته است؛ نظیر آیه «إِنَّ هَذَا الْقُرْآَنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِیرًا» (اسراء، 9)
از این کاربست چهار نکته قابل استفاده است:
یک؛ این اصطلاح از اختصاصات قرآن به حساب می آید و پیش از آن، کاربست این قالب ثابت و پر تکرار در هیچ کتاب آسمانی دیگر مشهود نیست. قرآن از این اصطلاح در برابر همه صفوف بشری دیگر بهره می گیرد؛ اعم از ملحدان، منکران قیامت، منکران رسالت پیامبران یا رسالت رسول اکرم (ص)، فاسقان و فاجران.
گویا خداوند در صدد بیان این نکته است که تنها گروهی که شایسته تمجید اند و می توان آنان را اهل صلاح، سداد و اهل نجات دانست و اندیشه و منش آنان را در مدار رضایت الهی برشمرد، مؤمنانی هستند که اهل عمل شایسته اند.
دو؛ تعبیر «الَّذِینَ آَمَنُوا» به صورت مطلق آمده و بیان نمی شود که متعلق ایمان چه چیزی است. این ابهام در آیات دیگر قرآن برطرف شده و از این جهت قرآن نیاز نمی بیند که پیوسته متعلق ایمان را ذکر کند؛ به عنوان نمونه در سوره بقره چنین آمده است: «آَمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آَمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ» (بقره، 285)
تعبیر «وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» نیز به صورت مطلق و مبهم آمده و در آن هیچ سخنی از موارد و مصادیق عمل صالح به میان نیامده است. راز آن دو نکته است:
نکته اول؛ از نگاه قرآن اعمال شایسته یا همان خوبی ها از آغاز از سوی خداوند به آدمیان الهام شده و در حقیقت فطری آدمیان است؛ چنان که در سوره شمس فرمود: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» (شمس، 8)
نکته دوم؛ قرآن بارها اهم مصادیق اعمال صالح را برشمرده است؛ نظیر آیات سوره مبارکه اسراء که آغاز و پایانش چنین است: «وَآَتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا .... وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا كُلُّ ذَلِكَ كَانَ سَیِّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهًا.» (اسراء، 26 – 39)
سه؛ در تعبیر قرآنی «الَّذِینَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» همواره ایمان بر عمل صالح مقدم شده و هیچ گاه به صورت عکس بازتاب نیافته است؛ یعنی هیچ گاه این تعبیر ««الَّذِینَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ و آَمَنُواَ» در قرآن انعکاس نیافته است. راز آن نیز آشکار است؛ زیرا ایمان و خداباوری پایه و اساس همه رفتارهای شایسته است و به تعبیر دیگر تا آدمی در مقام اندیشه دین باور نشود، هیچ گاه در مقام عمل اهل صلاح و سداد نخواهد بود.
چهار؛ در تعبیر قرآنی «الَّذِینَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» همواره از ایمان در کنار عمل صالح یاد می شود؛ یعنی نه چنان است که در قرآن تعبیر «الَّذِینَ آَمَنُوا» به صورت تنها یا تعبیر «عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» بدون یادکرد قید ایمان ذکر شود. این امر نشان می دهد که از نگاه قرآن نه ایمان به تنهایی و بدون عمل صالح مایه نجات است و نه عمل صالح بدون ایمان، بلکه ایمان همواره باید در کنار عمل صالح حضور داشته باشد؛ چنان که عمل صالح باید همواره همراه با ایمان باشد.
ایمان بدون عمل صالح همان اباحه گری است که گروه هایی همچون مرجئه و غلات آن را ترویج می کنند و می گویند: «الایمان شئ لا یضر معه شئ» از نگاه آنان ایمان تنها عقد القلب است و به عمل نیاز ندارد و از این جهت فسق و فجور با ایمان منافاتی ندارد و مؤمن فاسق اهل نجات است.
عمل صالح بدون ایمان نیز رویکردی است که در برخی از افراد و جوامع به ویژه در عصر مدرنیته مشاهده می شود. بر اساس این تفکر، آنان معتقدند که نیازی به گفتوگو در باره خداوند و قیامت و باورمندی به این حقایق نیست و آن چه مهم است احسان به خلایق است با هر دین و کیش درست یا نادرست! آنان از دین برساخته ای با عنوان «دین انسانیت» یاد می کنند!
از نگاه آموزه های دینی هر دو اندیشه و منش پیشگفته، باطل و ره به ضلالت دارند؛ زیرا اولاً اگر ایمان واقعی و راستین باشد، عمل صالح را به دنبال خود می آورد و ثانیاً به همان میزان که خداوند از بندگان خود دین باوری را طلب می کند، از آنان می خواهد که به وظایف بندگی خود در برابر خداوند و نیز به وظایف خود در برابر بندگان خداوند پایبند باشند.
یادداشت از: آیتالله علی نصیری، استاد حوزه و دانشگاه
انتهای پیام/