به گزارش خبرگزاری تسنیم از کردستان، مسکن همواره یکی از بنیادیترین نیازهای شهروندان و در عین حال یکی از پرچالشترین حوزههای سیاستگذاری در کشور بوده است، طی دهههای گذشته دولتهای مختلف با وعده «خانهدار کردن اقشار متوسط و کمدرآمد» طرحهای متعددی را در حوزه مسکن کلید زدهاند؛ از مسکن مهر تا اقدام ملی و در نهایت طرح نهضت ملی مسکن. با این حال آنچه در عمل برای بخش بزرگی از مردم باقی مانده، نه خانهای پایدار و در استطاعت، بلکه صفهای طولانی انتظار، افزایش مداوم قیمتها و کاهش روزافزون قدرت خرید بوده است.
طرح مسکن ملی با هدف جبران عقبماندگی تاریخی در تولید مسکن، کنترل قیمتها و پاسخ به تقاضای انباشته شده در بازار شکل گرفت؛ هدفی که در اسناد رسمی بر «تأمین مسکن برای اقشار فاقد مسکن» تأکید دارد. اما فاصله معنادار میان اهداف اعلامی و واقعیتهای اجرایی، این پرسش جدی را مطرح کرده است که آیا این طرح توانسته از چرخه تکراری شعارزدگی، تأخیر و ناکارآمدی عبور کند یا صرفاً در ادامه همان مسیر پرهزینه گذشته حرکت میکند.
چالشهای ساختاری این حوزه، از تأمین زمین و منابع مالی گرفته تا ضعف زیرساختها، افزایش هزینه ساخت و ناتوانی متقاضیان در تأمین آوردههای سنگین و تأخیر در تحویل به موقع واحدها به مردم؛ عملاً بخش قابل توجهی از جامعه هدف را از دایره بهرهمندی خارج کرده است. در شرایطی که مسکن از یک «کالای مصرفی» به یک «دارایی سرمایهای» تبدیل شده، طرح مسکن ملی ناگزیر است با واقعیتهای بازار، سوداگری گسترده و سیاستهای متناقض گذشته مواجه شود؛ مواجههای که بدون اصلاحات جدی و پاسخگویی شفاف، نمیتواند به احقاق حق مردم در دسترسی به مسکن مناسب منجر شود.
مسئله مسکن در استان کردستان و بهویژه شهر سنندج، سالهاست از یک چالش اجتماعی عبور کرده و به بحرانی مزمن و ساختاری تبدیل شده است. شهری با محدودیتهای جدی زمین، بافت توپوگرافی خاص، رشد جمعیت شهری و سهم بالای اجارهنشینی، امروز با واقعیتی مواجه است که در آن تأمین سرپناه مناسب برای بخش قابل توجهی از شهروندان، به آرزویی دور از دسترس بدل شده است. افزایش افسارگسیخته قیمت مسکن و اجارهبها در سنندج، بدون تناسب با سطح درآمد خانوارها، شکاف عمیقی میان نیاز واقعی مردم و توان اقتصادی آنان ایجاد کرده است.
در چنین شرایطی طرح مسکن ملی بهعنوان یکی از اصلیترین سیاستهای دولت برای پاسخ به بحران مسکن، با هدف خانهدار کردن اقشار فاقد مسکن و کنترل بازار در استان کردستان آغاز شد، اما اجرای این طرح در سنندج، از همان مراحل اولیه با ابهامات و چالشهای جدی همراه بوده است؛ از کمبود زمین مناسب و جانماییهای پرحاشیه در مناطق با ضعف زیرساختی و خارج از محدوده خدمات شهری گرفته تا تأخیرهای مکرر در اجرا، افزایش مستمر آورده متقاضیان و بلاتکلیفی هزاران ثبتنامکنندهای که سالهاست در انتظار تعیین تکلیف به سر میبرند.
آنچه بیش از همه نگرانیها را تشدید میکند، فاصله محسوس میان اهداف اعلامی طرح مسکن ملی و واقعیتهای معیشتی مردم سنندج است. بخش بزرگی از جامعه هدف، بهویژه جوانان، کارگران و حقوقبگیران عملاً توان تأمین مبالغ درخواستی و اقساط سنگین را ندارند؛ موضوعی که این طرح را از یک برنامه حمایتی به پروژهای پرریسک برای همان اقشاری تبدیل کرده که قرار بود ذینفع اصلی آن باشند. تداوم این روند، بدون بازنگری در شیوه تأمین مالی، شفافسازی فرآیندها و پاسخگویی صریح متولیان، نهتنها بحران مسکن را حل نخواهد کرد، بلکه به تعمیق بیاعتمادی عمومی در استان خواهد انجامید.
بررسیهای خبرنگار تسنیم حاکی از آن است در حالی که طرح نهضت ملی مسکن (بخشی از برنامههای بزرگ تأمین مسکن کشور) قرار بود چشماندازی برای خانهدار شدن میلیونها ایرانی باشد، در کردستان به نمادی از فقدان اراده، ضعف مدیریتی و بینتیجهماندن وعدهها تبدیل شده است.
آمار رسمی ادارهکل راه و شهرسازی استان نشان میدهد تاکنون زمین برای تنها حدود 26 هزار واحد مسکن ملی فراهم شده؛ رقمی که در مقابل فشار تقاضای واقعی استان و کلانشهر سنندج، قطرهای در برابر دریاست و عملاً برای ساماندهی پشتنوبتیها هیچ اثر قابللمسی نداشته است.
سالها از ثبتنام انبوه متقاضیان در نهضت ملی مسکن میگذرد؛ طرحی که در سطح ملی میلیونها نفر را وارد صف انتظار کرده است و طبق آمار وزارت راه و شهرسازی، از میلیونها متقاضی کشور حدود یکمیلیون و 564 هزار نفر واجد شرایط شناخته شدهاند و کمتر از نیمی به پروژههای در حال ساخت متصل شدهاند. اما در کردستان، این آمار انباشته از انتظار به عدد مشخصی برای تخصیص زمین یا پروژه عملیاتی تبدیل نشده است.
در شهرستانهای استان مانند سنندج و قروه؛ مشکلات نبود زمین مناسب چنان جدی است که حتی با افزایش متقاضیان، نه زمینی برای تخصیص وجود دارد و نه پروژهای که بتواند به این تعداد بلاتکلیف پاسخ دهد. این وضعیت، علاوه بر سختتر کردن مسیر خانهدار شدن اقشار ضعیف و مستأجر، نشانهای از بیبرنامگی و ضعف جدی در مدیریت منابع زمین و اولویتبندی پروژههای ضروری است.
کمبود زمین برای ساخت واحدها در بخشهایی از استان، مانند بانه و مریوان نیز اثبات میکند که برنامهریزی استراتژیک در انتخاب اراضی نهتنها پاسخگوی نیاز متقاضیان نیست، بلکه حتی توان بهرهبرداری مؤثر از ظرفیتهای موجود را هم ندارد.
این در حالی است که طرحهای ملی در دیگر استانها با وجود چالشها، توانستهاند نسبت زمین به متقاضی را بهبود دهند، اما در کردستان هنوز بسیاری از واجدان شرایط حتی زمین دریافت نکردهاند، چه برسد به اینکه پروژهای برای ساخت آن شروع شده باشد، همین امر باعث شده صف متقاضیان بلاتکلیف باشد و امیدشان به خانهدار شدن بهجای تحقق، به کابوس طولانی انتظار تبدیل شود.
یکی از متقاضیان طرح مسکن ملی در سنندج که 3 سال از ثبتنامش میگذرد، در گفتوگو با تسنیم میگوید: اوایل گفتند آورده کم است، زود تحویل میدهند و صاحب مسکن میشوید و اقساط قابل مدیریت، اما هر بار مبلغ جدیدی اعلام کردند. الان به جایی رسیدهایم که نه توان پرداخت داریم و نه میدانیم اگر انصراف بدهیم، تکلیف پولهایی که واریز کردهایم چه میشود. نه کسی پاسخگوست و نه زمان مشخصی برای تحویل واحدها اعلام میکنند.
شهروند دیگری که کارمند بخش خصوصی است، در گفتوگو با تسنیم بلاتکلیفی را مهمترین مشکل این طرح میداند و میافزاید: مسئله فقط گرانی نیست، بیاطلاعی و سردرگمی بدتر از همه چیز است. هر بار که به اداره راه و شهرسازی مراجعه میکنیم، جوابها کلی و تکراری است؛ میگویند منتظر باشید، پیامک برایتان ارسال میشود، پروژه در حال پیگیری است. اما این انتظار برای کسی که هر سال اجارهاش چند برابر میشود، واقعاً فرساینده است.
یکی از جوانان سنندجی که با امید خانهدار شدن ازدواج کرده، روایت تلختری دارد: ما به پشتوانه مسکن ملی زندگیمان را برنامهریزی کردیم. حالا نه خانهای تحویل گرفتهایم، نه توان ادامه پرداختها را داریم. اجارهنشینی، قسط، هزینه زندگی همه با هم روی دوشمان است. این طرح قرار بود کمکمان کند، اما عملاً فشارمان را بیشتر کرده است.
برخی متقاضیان نیز در شهرستانها نسبت به جانمایی پروژهها معترضاند. یکی از آنها میگوید: واحدهایی که معرفی میکنند، نه دسترسی مناسب دارد، نه خدمات شهری. اگر قرار است مردم را از شهر به حاشیههای بدون زیرساخت بفرستند، این اسمش تأمین مسکن نیست. ما خانه میخواهیم نه فقط چهاردیواری در نقطهای دورافتاده.
وضعیت مسکن در کردستان بهویژه سنندج دیگر فقط یک عقبماندگی آماری نیست، بلکه آینهای از ضعف مدیریتی و فقدان اراده قوی برای اجرای طرحهای کلان در سطح استانی است. پرسش جدی این است که وقتی زمین فراهم نیست، پروژهها روی زمین نمیآیند و متقاضیان در صف انتظار باقی میمانند، استانداردهای اجرایی، شفافیت در تخصیص و پاسخگویی مسئولان به مردم کجا رفته است؟
انتهای پیام/481/